زن و شوهری به نیروی انتظامی مراجعه و اظهارنمودند دخترشان که دانشجوی سال آخر دانشگاه می باشد به علت نامعلومی اقدام به خودکشی کرده که خوشبختانه به لطف الهی با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت و کوشش ما در خصوص مشخص شدن انگیزه دخترمان در خودکشی بی نتبجه مانده است و در این زمینه نیاز به کمک داریم.
قرار شد با دختر خانم بدون حضور پدر و مادر به گفت و گو پرداخته شود. پس از چند روزی دختر مقداری بهبود یافته و به اداره مراجعه نمود. وی پس از حصول اطمینان که مطالب برای خانواده اش بازگو نخواهد شد شروع به صحبت کردن و بیان قضیه نمود:
در دانشگاه با پسری دانشجو آشنا و طرح دوستی ریختیم، پس از مدتی رفت و آمد، به اصرار آن پسر و علی رغم میل باطنی بنده و در- عین حال شرم و خجالت]با خود فریبی] و تحت عنوان این که چون می خواهیم در آینده با هم ازدواج کنیم جهت خاطره و یادگاری چند عکس مشترک گرفتیم. پس از چند ماه ارتباط متوجه شدم این جوان برای زندگی مشترک مناسب نیست و از طرفی خواستگاران مختلفی نیز داشتم که با وجود داشتن صلاحیت، آنها را رد می کردم. پدر و مادرم کم کم به رفتارهای من مشکوک شده و مرا تحت فشار قرار دادند که چرا این گونه برخورد می کنی.
یک روز به آن پسر گفتم من قصد ازدواج با شما را ندارم و می خواهم به این ارتباط خاتمه دهم و از او تقاضا کردم که عکس ها را برگرداند. اما آن جوان با کمال گستاخی اظهار داشت یا باید با من ازدواج کنی و یا روزگارت را سیاه می کنم. پس از چند روز کشمکش، وی از روی عکس ها تصویر برداری نمود و چهره خودش را مخدوش و به من اعلان کرد که در صورت ادامه مخالفت، این تصاویر را برای اقوام و همسایگان پست خواهم کرد. این موضوع اوضاع و احوال مرا چنان حاد کرده که روانه بیمارستان و درمانگاه های مختلف شدم، ولی از ترس آبرو از بیان حقایق خودداری می کردم! از این رو پزشکان در تشخیص بیماری با مشکل مواجه شدند.
نهایتاً پس از بی نتیجه ماندن درخواست های این جانب مبنی بر برگرداندن عکس ها و مواجه شدن با تهدیدات پی در پی آن جوان بی معرفت، برای رهایی از این ماجرا و فشار روانی و عصبی و حفظ آبرو و حیثیتم- به جای مشورت کردن با افراد صاحب نظر یا کمک گرفتن از نیروی انتظامی- به قصد خودکشی اقدام به خوردن تعداد زیادی قرص نمودم!(1)
آری هنگامی که آدمی از رذایل اخلاقی برخوردار باشد و جهت بهبود شخصیت بیمار خود، در مقام تهذیب نفس نباشد، هوس های نفسانی بر فکر او چیره می شود و اعمال ناشایست همانند ارتباط دختر و پسر، عکس گرفتن با هم را با توجیهات فریبنده از
قبیل:»می خواهیم هم دیگر بشناسیم» «می خواهیم در آینده با هم ازدواج کنیم» ونظایر این امور، در نظر و خیال وی تزیین می کند و آن را امری لازم و ضروری جلوه می دهد و پرده ای بر حس تشخیص عقل حقیقت بین افکنده و با دگرگون کردن حقایق در نظرش، او را از عواقب خطرناک آن اعمال زشت غافل می گرداند.
1) پرونده ی موجود در معاونت نیروی انتظامی مبارزه با مواد مخدر.