توجه و مراقبت از کودک خوب و مورد تأیید علم و مذهب است به خصوص در اسلام این خواسته و ایده وجود دارد که مادر بیش از هر چیز مادر بماند، به مراقبت همه جانبه از کودک بپردازد. ولی این امر نه به حدی که صورت و رنگ هوس به خود گیرد و خودپرستی کودک را تقویت کند. گاهی مادر تمام وقت و هم خود را صرف کودک می کند و خود را وامی دارد که چون کلفتی در اختیار او باشد، با ناز از خواب بیدارش می کند و چون مستخدمی به شست و شوی او می پردازد، لباسش را می پوشاند تا آن حد که طفل دست به سیاه و سفیدی نمی زند و…
چنین رفتار قدرت اراده را از کودکان سلب می کند و او را موجودی اتکالی و بی عرضه بار می آورد. و نیز کودک پرتوقع می شود، احساس کبر و غرور بسیار می کند، خود را در همه امور آزاد می بیند و طبعاً چنین اندیشه ای برای زندگی او زیانبخش است.
افراط در مراقبت و حمایت از کودک استقلال و اعتماد به نفس را از او دور می نماید و دائماً چون مستمندی چشم به حمایت این و آن دارد. چنین وضع و حالی کار او را مشکل و زندگی او را دچار هرج و مرج می سازد.
کودکانی که مورد حمایت شدید مادر هستند شخصیت خود را از دست می دهند و در زندگی افرادی بی اراده لاابالی، سست می شوند و حتی در زندگی زناشوئی هم اشخاص بی رأی و بی ثبات می شوند، رشد فکری عادی نخواهند داشت و حتی در اثر عدم تطابق با زمینه های مورد نظر عصبی می شوند.
زیان دیگر آنکه فردا که سن مدرسه رسید از رفتن به کلاس خودداری می کنند. زیرا محیط مدرسه و کلاس بدان حد نیست که طفلی نازکشی ببیند و با آن در انس باشد و پیداست که چنین صورتی چه مشکلاتی برای او به بار می آورد.