جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ترس کودکان

زمان مطالعه: 3 دقیقه

ضرب المثل «ترس برادر مرگ است» را شنیده اید، یکی از مسائل که جلوی رشد و پیشرفت را می گیرد ترس است. ترس زندگی افراد را به هم می ریزد و باعث رنج آنها می شود. شخصی را تصور کنید که از همه ی حشرات می ترسد، با دیدن یک سوسک، مگس یا مورچه وحشت می کند، چنین شخصی مدت زیادی از زندگی خود را در اضطراب به سر می برد.

اگر به زندگی خود یا دوستان و آشنایان نگاه کنید، مواردی را پیدا می کنید که ترس باعث نجات انسان ها شده است، همچنین مواردی را پیدا می کنید که نترس بودن، دردسرهایی را ایجاد کرده است. در کنار این موارد، جاهایی را می بینید که ترس باعث عقب افتادن زندگی و تلخی آن شده، یا به مواردی برخورد می کنید که نترسیدن و شجاعت باعث پیشرفت های زیادی شده است. با این صحبت ها آیا ترس چیز خوبی است یا نه؟ اکنون مقداری به ترس می پردازیم و آن را بررسی می کنیم.

ترس یک حالت عاطفی است که علامتهای آن شبیه علامتهای اضطراب می باشد. وقتی شخص دچار ترس می شود، ضربان قلب او تندتر می شود، توانایی تمرکز خود را از دست می دهد، به نفس نفس می افتد، عضلات او منقبض می شوند، بی قرار می شود و ممکن است حرکات غیر عادی نشان دهد، نمی تواند تمرکز پیدا کند، ممکن است دچار عرق کردن، سرگیجه و سردرد شود.

نتیجه ی ترس این است که انسان را از موقعیتی که باعث ترس می شود، دور کند. گاهی این موقعیت ها برای انسان خطرناک هستند و دوری از آنها لازم است. در مواردی دیگر موقعیت خطرناکی وجود ندارد ولی ترس ایجاد می شود. اینگونه ترسها را ترسهای غیرواقعی می نامند. بنابراین اولین ضرر ترس در مواقعی است که موقعیت واقعا خطرآفرین نمی باشد.

ترسهای غیرواقعی در طبیعت هیچ انسانی نیستند و به وسیله ی آموزش بوجود آمده اند. یعنی اشخاص یاد می گیرند که در موقعیت های غیر خطرناک، بترسند. به راحتی می توان از ایجاد ترسها جلوگیری کرد و در صورتی که ایجاد شده اند، آنها را از بین برد.

اکنون به این مطلب می پردازیم که آیا ترس در موقعیت خطرآفرین صحیح است یا خیر؟ ترس در این مواقع هم مفید نیست و باعث ضررهایی می شود. البته نترسیدن به این معنی نیست که انسان خود را به دام خطرها بیندازد و

موجب هلاکت خود شود. مثلا شخص بگوید من از چیزی نمی ترسم و خود را از پشت بام پایین بیندازد، نوجوانی بگوید من از چیزی نمی ترسم، بنابراین شروع به کشیدن سیگار می کنم. نترسیدن یعنی اگر چنانچه به طور اتفاقی با موقعیت خطر روبرو شدید، نشانه های اضطراب در شما ایجاد نشود. ایجاد اضطراب باعث می شود تا شخص سر در گم شود و نتواند هیچ کاری انجام دهد. فرض کنید شخصی با حیوان وحشی روبرو شده است، اگر خونسردی خود را حفظ کند، می تواند فریاد بزند و کمک بخواهد، فرار کند و به جایی پناه ببرد ولی از شدت ترس، زبانش بند آمده و دست و پایش قدرت حرکت را از دست داده اند، بنابراین در جای خود می ماند و حیوان به او آسیب می رساند. از موقعیت های خطرناک باید دوری کرد ولی نه به دلیل آنکه باعث اضطراب و ترس می شوند، بلکه به این دلیل که برای ما خطر دارند و باعث آسیب به ما می شوند و یا کار صحیحی نیستند و نباید آنها را انجام داد. همه ی شما شنیده اید که حضرت علی (ع) فرموده اند که خدا را به خاطر ترس از عذاب نمی پرستم، چرا که این کار، عبادت بردگان می باشد.

به این شکل متوجه می شویم که ترس به هر شکل خوب نیست. انسان باید از موقعیت های خطرناک پرهیز کند و اگر بدون اختیار با چنین موقعیتی روبرو شد، به خاطر ترس کنترل خود را از دست ندهد. در مواقعی که خطر نسبی است، یعنی موقعیتی است که از یک طرف سود دارد و از طرف دیگر زیان،

به خاطر ترس تصمیم نگیرد، بلکه عاقلانه عمل نماید.