جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فلسفه و راز حجاب زن در نماز

زمان مطالعه: 5 دقیقه

یکی از شرایط صحت نماز بانوان رعایت پوشش و حجاب مناسب است. خدایی که به همه چیز انسان حتی نیات و درون او بینا و آگاه است، چه نیاز است که زن در برابر او کاملاً پوشیده و محجبه باشد؟

آیا می توان گفت خداوند به زنان نامحرم است اما بیگانگان و مردان جامعه به آنان محرمند، این سؤالی است که تاکنون بی پاسخ مانده و هنوز بانوان مسلمانی که مدهای بدحجابی و خودنمایی را نشانه ی رشد و شخصیت خود می پندارند، نتوانسته اند یک جواب منطقی و به دور از خودفریبی برای آن بیابند که بتوانند کیفیت پوشش و نمایش خود را با آن توجیه و تصحیح نمایند!

از مقدمه ای که بیان شد روشن می شود که پوشش و حجاب عفیفانه ی زن در نماز نیز فلسفه و راز حکیمانه و حیاتی و سرنوشت ساز دارد، که با اندکی تأمل روشن می شود. همان گونه که هر عبادتی از جمله نماز، تعلیم و تمرین است برای انسان که در همه حال به یاد خداوند سبحان و بازگشت به سوی او در آخرت و تزکیه و تربیت خود برای یک زندگی ابدی باشد، حجاب زن در نماز نیز آموزش، تمرین و تذکر پوشش عفیفانه ی اوست که در غیر نماز، هنگام حضور در جامعه یا در برابر نامحرم این گونه عفیفه و محجبه باشد؛ به همین جهت از دیدگاه اسلام پوشش در غیر نماز هم باید همان پوشش در حال نماز باشد، یعنی همان پوشش مناسب و مقدار حجاب او در نماز، باید در غیر نماز در برابر نامحرم هم رعایت شود، زیرا نماز آموزشگاه مهم ترین معارف و نیازهای حیاتی انسان و پرورشگاه ایمان و تقوا و اخلاق انسانی و الهی از جمله عفاف و حجاب است، لذا نماز مظهر حقیقت و سیمای ملکوتی دین اسلام می باشد. نماز مرآت و آیینه ی دین الهی است. خداوند حکیم تمام معارف و قوانین مهم و ریشه ای و مسائلی که حیات معنوی و اخلاقی و سعادت دنیوی و اخروی انسان و جامعه را تأمین می کند، به طور اجمال و کلی در نماز مقرر فرموده است.

بنابراین حکمت و سر این که لباس نازک و بدن نما یا پوشیده نبودن بعضی از اندام زن حتی یک تار موی او در نماز، در صورتی که آگاهانه و عمدی باشد، حرام و باطل کننده نماز است، این است که بی بندوباری و بدحجابی و نپوشاندن بعضی از اندام یا مو از سوی زن در اجتماع و مجالس نامحرمان هم چون زمان جاهلیت، حرام می باشد که به تدریج مهر باطل به زن می زند و اساساً از آن جا که نماز شناسنامه ی دین و مظهر اسلام است،

لذا همان گونه که نمازی که حجاب صحیح در آن رعایت نشود، مورد قبول خداوند متعال نخواهد بود، زنانی که حجاب صحیح اسلامی را در حامعه رعایت نمی کنند، نیز دینشان مورد قبول و رضایت الهی نخواهد بود.

نتیجه این که لزوم پوشش و حجاب کامل زن در نماز بیانگر حقانیت حجاب عفیفانه و وجوب رعایت آن در برابر نامحرمان می باشد. بنابراین واقعیت حجاب عفیفانه ی زن شعار حق طلبی و حقیقت خواهی است هم چنان که فریادی است علیه جاهلیت و خودآرایی و خودنمایی جاهلی. لذا بانوان مسلمانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند، یا باید قائل شوند که حجاب در نماز واجب نیست و بدون آن نماز بخوانند و یا خداوند سبحان را نامحرم و مردان را محرم خود بدانند! پاسخ آنان در این باره بستگی به میزان معرفت و دیانت و حقیقت جویی آنها دارد؛ اگر واقعاً طالب حقیقت باشند، با روشن شدن حقانیت حجاب، باید توبه ی نصوح کرده و گوهر خود را در صدف ارزش مند حجاب و عفاف حفظ نمایند، در غیر این صورت نمازشان مقبول درگاه خداوند نخواهد بود، چون نشانه قبولی نماز در فرهنگ وحی آن است که انسان را از گناهان و رذیلت ها باز دارد.

در روایتی نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

من لم تنهه صلاته عن الفحشاءِ والمنکر لم یزد مِن الله إلا بعداً؛ کسی که نمازش او را از زشتی ها و گناهان باز ندارد، بهره ای از نماز- جز دوری از خداوند- نبرده است. (1)

البته چنین نمازی از جهت فقهی در صورت وجود شرایط، صحیح است و تکلیف را از انسان ساقط می کند، اما نمازی نیست که او را به خداوند سبحان نزدیک کند و از سایر برکاتش نیز بهره مند گردد؛ همان گونه که معیار سنجش قبولی و عدم قبولی اعمال دیگر انسان نیز پذیرفته شدن نماز یا عدم پذیرش آن است؛ امام باقر (علیه السلام) فرمودند:

إن اول ما یحاسب بِه العبد الصلاه فإن قبِلت قبِل ما سِواها؛ اول چیزی که- در قیامت- از انسان حسابرسی می شود، نماز است پس اگر قبول شود بقیه ی اعمال نیک هم مقبول خواهد شد. (2)

چرا که اهتمام به نماز- با آن ویژگی هایش- نشانه ی اهتمام به سایر اعمال- که از جهت عظمت و فضیلت در رتبه ی بعد از نماز قرار گرفته اند- می باشد. ضمن این که نماز و تکرار آن در شبانه روز، روح اخلاص- که پایه ی قبولی عمل است- را در انسان زنده می کند و همین امر موجب می شود که سایر اعمال با خلوص و قصد تقرب انجام شود.

بنابراین اگر زنان مسلمان، نماز را با توجه به اسرارش، به ویژه سر حجاب در آن، به پا می داشتند شاهد عفت ورزی بیشتر و رعایت حجاب اسلامی از سوی آنان بودیم و آنها هرگز به خود اجازه نمی دادند آن رفتارهای ذلیلانه را مرتکب شوند.

خواهرم:

آیا آرایش صورت و اندام و نمایش و خودنمایی در برابر نامحرمان با حقیقت و راز شستن صورت و دست ها در وضو سازگار است؟

آیا کسی که واقعاً وضو بگیرد و دهان و چشم های خود را با آب وضو از گناهان تطهیر و پاک نماید، باز هم به سخنان باطل و حرام و کلام غیر عفیفانه و صحبت نامشروع با نامحرمان و چشم چرانی می پردازد؟

آیا کسی که با مسح پاها، در حقیقت به خدای خویش عرض می کند که هر گناهی با این پا کردم و با آن به مجلس گناه یا نزد دوست نامحرم رفتم، آن را پاک کرده و توبه می نمایم و توفیق عطا فرما که کوشش من در اعمالی باشد که مورد رضایت تو باشد، باز به طرف گناه می رود و عملی انجام می دهد که موجب خشم الهی گردد؟ آیا خودنمایی و بدحجابی، که نشانه ی هواپرستی است، با گفتن «ایاک نعبد«؛ خدایا تنها تو را می پرستم، منافات ندارد؟ آیا طلب هدایت از خداوند در نماز با فاصله گرفتن از لباس عفاف و حیا، پوشش و حجاب دینی، که انحراف و فاجعه بزرگ بوده و از روش های انحرافی دنیای مادی غرب و غرب زدگان است، رفتاری دو گانه و تناقض آمیز نیست؟

آیا از یک سو از خدا بخواهیم که ما را در مسیر اسوه های آسمانی و الگوهای عالی انسانی هدایت نموده و سنت و سیره ی معنوی، اخلاقی و عملی آنها را سرمشق زندگی ما

قرار دهد، و از سوی دیگر در پوشش و رفتار خود از الگوهای کاذب و ساختگی و گمراه کننده تبعیت و پیروی کنیم؛ چگونه این دو قابل جمع است؟ و آیا منجیان برزخ و شفیعان قیامت که همه ی ما امید شفاعت آنها را داریم، آن اسوه های راستین هستند یا این الگوهای دروغین؟

این است دلیل و نشانه های حق بودن حجاب عفیفانه اسلامی، اما غیر ان به فرموده خدای سبحان چیزی جز ضلالت نیست: «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ«. (3) حال خود دانید، حسن یا سوء انتخاب شما در این زمینه روشنگر شخصیت فکری و اخلاقی و ایمانی و میزان رشد عقلی و روحی شما می باشد.

اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعه ی زنان عظمت و شرافت خود را دریابند و حرمت خدای خویش را پاس دارند و به عزت حق تعالی سرافرازی جویند و به قدرت و قوت او توانمند شوند و به جمال و جلال بی انتهای او محبوبیت و شکوه پیدا کنند، تا هر روزتان بهتر از دیروز و آخرتشان برتر از دنیایشان باشد؛ این همان راز فرزانگی در این عالم، و رستگاری در آن سراست.

خداوندا!

معرفت خود و آیین سعادت بخش خویش را به ما ارزانی فرما و لذت و حلاوت و مناجاتت را به ما بچشان و ما را از نمازگزاران راستین و احیاکنندگان ارزش های دین خود مقرر بفرما و قلب مبارک ولی عصر، حضرت حجة بن الحسن العسگری)عج) را از ما راضی و خشنود بگردان، و این نوشتار را، که از توفیقات و فضل و رحمت واسعه ی تو سرچشمه گرفته، قبول بفرما.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین


1) بحارالانوار، ج82، ص198.

2) فروع کافی، ج3، ص268.

3) یونس (10) آیه 32.