جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مطالعه ی موردی؛ «فردی» و «ایزابلا«- سن: 5 ماهه

زمان مطالعه: 4 دقیقه

[Freddy] [Isabella]

مشکل: بیداری های شبانه و نوشیدن مایعات

علت: بیماری و عادات نادرست خواب

دو قلوهای «فردی» و «ایزابلا» از زمان تولد، هر سه ساعت یک بار تغذیه می شدند. در انتهای هفته دوم، افزایش تغذیه و وزن آن ها، آن چنان خوب بود که آن ها از برنامه هفته چهارم که قبلاً توضیح داده شد، پیروی کردند. هر دو شیرخوار خوب شیر می خوردند و تغییراتی را که در برنامه پیش آمده بود، سریع پذیرفتند. در 12 هفتگی هر دو شیرخوار بعد از شیر ساعت 10 شب تا ساعت 7 صبح می خوابیدند. این برنامه تا وقتی 4 ماهه، شدند ادامه داشت.

در این زمان هر دو سرما خوردند و این سرماخوردگی تبدیل به عفونت ریه شد.

هر دو شیر خوار شب ها به دفعات به دلیل مشکل تنفسی بیدار می شدند. مادرشان در طول شب بیشتر مشغول مراقبت از این نوزاد یا آن یکی بود، زیرا با این وضعیت ناراحت کننده، خوابشان کوتاه بود و بیدار می شدند.

بر اساس توصیه پزشک، شب ها برای جلوگیری از کم آبی، چندین مرتبه به آن ها

مایعات داده می شد.

متأسفانه، وقتی بچه ها کاملاً خوب شدند، هر دو آن ها در طول شب 2 یا 3 بار بیدار می شدند و بدون ناز و نوازش و یا نوشیدن مایعات به خواب نمی رفتند.

این برنامه تقریباً تا 3 هفته ادامه داشت، تا این که کمبود خواب تأثیری جدی روی دو قلوها گذاشت. از طرفی مادر آن ها به دلیل بیداری های مکرر شبانه و سر و کله زدن با دو شیرخوار خسته و بهانه گیر در طول روز، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی خیلی خسته شده بود. پزشک به مادر توصیه کرد که این عادت دو قلوها را برای بیداری شبانه با استفاده از روش کنترل گریه مهار نماید.

او دو شب به این توصیه عمل کرد. اما گریه مداوم آن دو به مدت 5 ساعت، غیر قابل تحمل بود.

در این زمان بود که با من تماس گرفت و امیداوار بود که من راه حل دیگری را پیشنهاد کنم. به او توضیح دادم که روش کنترل گریه مؤثرترین راه برای حل این مشکل عمومی است. اما پیشنهاد کردم که بهتر است اول از روش «هسته ی شب» برای حذف بیداری های شبانه و نوشیدن مایعات استفاده کند. زمان بیداری نوزادان کاملاً منظم بود، یعنی حدود1، 3 و 5 بامداد. توصیه من این بود که ابتدا بیداری ساعت 1 بامداد را حذف کند. این کار بسیار راحت بود، چرا که شیرخواران در ساعت 10 شب میزان شیر کمی دریافت می کردند. توصیه کردم که شب اول قبل از دادن شیر تا ساعت 45: 11 صبر کند.

آن ها تقریباً هر دو 150 میلی لیتر (5 انس) شیر خوردند و به سرعت خوابیدند.

خواب آن ها تا ساعت 15: 2 بامداد طول کشید. همان طور که جزو برنامه بود، مادرشان آن ها را هر 10 تا 15 دقیقه یک بار کنترل می کرد ولی بلندشان نمی کرد و با هیچ کدام حرف نمی زد. هر دو شیرخوار تا یک ساعت مدتی گریه می کردند ولی بلندشان نمی کرد و با هیچ کدام حرف نمی زد. هر دو شیرخوار تا یک ساعت مدتی گریه می کردند و مدتی آرام بودند تا این که بالاخره خوابیدند.

ساعت 5 صبح دوباره بیدار شدند. این بار مادرشان به طرف آن ها رفت و با دادن یک آب میوه رقیق شده و کمی نوازش آن ها را آرام کرد و خواباند.

شب دوم هر دوی آن ها ساعت 45: 2 بامداد بیدار شدند. مادرشان همان روش شب اول را پیاده کرد. منتهی این بار فاصله هر کنترل تا 20 دقیقه افزایش یافته بود. آن ها تا 1 ساعت مدتی گریه می کردند و مدتی آرام بودند تا این که حدود ساعت 40: 3 خوابیدند. پس از آن حدود ساعت 30: 6 صبح بیدار شدند، ولی از این که در تختشان بودند ناراحت نبودند و تا وقتی که مادرشان برای دادن شیر در ساعت 7 به سراغشان برود در تختشان بودند.

در شب سوم، قرار ما این بود که مادرشان قبل از کنترل آن ها تا 30 دقیقه صبر کند. هر دو شیرخوار تا ساعت 52 / 3 خوابیدند. «فردی» 10 دقیقه گریه کرد و بعد به خودی خود آرام شد و «ایزابلا» قبل از این که خودش بخوابد، به مدت 35 دقیقه گریه کرد. به دلیل این که گریه «ایزابلا» بعد از 25 دقیقه آرام تر شده بود، مادرش تصمیم گرفت که بعد از 30 دقیقه به سراغش برود. به هر حال آن ها بار دیگر خوابیدند و نزدیک ساعت 50: 6 صبح بیدار شدند.

شب چهارم «فردی» تا 7 صبح و «ایزابلا» تا 5 صبح خوابید. «ایزابلا» برای این که دوباره به خواب برود، به مدت 40 دقیقه گاه گریه می کرد و گاه آرام بود.

مانند شب قبل، چون گریه او شدید نبود، مادرش تصمیم گرفت که آن شب اصلاً به سراغش نرود.

در شب پنجم بین ساعت 30: 5 و 6 صدای ناله زیادی می آمد، اما هیچ کدام از شیرخواران فریاد نمی کشیدند و هر دو ساعت 7 صبح بیدار شدند. آن ها دو شب دیگر در ساعت 45: 11 شیرخوردند و از آن جا که تا 7 صبح می خوابیدند، پیشنهاد من این بوده که وعده شیر آخر شب، هر چند شب در میان 10 دقیقه زودتر داده شود، تا این که دوباره به ساعت 10 شب برگردد. سپس به مادرشان توصیه کردم که میزان شیر آن ها را 30 میلی لیتر (1 انس) کم کند و اگر خواب کامل آن ها تا صبح ادامه پیدا می کرد، باید هر سه شب در میان،

30میلی لیتر دیگر از میزان شیر آن ها کم می کرد.

در طول 9 روز میزان شیر ساعت 10 شب به 60 میلی لیتر (2انس) کاهش یافته بود. از آن جا که هر دو شیرخوار تا ساعت 7 صبح به طور کامل می خوابیدند، توصیه من به مادر آن دو این بود که وعده شبانه را به کلی حذف کند.

در حال حاضر آن ها 20 ماهه اند و هر دو از ساعت 7 شب تا 7 صبح می خوابند.