قبل از تند پیچ 7 – 6 سالگی اخلاق کودک خیلی ساده است. بدی از نظر او چیزی است که والدین آن را منع کرده اند. خوب، آن چیزی است که والدین آن را تایید و تشویق می کنند. اما در حدود 7 سالگی می بینیم که کودک شروع به قضاوت و انتقاد می کند. اعتراض می کند و دلیل آن چه را که به او تحمیل می شود می جوید.
در ذهن کودک 7 ساله چه می گذرد؟ تمام عقاید راجع به خوبی و بدی که از والدینش آموخته همچون سخنان مذهبی در نظر گرفته و با سخنان دیگر مقایسه می کند. او عقایدش را با معلمش، با همکلاسی هایش، با افرادی که در تلویزیون صحبت می کنند، مقایسه می کند. به خصوص آن چه که والدینش گفته اند را با چیزهایی که آن ها واقعاً بدان عمل می کنند مقایسه می نماید. مفهومی که از خوبی به او آموخته اند معتبر نخواهد بود مگر آن که در مقایسه ی روزمره با زندگی و جامعه دوام بیاورد.
در این لحظه دو نوع فاجعه می تواند رخ دهد. ممکن است موقعیتی پیش آید که والدین بر طبق روشی که سعی دارند به کودک تحمیل نمایند، رفتار نکنند. مثلاً پدر صداقت را توصیه می کند و بعد در مورد قیمت چیزی که بچه شاهد خریدش بوده است دروغ می گوید. این گونه حوادث موجب از بین رفتن اعتبار والدین می شود.
همچنین پیش می آید که تضادی بین رفتار خانواده با قوانین اجتماعی رخ می دهد و این از موارد دیگر مهم تر است. در این حالت خانواده ارزشهای اجتماعی را مورد سئوال قرار داده و به این ارزش ها اعتراض داشته و می خواهند ارزش های دیگری را به کودکان شان بیاموزند.
در این گونه مواقع وظیفه ی والدین مشکل تر خواهد بود. زیرا فاصله بین خانواده و جامعه موجب درگیری کودک با خود گشته و او را در یک فضای ناامن اخلاقی قرار می دهد. اگر کودک دارای شخصیتی محکم باشد، از این مهلکه با شخصیتی محکم تر خارج می گردد و توان آن را می یابد که برای خود اصول اخلاقی شخصی بسازد. اما اگر شخصیتی ضعیف داشته باشد بیشتر از دیگران ضربه خواهد خورد و در سنین بلوغ می تواند دچار انحراف گردد.
مشکلاتی از این دست می تواند نزد خانواده هایی پیش آید که فاقد ریشه های فرهنگی، اجتماعی و ملیتی می باشند و یا کسانی که تغییر کشور و یا محیط یا دین داده اند.
این گونه تغییرات فقط به سود افرادی تمام می شود که دارای شخصیتی قوی می باشند.