لباس ظاهرى حافظ بدن و پوشانندهى اندام و عیبهاى جسمانى و بلکه زینت بدن است. در کنار لباس ظاهر- همان گونه که قبلا بیان شد- لباس باطنى نیز وجود دارد که حافظ روح آدمى از آلودگى به زشتىها و انحرافهاى ناشى از طغیان غریزههاى جنسى و جسمى، پوشانندهى عیبها و زشتىهاى باطنى و بلکه زینت باطن است که موجب افزایش سطح شخصیت معنوى انسان مىگردد، آن لباس لباس برین تقواست:
(یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ(؛ اى فرزندان آدم، همانا بر شما جامهاى فروفرستادیم که شرمگاه شما را بپوشاند و هم مایهى زیبایى و زیور شما باشد ولى جامهى پرهیزگارى و تقوا، بهتر است (1)
با ضمیمه کردن آیهى فوق به آیه مورد بحث، این نتیجه به دست مىآید که زن و شوهر در صورتى لباس یکدیگرند و آراسته به آن نکتهها و ویژگىهاى اخلاقى و رفتارى هستند که خودشان به لباس و زینت تقوا آراسته شده باشند.
انسان با تقوا و خداپرست است که حافظ شخصیت و عفت و حیاى همسر، تأمین کنندهى نیازهاى جسمى و روحى او، پوشانندهى عیبها و نیز مایهى عزت و افتخار او مىباشد، اما همسر بىتقوا و غافل از یاد خدا و قیامت، در نهایت شاید بتواند تنها نیازهاى
جسمى، مادى، غریزى و بخش ناچیزى از نیازهاى اصیل روانى زوجش را تأمین کند. بنابراین با وجود تقوا در همسران، بنیان خانواده مستحکم و ریشهدار مىشود و اهداف والاى پیوند مسشترک تحقق مىیابد.
به بیان روشنتر، اگر زن و شوهر از زینت و مزیت تقوا برخوردار باشند، رابطهى میان آنها رابطهى لباس و عفاف و زینت خواهد بود و در نتیجه در کنار هم از آرامش و زندگى شیرین بهرهمند مىگردند و در مسیر تکامل و رسیدن به هدف آفرینش، کامل کنندهى یک دیگر بوده و در فضایى آکنده از مهر و محبت به تولید و تربیت فرزندان سالم و صالح و با تقوا نیز همت مىگمارند.
اما زن و شوهرى که پیرو هوى و هوس خویشتن و محروم از زیور تقوایند، چگونه مىتوانند حافظ عفاف و مایه زینت و تکامل بخش یک دیگر باشند؛ وقتى خود از لباس تقوا و جمال باطن بىبهرهاند چطور مىتوانند لباس عفت و حیا و مایه زینت و افتخار و کمال هم باشند. طبق قاعدهى عقلى: «فاقد الشىء لیس بمعطیه«؛ کسى که کمالى ندارد نمىتواند کمال بخش دیگرى باشد؛ زن یا شوهر کم عفت و حیا نمىتواند براى دیگرى مایهى عفاف و حیا و فضیلت باشد.
کسى که همسرش را آزاد مىگذارد براى آن که خود آزاد و لاابالى باشد، نه تنها مایهى آرامش همسر نیست، بلکه باعث اضطراب و عامل سقوط اوست و فرزندان چنین افرادى هم نه تنها اسباب خوشبختى، سعادت، سرفرازى نیستند، بلکه مایهى سرافکندگى و زحمت والدین خود مىشوند.
از این رو قرآن کریم به انسانها هشدار مىدهد که مبادا فریب شیطان را بخورند و لباس تقوا را که بر حسب فطرت بر اندام روحشان پوشانده شده از خود جدا سازند و آبروى خویشتن را بریزند؛ قرآن کریم مىفرماید براى شما عیبهایى است که جز در پرتو لباس تقوا پنهان نمىشوند، اگر این لباس را از اندام روح جدا ساختید از بهشت آرامش و خوشبختى دنیا و آخرت محروم مىشوید؛ همان گونه که شیطان پدر و مادرتان، آدم و حوا را فریب داد و از بهشت آسایش و امنیت بیرون شدند:
(یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما…(؛ اى فرزندان آدم! مبادا شیطان فریبتان دهد ]و شما را از راه راست بیرون برد] چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد در حالى که جامهشان را از آنها برکند تا شرمگاهشان را به آنها بنمایاند (2)
1) اعراف (7) آیه 26.
2) اعراف (7) آیه 27.