مادری که به خاطر تفریحات، شب نشینی ها و شرکت در مجالس، خودآرائی و خودپسندی خویش به کار کودک نمی رسد و یا او را به دست لَله های حرفه ای
می سپارد مادر نیست، خیانتکاری در لباس مادری است. چه خیانتی از این بالاتر که مهمانی را به نام کودک بر دامان خود دعوت کند و بعد در برابر او احساس بی تعهدی نماید، حق احترام او را رعایت نکند تعهد وظیفه اش را درباره او انجام ندهد. لَله و کلفت به خاطر پول کار می کنند و آن کس که بدان خاطر کار می کند نمی تواند عاطفه مادری از خود بروز دهد و یا نقش مادر را درباره ی کودک اعمال نماید. راستی چنین کودکان با چه نیازهای ارضا نشده ای در آغوش کلفت به خواب می روند؟ با چه غم و حسرتی می خوابند؟ چه تمنیات و آرزوهای غیر قابل بیانی دارند که برآورده نمی شود؟ از خواب پریدن ها، در خواب حرف زدن، جا تر کردن های کودکان در بسیاری از موارد به حقیقت نوعی اعتراض و دهن کجی به چنین رفتار مادران است.