جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مطالعه موردی؛ «ادوارد«- سن: 5 ماهه

زمان مطالعه: 5 دقیقه

[Edward]

مشکل: سحر خیزی

علت: قطع وعده شیر ساعت 10 شب زودتر از موعد و افزودن غذاهای سفت در زمان نادرست «ادوارد» نمونه ای از شیرخوارانی بود که از همان روزهای نخستین، خیلی راحت در برنامه و الگوی خوب و مناسب قرار گرفت.

وقتی به سن 8 هفتگی رسید، ساعت 7 شب می خوابید و در زمان خواب والدینش برای آخرین وعده شیر، بیدار می شد. سپس دوباره تا ساعت 30 / 6 تا 7 صبح می خوابید. در حدود سن 10 هفتگی، به تدریج علاقه خود را به خوردن شیر آخرین وعده شبانه از دست داد و گاهی اوقات فقط 60 میلی لیتر (2 انس) شیر می خورد.

والدینش مطمئن شده بودند که «ادوارد» به وعده شیر آخر شب نیازی ندارد و بنابراین، این وعده را به طور کلی حذف نمودند. به مدت چند هفته او از 7 شب تا 7- 30 / 6 صبح می خوابید و چهار وعده شیر در طول روز می خورد.

یک روز صبح، در ساعت 6، پدر و مادر «ادوارد» با گریه او بیدار شدند و فوراً به طرف او رفته و سعی کردند با نوازش کردن او را آرام کرده و بخوابانند.

ولی 40 دقیقه بعد او هنوز بی قرار و ناآرام بود. آن ها با وجوی که فکر نمی کردند او گرسنه باشد، به او شیر دادند. او 210 میلی لیتر (7 انس) را در کم تر از 10 دقیقه خورد و فوراً به خواب رفت. در هفته های بعد «ادوارد» زودتر و زودتر بیدار می شد و تا وقتی شیر نمی خورد، آرام نمی گرفت.

والدینش تشخیص دادند که دلیل بیداری های صبح «ادوارد» فقط گرسنگی است و تصمیم گرفتند بر اساس برنامه خود، پیش بروند. چرا که بعد از خوردن شیر، خیلی زود به خواب می رفت. آن ها احساس می کردند که افزودن وعده شیر آخر شب بی معناست. آن ها فکر کردند شاید افزودن غذای کمکی مشکل را حل کند.

در 16 هفتگی، «ادوارد» 210 میلی لیتر (7 انس) شیر در ساعت 5 صبح می خورد و دوباره تا ساعت 7 که 120 میلی لیتر (4 انس) دیگر شیر بخورد، می خوابید. والدینش تصمیم گرفتند که غذای

جامد را بعد از وعده ساعت 10 صبح، اضافه کنند، با این تصور که «ادوارد» می توانست وعده بعدی را در ساعت 2 بعدازظهر بخورد. به هر حال، در کمال ناامیدی، آن ها دریافتند که افزودن غذای جامد به برنامه غذایی «ادوارد«، مشکل گرسنگی و بیداری های صبح زود او را رفع نکرد. او همچنان هر روز ساعت 5 صبح بیدار می شد و شیر می خواست. 10روز بعد، آن ها تصمیم گرفتند که در ساعت 5 بعدازظهر به او غذای کمکی بدهند، به این امید که شاید این وعده غذایی دیرتر، به «ادوارد» کمک کند که ساعات بیشتری بخوابد. این کار تأثیر فوری و سریع روی او گذاشت و او تقریباً تا نزدیک ساعت 6 صبح خوابید.

از زمانی که آن ها به تدریج برنج را در وعده غذایی غروب «ادوارد» اضافه کردند، این برنامه خوب پیش می رفت و او صبح ها دیرتر بیدار می شد اما یک روز «ادوارد» ازخوردن شیر ساعت 30: 6 خودداری کرد. والدینش به مدت 1 ساعت تلاش کردند که به او 120 میلی لیتر (4 انس) شیر بدهند، اما بی فایده بود. با توجه به این که می دانستند چون شیر کافی نخورده، ممکن است، صبح زود بیدار شود تصمیم گرفتند در ساعت 10 شب او را بیدار کرده و 120 میلی لیتر (4انس) شیر به او بدهند. اما باز هم تلاششان بیهوده بود و همچنان که پیش بینی کرده بودند، «ادوارد» در ساعت 5 صبح در حالی که فریاد می کشید، برای خوردن شیر بیدار شد. در این زمان بود که آن ها با من تماس گرفتند.

به ایشان توضیح دادم که مشکل آن ها مشکل عمومی است که معمولاً برای والدینی که وعده شیر ساعت 10 شب نوزادشان را زودتر از موعد حذف می کنند، پیش می آید. توصیه من به والدین این است که حتی اگر نوزادشان در ساعت 10 شب فقط 60 میلی لیتر (2 انس) شیرمی خورد، او را بیدار کنند و به او شیر بدهند. این کار باید تا وقتی شیرخوار 4 ماهه شده و آماده پذیرش غذای جامد شود، ادامه یابد. این که همه نوزادان در 3 و 4 ماهگی یک جهش رشدی دارند و 4 وعده شیر در روز دریافت می کنند، به ندرت نیازهای گرسنگی آن ها را رفع می سازد. اگر آخرین وعده شیر آن ها حذف گردد، حتماً برای رفع گرسنگی، شب ها بیدار می شوند. وقتی این اتفاق می افتد، سعی والدین همیشه این است که این وعده را دوباره اضافه کنند تا نوزادشان دوباره شب ها به مدت بیشتری بخوابد. متأسفانه، گاه این روش مؤثر واقع نمی شود، چرا که شیرخوار در خواب عمیق است.

با وجودی که افزودن غذای جامد در ساعت 5 بعدازظهر مشکل «ادوارد» را برای مدت کوتاهی رفع کرد، ولی افزایش سریع غذای جامد، باعث کاهش ناگهانی میزان شیری می شد که او در آخرین

وعده می خورد و این دلیل بیداری های صبحگاهی او برای بار دوم گردید.

تا وقتی که شیرخوار به سن 6 ماهگی برسد، نکته ی مهم این است که به جای غذای جامد، شیر بخورد. این امر میزان غذای جامدی را که نوزاد برای رفع گرسنگی باید دریافت کند را مشخص می سازد. در این مرحله هنوز بسیار مهم است که او بین 210 تا 240 میلی لیتر (7 تا 8 انس) شیر خشک یا شیر از هر دو پستان مادر دریافت کند، تا بتواند شب را به طور کامل بخوابد. دادن غذاهای جامد قبل از شیر، سبب می شود که شیرخوار میزان بیشتری غذا بخورد و در نتیجه میزان شیری که می خورد به سرعت کاهش یابد.

من به والدین «ادوارد» دو حق انتخاب دادم.

راه اول این که، «ادوارد» را در ساعت 45 / 5 بعدازظهر حمام کنند و بعد از حمام 180 میلی لیتر (6 انس) شیر همراه با غذای برنجی و سپس 60 میلی لیتر دیگر شیر به او بدهند. راه دوم این که، اگر او خیلی گرسنه است و نمی تواند تا بعد از حمام صبر کند، 180 میلی لیتر (6انس) شیر به او بدهند و سپس غذا و حمام او را تا ساعت 30 / 6 بعدازظهر به تأخیر بیندازند و بعد از حمام 60 میلی لیتر (2 انس) باقیمانده ی شیر را به او بدهند. والدینش تشخیص دادند که راه دوم بهتر پاسخ می دهد، چرا که «ادوارد» بین ساعت 30 / 5 بعد ازظهر خیلی خسته می شد. از آن جا که ادوارد عادت کرده بود صبح زود بیدار شود، چند روزی به عادت قبل صبح ها زود بیدار می شد. والدینش موفق می شدند او را با چند قطره آب جوش و کمی نوازش آرام کنند. او دیگر مثل گذشته، گرسنه نبود. در طول چند هفته بعد ادوارد بین ساعت 5 و 6 تکان می خورد، ولی به سرعت به خوابی می رفت و تا ساعت 7 صبح می خوابید. به والدینش توصیه کردم قبل از این که غذای جامد ساعت 5 او را دوباره اضافه کنند، دست کم یک ماه دیگر صبرکنند. وقتی که «ادوارد» توانست تا ساعت 7صبح بخوابد و نیز توانست بدون کم کردن مقدار زیادی از شیر وعده ی آخر، غذای جامد را تحمل کند، والدینش توانستند غذای جامد وعده ساعت 30: 1 را دوباره اضافه کنند و بعد در ساعت 30: 6 بعدازظهر، پس از حمامش به او شیر می دادند.