اکنون که راجع به اثرات شیر مادران مطالبی گفته می شود جا دارد برای آشنایی همگان و اثرات شیر دادن به فرزندان و یا دیگران و حرمتی که در اثر شیر دادن در امر ازدواج و زناشویی پدید می آید، مطالبی نه به عنوان فتوا، بلکه برای مراجعه به علما و فقهای دینی و بررسی بهتر و بیشتر، فهرست وار از مجموع تفاسیر قرآنی و با در نظر گرفتن اختلافات آراء و فتاوی فقهی بین علمای فریقین نوشته شود تا بنرامه خوانندگان با ایمان گردد، تا مبادا ازدواجی صورت گیرد که حرمت مخصوص شیرخوارگی را داشته باشد.
حرمت ازدواج با این هفت گروه: مادران، دختران، خواهران،
عمه ها، خاله ها، دختران برادر و دختران خواهر، به خویشاوندی است.ابن عباس در تفسیر آیه ای از قرآن کریم گفته است: خداوند هفت گروه از زنان را به نسب و هفت گروه را به سبب حرام کرده است. (1)
آیه پس از دیگر محرمات نسبی به ذکر محرمات سببی می پردازد و می فرماید: «وَ أُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرضَعنَکُم«. زنانی را که انسان از پستانشان شیر خورده است مادر می نامند، زیرا ازداج با ایشان حرام است، خواه مادر رضاعی خود انسان یا مادر رضاعی پدر یا مادر او باشند. همچنین مادر رضاعی زنی که به انسان شیر داده و مادر رضاعی مردی که پدر رضاعی انسان است، داخل در همین حکم است.
در بخش دیگری از آیه آمده است: «وَ أَخَوَاتُکُم مِنَ الرِّضَاعَةِ«؛ یعنی خواهران رضاعی شما و دختران زنی که به انسان شیر داده است نیز این گونه اند. اینها دو دسته اند:
1- دختری که از پستان مادر نسبی شخصی شیر خورده، لکن شیر متعلق به پدر او نبوده، بلکه متعلق به شوهر مادر بوده است.
2- دختری که از پستان زن پدر – نه مادر- شخصی شیر خورده
است.
مادر و خواهر رضاعی به واسطه ی شیر حرام می شوند و اگر شیر نباشد، حرمتی نیست. تمام کسانی که از راه نسب بر انسان حرام می شوند، از راه شیر نیز حرام می شوند. زیرا پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند از راه شیر خوراکی چیزهایی را که از راه خویشاوندی تحریم کرده، حرام شمرده است.
بنابرای، آن هفت گروهی که از راه خویشاوندی حرام شمرده شده اند، از راه شیر خوراگی نیز حرام شمرده می شوند؛ یعنی: مادر رضاعی، خواهر رضاعی، دختر رضاعی، عمه ی رضاعی، خاله ی رضاعی، دختر برادر رضاعی و دختر خواهر رضاعی.
در مبحث رضاع باید در سه قسمت بحث کرد:
1- درباره ی مدت رضاع، که مورد اختلاف است. اکثر علما می گویند: رضاع در صورتی است که در ظرف مدت دو سال شیر خوردن طفل انجام شود و مذهب اصحاب ما نیز همین است، چنان که شافعی و ابویوسف و محمد نیز بر همین عقیده اند. ابوحنیفه گوید: مدت راضع دو سال و نیم است. مالک می گوید: مدت آن دو سال و یک ماه است، و اتفاع کرده که شیر دادن بچه ی بزرگ بی اثر است.
2- درباره ی مقدار رضاع، که این بحث نیز مورد اختلاف است.
اصحاب ما گویند: رضاعی موجب حرمت می شود که گوشت را برویاند و استخوان را محکم کند و این امر در صورتی تحقق می یابد که طفل یک شبانه روز از پستان زنی شیر بنوشد، بدون این که در این مدت از پستان زن دیگری شیر بخورد، یا پانزده مرتبه پیاپی از پستان زنی شیر بنوشد، بدون این که در این مدت زن دیگری به او شیر بدهد. به عقیده ی بعضی از اصحاب، ده مرتبه پی در پی برای ایجاد حرمت کافی است.
3- کیفیت رضاع. اصحاب ما می گویند: رضاعی موجب حرمت می شود که طفل مستقیماً از پستان، شیر را بنوشد، آن هم از راه دهان، اما اگر از راه های دیگر شیر را به معده ی او برسانند، موجب حرمت نمی شود. همچنین شیر میّت [زن شیر دهنده ی مرده] تأثیری در حرمت ندارد. البته همه ی این مسائل خلافی است.
خداوند در ادامه ی آیه می فرماید: «وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِکُم«؛ یعنی نکاح مادر زن نیز حرام است، اعم از این که مادر خود زن یا مادر مادرش یا مادر زن با خود عقد حرام می شود، اعم از این که این عقد آمیزشی به دنبال داشته یا نداشته باشد. زیرا خداوند حرمت مادر زن را مقید به
آمیزش نکرده است. (2)
خداوند متعال در قرآن کریم فرمان داده است که بندگان خوب او در پیدایش و تکوین شیر در حیوان ناطق؛ یعنی انسان که گل سر سبد مخلوقات الهی است و نیز در حیوانات غیر ناطق نیک بنگرند و تأمل کنند که با این کار کاملاً به وجود و یکتایی پروردگار دانای توانا پی خواهند برد.
خداوند متعال می فرماید: «وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبینَ؛ (3) و در دام ها قطعاً برای شما عبرتی است از آن چه در [لابه لای] شکم آنهاست، از میان سرگین و خون، شری ناب به شما می نوشاینم که برای نوشندگان گواراست.«
آیا خوانندگان ارجمند تا کنون به این آیه اندیشیده اند؟ راستی چرا شیر این غذای بهشتی، جای عبرت نباشد؟ شیر حیوانات از بین آن چه خورده اند و هضم شده و نیز از میان خون خارج می شود؛ شیری خالص از هر گونه آلودگی و شیری که در گلوی آشامنده گیر نمی نماید. (4)
شیر نه رنگ غذای هضم شده را دارد و نه رنگ خون آن موجود پدید آورنده را بلکه دارای رنگی سفید و دلپذیر است و برای هر نوشنده ای گواراست. هنگامی که غذا در معده هضم و آماده ی جذب می گردد، در داخل معده و روده ها در سطحی بسیار گسترده و وسیع در مقابل میلیون ها مویرگ قرار می گیرد. این مویرگ ها عناصر لازم و سودمند غذا را جذب نموده و به درخت ریشه داری که در نوک پستان پایان می یابد می رسانند.
مادر غذا می خورد و عصاره اش به خون او وارد می شود. شاخ و برگ های انتهایی دستگاه خون و عروق او در مجاری انتهایی دستگاه گردش خون جنین قرار می گیرد و تا بچه در رحم مادر باشد از این راه وروش تغذیه می شود. اما همین که کودک از مادر جدا می گردد، نوک عقربه ی این قطبنمای تغذیه کننده متوجه نوک پستان مادر می گردد.
در این حالت، مادر دیگر نمی تواند خون خود را به خون نوزادش برساند. از این لحاظ باید تغییر حالت و تصفیه ای صورت گیرد که محصول جدید را برای طفلش گوارا و سازگار سازد. همین جاست که شیر به وجود می آید و این ماده از میان آن چه مادر می خورد تبدیل به «فرث» و بعد از آن تبدیل به خون می شود. ترکیب شیر چیزی است حد وسط میان خون و فرث، که نه خون تصفیه شده است و نه غذای
هضم شده، یعنی از دومی فراتر می رود و به اولی نمی رسد.
پستان ها برای ساختن مواد پروتئینی شیر تنها از اسیدهای آمینه ی ذخیره شده ی بدن استفاده می کنند. بعضی از مواد شیر مانند کازوئین در خون وجود ندارند و در غده های پستانی ساخته می شوند و بعضی قسمت های دیگر موجود در شیر بدون تغییر، از پلاسمای خون، از طریق ترشح، وارد شیر می شوند، مانند انواع ویتامین ها، نمک طعام و فسفات ها. بعضی دیگر از مواد مانند قند موجود در شیر (لاکتوز) از قند موجود در خون گرفته می شود که پستان ها روی آن فعالیت داشته و در این تغییر و تبدیل سهم مؤثری دارند. به طوری که ملاحظه می کنید تولید شیر، نتیجه ی جذب مواد غذایی به وسیله ی خون و ارتباط مستقیم خون با غدد پستانی است.
جالب این است که بوی خاص (فرث) ورنگ مخصوص خون، هیچ کدام به شیر منتقل نمی شوند، بلکه شیر با رنگ و عطر و بوی تازه ای از نوک پستان تراوش می کند. جالب توجه این که دانشمندا می گویند: برای تولید یک لیتر شیر در پستان، حداقل باید پانصد لیتر خون از این عضوعبور کند تا بتواند مواد لازم برای یک لیتر شیر را از خون بگیرد و برای تولید یک لیتر خون در عروق باید مواد غذایی بسیاری از روده ها بگذرد.
1) ترجمه ی تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 90 به بعد.
2) برای تمام بحث روجوع کنید به: ترجمه ی تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 90، به بعد.
3) نحل)16(، آیه 66.
4) تفسیر آسان، ج، ص 219؛ تفسیر صافی، ص 301.