بهداشت روانى یا روانپزشکى پیشگیر به کلیه روشها و تدابیرى اطلاق مىشود که براى جلوگیرى از ابتلاء به بیماریهاى روانى به کار مىرود.
روانپزشکان، فردى را از نظر روانى سالم مىدانند که تعادلى بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعى وجود داشته باشد، از این دیدگاه اسنان و رفتارهاى او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته مىشود که براساس کیفیات تاثیر متقابل عمل مىکنند.
اکثریت روانپزشکان توانایى سازش با محیط، انعطاف پذیرى، قضاوت عادلانه و منطقى در مواجه با محرومیتها و فشارهاى روانى را ملاک سلامت و تعادل روان مىدانند و هدف اصلى از درمان بیماران روانى نیز قادر کردن آنها به زندگى خانوادگى، اجتماعى، و به اصطلاح سازش با محیط است.
بهداشت روانى، علمى است براى بهزیستى و رفاه اجتماعى که تمام زوایاى زندگى از محیط خانه گرفته تا مدرسه، دانشگاه، محیط کار و نظایر آن را در بر مىگیرد و در بهداشت روانى آنچه بیش از همه مورد نظر است«احترام به شخصیت و حیثیت انسانى است»
در بینش اسلامى بدن هدیهاى است الهى، که بر خلاف بسیارى از آیینهاى دیگر مورد تحقیر نیست، بدن آدمى براساس حسن و کرامت آفریده شده است و ظرافت و شگفت انگیزى در آن به کار برده شده است که مطالعه و تأمل در آن موجب افزایش معرفت انسان نسبت به خداوند متعال مىگردد. از آنجایى که بدن انسان ابزار تکامل روح اوست بدین جهت تحقیر بدن در حکم تحقیر شخصیت آدمى بحساب مىآید.
در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیبها و تأمین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفهاى الهى است و تضعیف و یا تخدیر بدن امرى ناروا و مذموم است.
امام سجاد(ع)در رساله حقوق مىفرماید:«بدن تو بر تو حقى دارد و حق آن این است که آن را سالم، نیرومند و مقاوم در برابر شدائد و سختىها و در کمال نشاط نگهدارى»
طول عمر و صحت بدن و ایمن بودن از بلاها و رنجها از امورى است که پیشوایان دین همواره در ادعیه خود از خداوند مسئلت مىنمودهاند.
چنانچه در دعاى ابوحمزه مىخوانیم:
اللهم اعطنى السعة فى الرزق… و الصحة فى الجسم و القوة فى البدن
در اسلام متون زیادى هست که در آنها بر حفظ بدن از خطر و تأمین سلامت و بهداشت آن تأکید شده و طرق مختلفى براى این منظور ارائه گردیده است و همچنین میان بدن و روح تأثیر و ارتباط متقابل و انفکاک ناپذیر وجود دارد.
سلامت یا ضعف و بیمارى در بدن در نشاط و فعالیت و یا افسردگى و ناتوانى روح اثر مستقیم دارد.
باید توجه داشته باشیم که تحریص و تشویق اسلام به حفظ و صیانت نظام مادى بر آن است که قدرتهاى مادى جامعه اسلامى در خدمت و پاسدارى کیان انسانى و معنوى قرار گیرد. والا توقف در محدوده پیشرفتهاى مادى بدون آنکه بازدهى از آن در جهت تعالى شخصیت انسانى و معنویت او عائد گردد، نمىتواند ضامن دوام و استمرار زندگى انسانى باشد.
از این رو است که تعلیم و تربیت اسلامى در مقابل بعد مادى و بدنى انسان، نگران ابعاد معنوى اوست.