بلوغ را مىتوان یکى از مهمترین دورههاى زندگى دانست که از نظر فیزیولوژیکى، فیزیکى، روانى تحولات بسیار عمیقى در فرد ایجاد مىکند. از نظر بهداشت روانى شناخت این تحولات بخصوص در آن قسمتها که تغییرات چشمگیر در رفتار و کردار نوجوان آشکار مىگردد بسیار پراهمیت بوده و براى آموزش بهداشت روانى و آماده ساختن نوجوانان، پدران و مادران به مسائل و مشکلات مربوط به این دوره از زندگى امرى است که مورد قبول همه روانپزشکان و روانشناسان قرار گرفته است.
عدم آشنایى و توجه به تغییرات روانى در این دوره ممکن است منجر به بروز مناقشات خانوادگى و اجتماعى شده و منشاء بسیارى از انحرافات اخلاقى، پناه به اعتیاد، دزدى و انواع تبهکارى در نوجوان گردد.
امروزه سالهاى نوجوانى به عنوان مهمترین و پرحادثهترین دوران رشد فرد در زندگى شناخته شده است.
عمدتا در ارتباط با آثار تغییرات جسمانى بر نگرشها و رفتارها، پذیرش اجتماعى و ویژگیهاى روانى و عاطفى و اجتماعى، به عنوان
عوامل تعیین کنندهى رفتار نوجوان بوده است.
نوجوانى به معناى رشد کردن و یا رشد تا رسیدگى است. منظور از رشد و رسیدگى نه تنها رشد جسمانى است بلکه رشد روانى و اجتماعى را نیز شامل مىشود.
اصطلاح بلوغ و نوجوانى هر دو به رشد جنسى مرتبط است.
رشد آناتومى یا کالبد شناسى عبارت است از ساختار بدنى،در حالى که رشد فیزیولوژیکى به کارکرد اعضاى بدن مربوط مىشود.
بنابراین براى درک و شناخت رشد دختر و پسر در دورهى نوجوانى، نه فقط باید به ارتباط ابعاد مختلف رشد، بلکه به رابطهى آن با عوامل روانى نیز توجه داشت.