در بینش اسلامى بدن آدمى براساس حسن و کرامت آفریده شده است و ظرافت و شگفت انگیزى در آن به کار برده شده است. که مطالعه و تأمل در آن موجب افزایش معرفت انسان نسبت به خداوند متعال مىگردد. از آنجایى که بدن انسان ابراز تکامل روح اوست بدین جهت تحقیر بدن در حکم تحقیر شخصیت آدمىبه حساب مىآید.
در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیبها و تأمین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفهاى الهى است و تضعیف و یا تخدیر بدن امرى ناروا و مذموم است.
امام سجاد علیهالسلام در رساله حقوق مىفرماید:
بدن تو بر تو حقى دارد و حق آن این است که آن را سالم، نیرومند و مقاوم در برابر شدائد و سختىها و در کمال نشاط نگاه دارى.
طول عمر و صحت بدن و ایمن بودن از بلاها و رنجها از امورى است که پیشوایان دین همواره در ادعیه خود از خداوند مسئلت مىنمودهاند.
چنانچه در دعاى ابوحمزه مىخوانیم:
اللهم اعطنى السعه فى الرزق…. و الصحة فى الجسم و القوة فى البدن
در اسلام متون زیادى هست که در آنها بر حفظ بدن از خطر و تأمین سلامت و بهداشت آن تأکید شده و طرق مختلفى براى این منظور ارائه گردیده است. شاد بودن و خرم زیستن غذاى روحى براى یک زندگى طبیعى است و سلامت را تأمین و جوانى را پایدار و عمر را نیز طولانى و پرثمرتر مىگرداند.
و همچنین میان بدن و روح تأثیر و ارتباط متقابل و انفکاک ناپذیر وجود دارد.
سلامت یا ضعف و بیمارى بدن در نشاط و فعالیت و یا افسردگى و ناتوانى روح اثر مستقیم دارد.
باید توجه داشته باشیم که تحریص و تشویق اسلام به حفظ و صیانت نظام مادى براى آن است که قدرتهاى مادى جامعه اسلامىدر خدمت و پاسدارى کیان انسانى و معنوى او قرار گیرد.
والا توقف در محدودهى پیشرفتهاى مادى بدون آنکه بازدهى از آن در جهت تعالى شخصیت انسانى و معنویت او عائد گردد. نمىتواند ضامن دوام و استمرار زندگى انسانى باشد.
از این روست که تعلیم و تربیت اسلامى در تکامل بعد مادى و بدنى انسان نگران ابعاد معنوى اوست.
خداوند مىفرماید:
وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ.(1)
این زندگانى چند روزهى دنیا افسوس و بازیچهاى بیش نیست و زندگانى اگر مردم بدانند به حقیقت دار آخرت است.
1) عنکبوت / 64.