جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

استقلال دختر در انتخاب سرنوشت و شوهر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

دخترک نگران و هراسان آمد نزد رسول اکرم:

– یا رسول الله از دست این پدر…

– مگر پدرت با تو چه کرده است؟

– برادرزاده ای دارد و بدون آنکه قبلا نظر مرا بخواهد مرا به عقد او درآورده است.

– حالا که او کرده است، تو هم مخالفت نکن، صحه بگذار و زن پسر عمویت باش.

– یا رسول الله، من پسر عمویم را دوست ندارم. چگونه زن کسی بشوم که دوستش ندارم؟

– اگر او را دوست نداری، هیچ. اختیار با خودت، برو هر کس را خودت دوست داری به شوهری انتخاب کن.

– اتفاقا او را خیلی دوست دارم و جز او کسی دیگر را دوست ندارم و زن کسی غیر از او نخواهم شد. اما چون پدرم بدون آنکه نظر مرا بخواهد این کار را کرده است. عمدا آمدم با شما سؤال و جواب کنم تا از شما این جمله را بشنوم و به همه زنان اعلام کنم از این پس پدران حق ندارند سر خود هر تصمیمی که می خواهند بگیرند و دختران را به هر کس که دل خودشان می خواهد شوهر دهند.

این روایت را فقها مانند شهید ثانی در مسالک و صاحب جواهر در جواهر الکلام از طرف عامه نقل کرده اند. در جاهلیت عرب، مانند جاهلیت غیر عرب، پدران خود را اختیاردار مطلق پدر یا برادر و در نبودن آنها حق مطلق عمو بود.

کار این اختیارداری به آنجا کشیده بود که پدران به خود حق می دادند دخترانی را که هنوز از مادر متولد نشده اند پیش پیش به عقد مرد دیگری درآورند که هر وقت شد و بزرگ شد آن مرد حق داشته

باشد آن دختر را برای خود ببرد. (1)


1) نظام حقوق زن در اسلام، ص 87.