هر عملی که مادر انجام می دهد، هر سخنی که او بیان می کند یک دستورالعمل برای زندگی بعدی و یا کنونی کودک است. چشم و گوش طفل باز است، می بیند و می شنود. مادر نباید بگوید که طفل متوجه نیست و یا سرش در جای دیگری گرم است. چه بسیار اوقاتی که او رفتار مادرش را زیر نظر و تحت مراقبت دارد و یا گوشش متوجه سخنان اوست. عدم مراقبت در گفتار و رفتار نوعی آموزش غیر مستقیم برای کودک است و از آن جمله است:
عمل و تظاهرات مادر خودداری از انجام مسؤلیت، تنبلی در انجام وظایف خانه و امر و نهی های بی حساب، بزرگی فروختن ها، خود را برتر از دیگران دانستن، تهدیدهای نیندیشیده، به مبارزه طلبیدن ها همه و همه بدآموزی است که از طریق مادر به کودک سرایت می کند. وعده دادن و عمل نکردن، حقه و کلک زدن، فریب دادن با قول و فعل از انواع دیگر بدآموزی است و باعث می شود کودک در آینده این چنین باشد. طفل در سایه ی اینگونه تظاهرات و رفتارها اولاً اعتماد خود را به مادر از دست می دهد ثانیاً در می یابد که راه های دیگری هم فرار از زیر بار مسؤلیت و عدم انجام وظیفه وجود دارد.
طفل نیاز به نمایاندن خود دارد طبعاً آن گونه خود را می نمایاند که آموخته است، بر این اساس مادر باید مراقبت بیشتری در عمل و رفتار داشته باشد.
بدآموزی از راه زبان: ذکر سخنان نیشدار، حرفهای رکیک و ریشخند
آمیز، حتی سوگند یاد کردن برای مسائل جزئی و کم اهمیت چه به راست و چه به دروغ نوعی بدآموزی است که کودک آن را از مادر یاد می گیرد.
بدآموزی در برخوردها: مادری که به مناسبت برخورد با پدر در غیاب او تخطئه اش می کند بت کودک را شکسته و محیط زندگی خانواده را نابسامان کرده است. مادری که در پشت سر همسایه یا مهمان بدگوئی می کند در حالی که به ظاهر ابراز محبت می کرد درس بدی به کودک داده است. مادری که برای تبرئه خود به دروغ متوسل شده است نتایج و آثار زیانباری را از کودک خود باید متوقع باشد. و بالاخره مادری که بذر نفاق و دشمنی می پاشد و از طریق سخن چینی دو نفر را به جان هم می اندازد از کودک خلاف آن را متوقع نباشد.
در مهمانی ها و مجالس: آداب معاشرت و برخوردها، راه و رسم مهمانی، معاشرت و… را کودک به همراه مادر می آموزد، رازداری در مجالس معاشرت، روابط صحیح یا غلط، شوخی های مناسب یا نامناسب، صداقت و یا عدم آن نسبت به هم از آن مجالس آموخته می شود. بدین سان چه ناگوار است که کودک در آن جا درس خیانت و دوروئی بیاموزد.
ممکن است مادری در حضور میزبان از خوردن میوه ای به بهانه اینکه میل ندارم امتناع کند ولی در غیاب او آن میوه را بخورد، این درس خیانتی برای کودک است.
گاهی مادری برای مجلس آرائی کودکش را وادار به شیرین زبانی می کند و او را دلقک مجلس قرار می دهد در حالی که غافل است این امر به قیمت اخلاق و آبروی کودک تمام می شود و نوعی بدآموزی برای زندگی آینده است.
بدآموزی های روانی: مادری که در برابر صحنه های غیر مترقبه فریاد سر می دهد و در برابر یک موش که از سوراخی جهیده خود را می بازد درس بدی به کودک می دهد. مادری که شهامت و جرأت اخلاقیش با دیدن یک سوسک به هم می ریزد و دستپاچه می شود گوئی کودک خود را واداشته است که او هم این چنین باید باشد.
در برابر مصائب شک نیست که انسان بی تاب است ولی غصه خوری و خیالبافی نباید ادامه پیدا کند و در برابر آن نباید خود را ببازد و یا سست و ضعیف نشان می دهد.
از دیگر بدآموزی ها در این زمینه احساس حقارتی است که مادر در برابر نقص زیبائی خود از خود بروز می دهد و از آن متأثر و دائم در حال رتوش کردن است، این درس بدی برای کودک است زیرا فکر می کند زیبائی به صورت است و یا زشتی نقصی خطرناک است.