جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عفت در نگاه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

اولین وظیفه‏ى زنان، وجوب حفظ و کنترل دیده و نگاه است: (یغضض من ابصارهن(؛ دیده‏هاى خود را- از نامحرم و آن چه که نظر کردن به آن حرام مى‏باشد- فروگیرند.

یغضض از ماده‏ى غض به معناى کاهش و کم کردن مى‏باشد و مقصود این است که دیده‏هاى خود را که قلمرو آن وسیع مى‏باشد و شامل نگاه‏هاى ضرورى، مفید و خداپسندانه و نگاه‏هاى غیر ضرورى و شهوت آلود و خیره شدن مى‏باشد، کاهش داده و به نگاه‏هاى ضرورى و خداپسندانه و عفیفانه بسنده کنند و از نگاه به بدن مردان نامحرم- جز مواضعى که معمولا آنها را نمى‏پوشانند- و چشم چرانى و نظرهاى تماشایى و شهوت آلود و التذاذى پرهیز نمایند.

بنابراین نگاه به چهره‏ى مردان باید نگاهى باشد که لازمه‏ى گفت و گوهاى ضرورى و خداپسندانه است؛ چنان که در آیه‏ى دیگر (1) تلکم زنان با مردان نامحرم را منحصر به چنین

گفت و گوهایى کرده است که ان شاء الله تعالى بحث آن خواهد آمد، نه نگاهى که به خاطر هوس و تماشا و برانداز کردن خصوصیات مردان و دقت در آنها است و به اصطلاح نظر کردن باید جنبه‏ى آلیت و ابزار بودن داشته باشد؛ یعنى وسیله و مقدمه‏اى براى فهم مطلب در گفت و گو باشد؛ نه صرف تماشا و براندازى و لذت بردن.

همانند این که گاهى نظر کردن به آیینه براى دیدن چهره‏ى خویشتن است، در این جا نظر به آن جنبه‏ى آلى و ابزارى دارد و گاهى نظر کردن به آیینه براى دیدن خود آیینه و خریدن آن است که در این فرض، در آن دقت شده و ویژگى‏هاى آن بررسى مى‏شود، در این جا نظر استقلالى است؛ یعنى هدف از دیدن آیینه دیدن خود اوست نه دیدن خویشتن.

البته نظر کردن به چهره‏ى نامحرم، به نظر فقهاى اسلام مشروط به شرط دیگر نیز مى‏باشد و آن این که بدون ریبه باشد؛ یعنى خوف لغزش و انحراف به وسیله‏ى نگاه کردن وجود نداشته باشد وگرنه حرام است. مطابق آیه قبل- از آیه مورد بحث- مردان نیز در عفت در نگاه، با زنان مشترک مى‏باشند، جز این که نظر کردن مردان به تمام سر و بدن زنان نامحرم حرام مى‏باشد، به استثناى گردى صورت و دست‏ها تا مچ در صورتى که از زینت و آرایش محرک شهوت خالى باشد و نظر به این مواضع بدون لذت و ریبه باشد.

به راستى اگر مرد و زن با ایمان باور داشته باشند که خداوند چشم‏هایى را که به خیانت مى‏گردد و آن چه را سینه‏ها پنهان مى‏دارند، مى‏داند (یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ) (2) و در قیامت نیز چنین چشم‏ها بر ضد آدمى گواهى مى‏دهند، (3) آیا آلوده به چشم چرانى و نگاه به حرام مى‏شوند؟!

ضمن این که چشم و گوش و سایر حواس، ابزار اطلاع رسانى به دل هستند، عدم اطلاع رسانى صحیح موجب عدم فهم صحیح قلب و عقل مى‏گردد، چه این که چشم پیشواى دل است، نگاه به نامحرم تیر مسمومى است از شیطان که قلب و شخصیت را نشانه مى‏گیرد؛ عقل را اسیر، فکر را مشغول، غریزه را مشتعل، استعدادها را دفینه به رذیلت‏ها را پرورش، دل را مسموم و شخصیت را بیمار مى‏سازد و چه بسا فتنه‏ها و

مصائبى را مى‏آفریند، از جمله گرفتارى به مرض عشق مجازى یا قرار گرفتن در امواج وسوسه‏هاى شیطانى شهوانى، و امراض جسمى و روانى.

اما عفت چشم به انسان آزاد اندیشى، به فکر فراغت، به غریزه آرامش، به استعدادها شکوفایى. به دل و شخصیت صحت و سلامت مى‏بخشد؛ در نتیجه صفات آدمى نیکو گشته و حلاوت و شیرینى ایمان و عبادت را مى‏چشد و قلبش به نور محبت الهى روشن شده و عجایب عالم و عظمت و جمال الهى را مشاهده مى‏کند و به ازاى هر کنترل و حفظ چشم در برابر نامحرم، یک حوریه‏ى بهشتى به ازدواج او درخواهد آمد (4)

بنابراین با عفت چشم و نگاه، عفاف در ابعاد دیگر نیز حاصل گشته و ملکه‏ى انسانى عفت در نفس آدمى ایجاد مى‏گردد و با عفیف نبودن آن بهترین ابزار براى فریب شیطان مى‏شود، زیرا شیاطین جنى و انسى از راه مجارى ادراکى- حواس به ویژه چشم- انسان را فریب مى‏دهند «هر چه دیده بیند دل کند یاد«؛ در نتیجه دروازه‏ى روح و قلب که قلمرو ممنوعه مى‏باشد و به دست هیچ کس جز خود انسان و خداى خویش گشوده نمى‏شود، به سوء اختیار خود به روى شیطان بازگشته و قلب و شخصیت را تباه مى‏سازد؛ ضمن این که موجب عوارض ناگوار عصبى و روانى و جسمانى مى‏گردد، چنان که گذشت (5) به دلیل همین جهات، اولین توصیه قرآن حکیم به مردان و زنان با ایمان، عفاف در نگاه است.

گذشته از اینها، اساسى‏ترین راه براى پرهیز از چشم‏چرانى و نگاه به حرام، آن است که انسان باور کند که استعداد و توانایى آن را دارد که مى‏تواند با مجاهدت و تهذیب نفس، چشم دل خود را بینا و جمال دل آراى خداى خویش را مشاهده نماید و از لذایذ بى‏نظیر و همیشگى آن در دنیا و آخرت بهره‏مند گردد.


1) احزاب (33) آیه 32.

2) غافر (40) آیه 19.

3) فصلت (41) آیه 20- 21.

4) میزان الحکمة، ج 10، موضوع نظر.

5) در بحث پى‏آمدهاى بدحجابى در ایجاد اختلال‏هاى روانى و عصبى.