جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بهداشت روانى یا روانپزشکى پیشگیر

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بهداشت روانى یا روانپزشکى پیشگیر به کلیه روشها و تدابیرى اطلاق مى‏شود که براى جلوگیرى از ابتلاء به بیماریهاى روانى به کار مى‏رود.

روانپزشکان، فردى را از نظر روانى سالم مى‏دانند که تعادلى بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعى وجود داشته باشد، از این دیدگاه اسنان و رفتارهاى او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته مى‏شود که براساس کیفیات تاثیر متقابل عمل مى‏کنند.

اکثریت روانپزشکان توانایى سازش با محیط، انعطاف پذیرى، قضاوت عادلانه و منطقى در مواجه با محرومیتها و فشارهاى روانى را ملاک سلامت و تعادل روان مى‏دانند و هدف اصلى از درمان بیماران روانى نیز قادر کردن آنها به زندگى خانوادگى، اجتماعى، و به اصطلاح سازش با محیط است.

بهداشت روانى، علمى است براى بهزیستى و رفاه اجتماعى که تمام زوایاى زندگى از محیط خانه گرفته تا مدرسه، دانشگاه، محیط کار و نظایر آن را در بر مى‏گیرد و در بهداشت روانى آنچه بیش از همه مورد نظر است«احترام به شخصیت و حیثیت انسانى است»

در بینش اسلامى بدن هدیه‏اى است الهى، که بر خلاف بسیارى از آیینهاى دیگر مورد تحقیر نیست، بدن آدمى براساس حسن و کرامت آفریده شده است و ظرافت و شگفت انگیزى در آن به کار برده شده است که مطالعه و تأمل در آن موجب افزایش معرفت انسان نسبت به خداوند متعال مى‏گردد. از آنجایى که بدن انسان ابزار تکامل روح اوست بدین جهت تحقیر بدن در حکم تحقیر شخصیت آدمى بحساب مى‏آید.

در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیب‏ها و تأمین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفه‏اى الهى است و تضعیف و یا تخدیر بدن امرى ناروا و مذموم است.

امام سجاد(ع)در رساله حقوق مى‏فرماید:«بدن تو بر تو حقى دارد و حق آن این است که آن را سالم، نیرومند و مقاوم در برابر شدائد و سختى‏ها و در کمال نشاط نگهدارى»

طول عمر و صحت بدن و ایمن بودن از بلاها و رنجها از امورى است که پیشوایان دین همواره در ادعیه خود از خداوند مسئلت مى‏نموده‏اند.

چنانچه در دعاى ابوحمزه مى‏خوانیم:

اللهم اعطنى السعة فى الرزق… و الصحة فى الجسم و القوة فى البدن

در اسلام متون زیادى هست که در آنها بر حفظ بدن از خطر و تأمین سلامت و بهداشت آن تأکید شده و طرق مختلفى براى این منظور ارائه گردیده است و همچنین میان بدن و روح تأثیر و ارتباط متقابل و انفکاک ناپذیر وجود دارد.

سلامت یا ضعف و بیمارى در بدن در نشاط و فعالیت و یا افسردگى و ناتوانى روح اثر مستقیم دارد.

باید توجه داشته باشیم که تحریص و تشویق اسلام به حفظ و صیانت نظام مادى بر آن است که قدرت‏هاى مادى جامعه اسلامى در خدمت و پاسدارى کیان انسانى و معنوى قرار گیرد. والا توقف در محدوده پیشرفت‏هاى مادى بدون آنکه بازدهى از آن در جهت تعالى شخصیت انسانى و معنویت او عائد گردد، نمى‏تواند ضامن دوام و استمرار زندگى انسانى باشد.

از این رو است که تعلیم و تربیت اسلامى در مقابل بعد مادى و بدنى انسان، نگران ابعاد معنوى اوست.