تمام اعمال جوارحی و رفتارهای که از انسان صادر می شود و همه اعمال جوانحی، از عقاید، نیات و ملکات نفسانی و اخلاقی که قلب و روح آدمی کسب می کنند، یک حقیقت و باطنی دارند که در عالم برزخ و آخرت به شکل کامل تر و چهره ای متناسب با آن دو جهان ظهور پیدا می کنند، که به آن تمثل یا تجسم اعمال گویند.
به بیان روشن تر، هر عمل و گفتار نیک یا بدی که از انسان سر می زند و هر عقیده و فضیلت یا رذیلت اخلاقی که روح تحصیل می کند، یک باطن مثالی و برزخی و یک باطن عقلی و اخروی دارد؛ باطن مثالی آن در قبر تمثل و ظهور می یابد. اگر اعمال، نیک و صالح باشند به شکل چهره های بسیار زیبا و نورانی و معطر تجسم پیدا می کنند و انسان تا قیامت با آنها مأنوس خواهد بود و از وحشت تنهایی و ظلمت قبر نجات می یابد و اگر زشت و ناصالح باشند، به شکل عذاب و موجودات حیوانی بسیار زشت و کریه و متعفن ظهور پیدا می کنند و انسان در سایه ی آنها در وحشت و عذاب سختی به سر می برد.
اما باطن عقلی در قیامت در سیمای بهشت و جهنم ظهور و تجسم می یابد؛ بین زندگی انسان در این جهان با حیات در آن سرا رابطه ی مستقیم است و دنیا کشت زار آخرت است و اعمال آدمی هم چون بذرهایی است که در دل خاک افشانده و پس از رشد و نمو، به صورت خوشه هایی از دانه های بسیار برداشت می کند. اعمالی که انسان در این عالم برای خود کشت می کند در سرای دیگر به صورت پرورش یافته با تکثیر زیاد و تغییرات
هماهنگ با آن جهان به انسان بازمی گردد. بنابراین آخرت فصل درو و برداشت محصول بذرافشانی در مزرعه ی دنیاست؛ اگر تخم گل بیفشاند محصولش گل های زیبا و معطر و نشاط بخش است و اگر بذر خار کشت نماید چیزی جز خار به بار نمی نشیند.
بدین ترتیب نعمت ها و لذت های برزخی و اخروی و هم چنین عذاب ها و وسایل شکنجه در جهان قبر و قیامت، تبلور و تجسم یافته های اعمال دنیوی انسان است و جزا خود اعمال و نفس آنها می باشد و آدمی میهمان سفره ی عقاید و ملکات و کردار خویش است.
البته مشاهده حقیقت اعمال در این عالم برای دل های لطیف و پاک و نورانی میسر است و حتی حقیقت بعضی از اعمال در عالم رؤیا و خواب برای همگان ظهور می کند که جنبه ی تشویق یا هشدار و تنبه از ناحیه خداوند مهربان دارد.
در این باره آیات و روایات زیادی وجود دارد از جمله:
»یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ «؛ در آن روزـ قیامت- مردم به صورت گروه های پراکنده- از قبر- خارج می شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. پس هر کس هم وزن ذره ای کار خیر یا شر انجام دهدـ حقیقت- آن را می بیند. (1)
در آیه دیگر می فرماید:
»یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً…«؛ روزی که هر کس آن چه عمل کرده است از کار خوب و بد حاضر می یابد و دوست دارد میان او و عمل زشتش فاصله زیادی باشد. (2) و (3)
پس از بیان این مقدمه، حدیث ذیل که پیرامون تمثل و ظهور برزخی حقیقت بی بندوباری و بدحجابی زنان است روشن می شود:
از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
من و فاطمه بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدیم، او را در حال گریه شدید مشاهده کردیم. به ایشان عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله، چه چیزی شما را به گریه انداخته است، حضرت فرمودند: یا علی! در شب معراج که به آسمان رفتم، زنان امت خود را در عذاب شدید دیدم،… آنگاه کیفیت عذاب های آنان را بیان فرمودند. بعد فاطمه (سلام الله علیها) خطاب به پدر فرمود: حبیب من! نور چشم من! عمل و روش آن زنان چه بوده که خداوند چنین عذابی را برای آنان مقرر فرموده است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اما آن زنی که او را به موهایش آویزان کرده بودند برای این بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید و آن زنی که به زبانش آویزان بود، به خاطر این که شوهرش را با زبانش اذیت می کرد و آن زنی که به دو پستانش آویزان بود، از همبستر شدن شوهرش با او خودداری می کرد و زنی که به پاهایش آویزان بود از خانه بدون اجازه شوهرش خارج می شد و خانمی که گوشت بدنش را می خورد، خودش را برای مردم زینت و آرایش می کرد و زنی که پاهایش به دست هایش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط بودند، در حال نجاست وضو می گرفت و با لباس نجس بود و غسل جنابت و حیض به جا نمی آورد و خود را نظیف نمی نمود و در نماز سستی می کرد و زنی که کر و کور و لال بود، از راه زنا بچه دار می شد و او را به گردن شوهرش می انداخت و آن زنی که گوشت بدنش را با قیچی جدا می کردند، خودش را بر مردان عرضه می کرد و خانمی که صورت و بدنش می سوخت در حالی که روده هایش را می خورد، به دلیل این بود که او در عمل منافی عفت واسطه بود و زنی که سرش خوک و بدنش الاغ بود سخن چین دروغگو بود و اما آن زنی که به صورت سگ بود آوازه خوان و حسود بوده است.
بعد رسول الله فرمودند: وای بر زنی که همسرش را ناراضی و غضبناک کند و خوشا به حال آن زنی که شوهرش از او راضی باشد. (4)
1) زلزله (99) آیه 6 – 8.
2) آل عمران (3) آیه 30.
3) ر. ک: کتاب تجسم اعمال، از نگارنده.
4) عیون الاخبار الرضا (علیه السلام(، ج1، ص13؛ بحارالانوار، ج8، ص309.