برای مادر ضروری است که در جنبه ی اخلاقی دارای ثبات باشد. وضع خود را مشخص کند تا طفل بداند که در برابر او چه رفتاری باید داشته باشد. این غلط
است که مادر گاهی چون آتش سوزان و زمانی چون یخ سرد و منجمد باشد. نه تسلیم بی حساب شدن در برابر کودک درست است و نه پرخاشگری و مقاومت بی اندازه، نه مصلحت است که دائماً کودک را از خود بترساند و برنجاند و نه صحیح است که با دادن وعده هایی پوچ او را به خود جلب کند.
در جنبه ی اخلاق اجتماعی نه به خود بالیدن و خود و خانواده خود را برترین دانستن درست است و نه خود را حقیرترین و پست ترین شمردن.
خانه ای که در آن تعادل اخلاقی نباشد و کودک مواجه با مادری بسیار سختگیر و یا بسیار سست و سرد باشد آشیانه بدبختی است و کودکان از نظر اخلاق در آن سیر قهقرائی دارند و آفت و بدبختی از هر سو بدانها رو می آورد.
عدم ثبات اخلاقی خطاهائی بزرگ است و تسلیم شدن های بی حساب و مقاومت های بی جهت کودک را از خود راضی و یا مقاوم بار می آورد.