یکی از مسائل مهم روانشناسی شرطی شدن می باشد. شرطی شدن چندین شکل مختلف دارد. دو شکل اصلی ان عبارتند از شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن کنش گر.
ابتدا به شرطی شدن کلاسیک می پردازیم. ابتدا محرکی وجود دارد که به شکل طبیعی باعث واکنش موجود زنده می شود. به طور مثال هنگامی که غذا مصرف می کنیم، بزاق دهان ما ترشح می شود، هنگامی که دست ما به جسم داغی می خورد، آن را عقب می کشیم. هنگامی که به طور ناگهانی صدای بلندی می شنویم، ضربان قلب ما تند می شود، هنگامی که غذایی مسموم می خوریم حال ما به هم می خورد و…
حالا محرک دیگری را در نظر می گیریم که باعث واکنش نمی شود. مثلا اگر صدای یک زنگ را بشنویم، بزاق دهان ما ترشح نمی شود. شرطی شدن کلاسیک به ما می گوید که می توانیم کاری کنیم که با این محرک ها هم واکنش انجام شود. یعنی به ما می آموزد چه کار کنیم که با شنیدن صدای زنگ، بزاق دهان ترشح شود.
اگر کمی قبل از اینکه غذا مصرف شود، صدای زنگ شنیده شود، کم کم صدای زنگ باعث ترشح بزاق می شود. یعنی پس از چند روز اگر صدای زنگ شنیده شود و غذایی هم در کار نباشد، باز هم بزاق، ترشح می شود در
مورد سایر واکنش ها نیز این مطلب صحیح است. شما می توانید این مطلب را روی نوزاد خود آزمایش کنید. ابتدا به آرامی دستهای خود را به هم بزنید تا صدای کمی ایجاد کند، می بینید که نوزاد هیچ واکنشی نشان نمی دهد. حالا به صورت نوزاد فوت کنید. می بینید که چشمهای خود را می بندد و حالت خاصی به چهره می دهد. اکنون دستهای خود را به هم بزنید و بلافاصله به صورت نوزاد بدمید و این کار را چند بار تکرار کنید. بعد از آن، دستهای خود را به هم بزنید ولی به صورت نوزاد فوت نکنید، می بینید که باز هم نوزاد چشمهای خود را می بندد و مانند وقتی عمل می کند که به صورت او فوت کرده اید.
در این نوع شرطی شدن اگر پس از مدتی محرکی که در اصل واکنش ایجاد نمی کند به تنهایی آورده شود، کم کم شرطی شدن از بین می رود. مثلا اگر چند بار دستهای خود را به هم بزنید ولی به صورت نوزاد فوت نکنید، او هم دیگر واکنش نشان نمی دهد. البته اگر پس از چند بار دست زدن، دوباره به صورت نوزاد فوت کنید، واین کار را تکرار کنید، یعنی چند بار دست، بدون فوت و چند بار دست، همراه فوت شود، شرطی شدن قوی می شود و به راحی از بین نمی رود.
والدین گاهی به طور ناخودآگاه باعث شرطی شدن کودکان خود می شوند و از این طریق باعث مشکلاتی می شوند. یکی از نمونه های این موضوع ترس
کودکان از حشرات است. کودک به طور معمولی از حشرات نمی ترسد، البته ممکن است حرکات سریع آنها، کمی کودک را به عقب بکشاند ولی باز هم به حشرات نزدیک می شود. از طرفی فریادهای بلند، جیغ زدن و ترس مادر، باعث وحشت کودک می شود. اکنون وقتی کودک به حشره ای نزدیک می شود، مادر او فریاد می زند و از فریاد مادر، کودک می ترسد. بعد از چند بار، کودک شرطی می شود و با دیدن حشره به وحشت می افتد.
اکنون به شرطی شدن کنش گر می پردازیم. موجود زنده به طور اتفاقی کاری را انجام می دهد. در حالت عادی احتمال اینکه این کار دوباره تکرار شود خیلی کم است مگر اینکه بعد از انجام این کار، تقویت شود. بنابراین تقویت باعث می شود تا رفتاری که به طور اتفاقی رخ داده است، باز هم انجام شود. حالا باید ببینیم تقویت چیست؟ تقویت یعنی چیزی یا رویدادی که مورد علاقه ی موجود زنده است. مثلا غذا خوردن، توجه کردن، تشویق کردن و… تقویت حساب می شوند. مثلا نوزادی که گرسنه است، گریه می کند، مادر به او توجه می کند و به او غذا می دهد. این کار باعث می شود تا کودک هر بار که گرسنه است گریه کند. بعداً کودک بزرگتر می شود و آن وقت است که با گریه نمی تواند غذا به دست آورد. بنابراین گریه کردن کودک از بین می رود.
کودکی را در نظر بگیرید که نیاز به توجه دارد ولی والدین او به کودک بی توجه هستند. کودک از این موضوع ناراحت است و در اطراف قدم می زند که
ناگهان پای او به میز می خورد. بلافاصله مادر به سراغ کودک می آید، او را نوازش می کند و توجه زیادی به او می نماید. از این به بعد وقتی مادر به کودک توجه نمی کند، ممکن است کودک عمداً پایش را به میز بزند. اگر چند بار دیگر به این وسیله بتواند توجه والدین را جلب کند، یاد می گیرد که هنگام بی توجهی دیگران، به خودش آسیب برساند.
بسیاری از رفتارهای کودکان به این علت بوجود می آید که والدین یا معلمان به طور ناخواسته آن رفتارها را تقویت می کنند. توجه دیگران را جلب کردن یکی از تقویت کننده های بسیار قوی است. معمولا رفتارهای ناپسند باعث جلب توجه دیگران می شود و این کار باعث تقویت آن کار ناپسند می شود. مثلا کودکی که برای اولین بار حرف زشتی می زند، اگر با خنده ی دیگران یا سخنانی مثل «اوه چه حرفهایی می زند» «وای وای ببینید نیم وجبی چه می گوید» روبرو شود، این کار او تقویت می شود.
رفتاری که تقویت شده است، اگر مدتی بدون هیچ گونه تقویتی باقی بماند، کم کم خاموش می شود یعنی آن رفتار دیگر تکرار نمی شود.
بعد از خواندن این قسمت رفتارهای خود و کودکتان را مورد بررسی قرار دهید و ببینید که چگونه به وسیله ی این دو مدل شرطی شدن باعث بوجود آوردن رفتارهای آنها می شوید.