بر اساس تحقیقات علمى دانشمندان جنین شناس و روان شناس کودک، نقش زن در تولید و پرورش انسان قابل مقایسه با نقش مرد نیست، زیرا اگر چه انعقاد نطفه کودک با ترکیب آب مرد و زن آغاز مىشود، چنان که قرآن کریم مىفرماید:
(إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ(؛ ما انسان را از نطفه مختلط- زن و مرد- آفریدیم (1)
اما پس از تکوین نطفه، پرورش آن بر عهدهى زن است، زیرا در دروان حمل، سلول تخم و جنین- که از راه بند ناف به مادر مرتبط است- از یک سو از شیرهى جان مادر تغذیه مىشود و از سوى دیگر تحت تأثیر حالات مثبت یا منفى روحى، عاطفى، اخلاقى، رفتارى و جسمى مادر قرار مىگیرد.
در دوران طولانى حمل، سلول تخم و جنین از نظر رشد گوشتى و استخوانى و خونى و عصبى به شدت تحت تأثیر حالات روحى و عاطفى و شرایط جسمى فیزیولوژیک و نوع غذا و دوا و حتى نوع پوشاکى که زن استفاده مىکند، قرار دارد… به علاوه پس از ولادت نیز حتى قطرات شیرى که نوزاد از پستان مادر مىخورد و ترکیب خاص شیر که با حالات روحى و طپشهاى دل نواز قلب مادر آمیخته مىشود دامنهى تأثیر بنیادى شخصیت زن را، به عنوان مادر در تمام دوران شیرخوارگى توسعه مىدهد (2)
بنابراین آرامش روانى و سلامت روحى مادر از اختلالهاى روانى و شخصیتى، در سلامت و آرامش جسم و روح جنین و کودک تأثیر بسیارى دارد. از آن طرف، اضطراب و هیجانها و بیمارىهاى شخصیتى مادر، وضع تغذیه کودک را بر هم زده و آرامش روانى او را مختل مىکند و زمینهى مشکلات و ناهنجارىهاى شخصیتى را در او فراهم مىکند؛ از این رو مسئولیت مادر، در دوران حمل و بعد از آن، دو چندان مىشود: یکى در قبال خود و روح ملکوتىاش و دیگر در برابر جنین و شخصیت کودک.
گناه و نافرمانى خداوند حکیم، برخلاف ساختار وجودى انسان بوده و آثار زیان بارى در روح و جسم و شخصیت انسان دارد؛ معصیت، در حقیقت زهرى است که در اثر تکرار و تداوم، روح را به تدریج مسموم نموده و آتش استعدادهاى عالى انسانى را در کام خود مىسوزاند و آرامش و سلامت روح را مختل نموده و سلامت جسم را در اثر تأثیر متقابل جسم و روح به خطر مىاندازد، لذا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
ان الرجل یذنب فیحرم صلاة اللیل و ان العمل السیى أسرع فى صاحبه من السکین فى اللحم؛ به درستى که انسان گناه مىکند در نتیجه از نماز شب محروم مىشود و همانا تأثیر گناه و عمل زشت در صاحبش از اثر چاقو در گوشت سریعتر است (3)
بر این اساس، زنانى که در اثر عدم خودشناسى و ضعف آگاهى در بینش دینى، حریم
ارزشمند عفاف و پوشش درست را رعایت نمىکنند، پیوسته به هنگام حضور برابر مردان نامحرم در حال گناه و معصیتاند و در صورت باردارى دائما شخصیت انسانى خود و کودک را پایمال نموده و زمینه را براى شقاوت و عدم تکامل خود و فرزندان فراهم مىکند. هم چنین در این گونه خانوادهها معمولا روابط صحیح و محبت آمیز میان زوجین کم است و در اثر کمبود معرفت و بینش دینى و اخلاق اسلامى، اختلاف در آن زیاد بوده که باعث تأثیرات سوء عاطفى و روانى و عصبى در مادر و به دنبال آن در جنین و کودک مىشود.
1) انسان (76) آیه 2.
2) مقدمهاى بر روانشناسى زن، ص 76.
3) بحارالانوار، ج 73، ص 330.