در این مورد از مسائل متعددی باید سخن گفت که اهم آنها عبارتند از:
1- تذکراتی که به کودک داده می شود باید آرام و لطیف باشد نه توأم با خشونت. زیرا در آن صورت نمی تواند نادرستی را از میان بردارد و بروان آدمی چیرگی پیدا کند.
2- تذکرات باید با سطح فکر و رشد کودک مطابقت داشته باشد. درباره یک کودک سه چهار ساله فلسفه بافی مؤثر نیست و از مباحثات جدلی در این زمینه باید خودداری به عمل آید.
3- شک نیست که گاهی تذکرات باید توأم با امر و نهی باشد تا در کودک مؤثر واقع شود ولی این امر نباید به خرد کردن شخصیت کودک منجر یا منتهی شود و موجب تحقیر او گردد.
4- تأثیر تذکر و تلقین اغلب موقتی است بدین نظر مادر با تذکر یکباره خود را بریء الذمه و کار اصلاح کودک را تمام شده نپندارد، تذکر مجدد و تکرار به شرطی که از حد اعتدال نگذرد ضروری است.
5- در تذکر هرگز نباید دیگران را به رخ کودک کشید و او را مورد مقایسه قرار داد زیرا در آن صورت حالت مقاومتی از درون کودک پیدا می شود و او را در برابر مادر خشمگین می سازد و حتی ممکن است حالت تنفر و انزجار یا بغض و کینه ای نسبت به مادر پیدا کند.
6- در جنبه ی فیصله دادن به دعوای کودکان و ایجاد آشتی بین فرزندان باید این نکته را مراعات کرد که این امر موجب لطمه ای بر هیچکدام نشود. بی حساب طرف کوچکتر را نگیرد و احساسات بزرگتر را جریحه دار نسازد.
7- در زمینه ی اصلاح کودک و تذکر دادن به او می توان گاهی از استدلالات کودکانه استفاده کرد و تجارت نشان داده است که این امر بیشتر مؤثر واقع می شود. فی المثل اگر کودکی سرگرم آزار حیوانی است با این استدلال که این کار دردش می آورد، حیوان را ناراحت می کند همانطور که تو را ناراحت می کند و… می توان در او بیشتر مؤثر باشد تا دادن یک تذکر خشک که چنین کاری را نکن.
8- در حین تذکر اگر احساس کردید که کودک اقناع شده نباید آن را ادامه داد زیرا این امر موجب یأس و سرخوردگی او می شود و اسباب دلسردی او را فراهم می سازد.
9- گاهی تذکر خود موجبی برای اعتراض و زمینه ای برای تنقید از کار کودک است. بررسی ها نشان داده است که اگر آبروی او را حفظ کنیم و خجالتش ندهیم بیشتر در او مؤثر است.
10- تذکر و القاء گاهی باید قبل از وقوع یک عمل باشد وگرنه بعدها کمتر مؤثر واقع می شود. فی المثل مادری که بناست پس از مدتی کودک جدیدی به دنیا آورد لازم است از قبل با تذکرات و القائاتش زمینه را برای پذیرش کودک قبلی فراهم سازد و او را چشم به راه کودک جدید سازد و حالیش کند که این کودک به او هم تعلق دارد. این امر در تخفیف حسادت کودک مؤثرتر از تذکرات بعدی است.