آیات و روایات بسیارى دربارهى شخصیت و عظمت معنوى و روحى زن و نیز شخصیت حقوقى او وجود دارد؛ بعضى از آنها مربوط به حقوق زن در برابر مرد و پارهاى در مورد حقوق زن در برابر همسر در زندگى خانوادگى است و ما در این مجال به موضوع اخیر (حقوق زن در مقابل همسر) مىپردازیم.
از یک سو در آیات گوناگونى به رابطهى مرد در برابر همسرش سفارش اکید شده که باید»معروف«و شایسته باشد. جامعترین آنها دو آیهى زیر است که به عنوان دو رکن اصلى و قانون ثابت در اسلام مطرح گردیده است:
1- (وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ(؛ براى زنان همانند وظایفى که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهاى قرار داده شده است (1)
2- (وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ(؛ و با ایشان به شیوهاى نیکو و پسندیده زیست کنید (2)
منظور از «معروف«رفتارهایى است که نزد عقل و فطرت سالم و شرع مبین اسلام به رسمیت شناخته شده است، در مقابل «منکر«که مراد رفتارهایى است که به رسمیت شناخته نشده است. نمونههاى فراوانى براى معروف و منکر در آیات و روایات معصومین علیهمالسلام ذکر شده است.
از سوى دیگر در مقام تشویق مردان، به فلسفه و علت این سفارشها و رعایت حقوق زنان پرداخته و مىفرماید:
(ذلِکُمْ أَزْکى لَکُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ(؛ این دستورها باعث تزکیه و رشد و طهارت شما- و نظام خانوادگى از آلودگىهاى اخلاقى- است و خداوند- به مصالح و نیازهاى واقعى شما- آگاهى کامل دارد ولى شما آگاهى ندارید (3)
از سوى سوم در مقام تهدید و هشدار، به حقیقت دستورهاى الهى اشاره مىکند:
(تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(؛ اینها مرزهاى خداست، از آنها فراتر نروید و هر که از مرزهاى خدا فراتر رود چنین کسانى ستم کارند (4)
منظور از ظلم در این جا، ظلم به خویشتن است، زیرا خداوند در جاى دیگر مىفرماید:
(تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ(؛ این است حدود الهى و هر کس از آنها فراتر رود به خویشتن ستم کرده است (5)
این یک اصل ثابت قرآن است که هر کسى تعدى و دست درازى به مرزهاى الهى کند، به خویشتن ستم نموده است، چرا که عبور از مرزهاى الهى و نادیده گرفتن دستورهاى او به منزلهى نادیده گرفتن فطرت و زیر پا نهادن مصلحتها و نیازهاى خویشتن است. بنابراین ظلم به زن در خانه و نادیده انگاشتن شخصیت حقیقى و حقوقى او، قبل از هر چیز ظلم و ستم به روح ملکوتى خویش بوده و در مرحلهى بعد پایمال کردن حق زن است؛ همان گونه که سوء استفاده از پارهایى از دستورها و قوانین الهى براى آسیب رساندن به زن و حقوق او، از دیدگاه قرآن، سخریه و استهزاى آیات و احکام الهى محسوب مىشود و لذا از آن نهى نموده است: (وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً) (6)
نکتهى چهارم آن که قرآن به تقوا و خویشتن دارى در برابر اوامر و نواهى الهى و رعایت حقوق مادى و معنوى زنان دستور داده و هشدار مىدهد که شما در محضر خداوند هستید و او به همهى اعمال شما آگاه و بیناست:
(وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ(؛ و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز داناست (7)
نکتهى پایانى این است که تنها کسانى به موعظهها و سفارشهاى خداوند گوش جان فرا مىدهند و بدانها عمل مىکنند که ایمان حقیقى و راستین به خداوند و قیامت دارند؛ همانان که خود را موجود هدفمندى مىدانند که از جانب خداى متعال به این جهان آمدهاند و به سوى او در حال حرکتند و روزى خواهد آمد که باید در پیشگاه عدل الهى پاسخ گوى کردار خویش باشند:
(ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِر(، به این ]دستورها] پند داده مىشود هر کس از شما که به خدا و روز واپسین ایمان دارد (3)
چنان که مىفرماید این حق زن بر مرد را فقط نیکوکاران: (حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنینَ) (8) و افراد با تقوا: (حَقًّا عَلَى الْمُتَّقینَ) (9) رعایت مىکنند.
نتایجى که از این آیات و مطالب دیگر به دست مىآید این است که اولا تنها حمایت کنندهى واقعى و بىنظیر شخصیت حقیقى و حقوقى زن، دین مقدس اسلام است، ثانیا در پرتو ایمان راستین و ایمان توحیدى است که انسان خود را در پیشگاه خداوند مىیابد و از توهین، تعدى و تجاوز به حقوق دیگران، به ویژه همسر خویش پرهیز مىکند؛ مردان الهى که به یاد مرگ، حساب و کتاب قیامت و هدف زندگى هستند، شخصیت و حقوق همسرانشان را رعایت مىکنند.
اما افرادى که در اثر رفتارها و پوششهاى غیر شرعى زنان، هوا و هوس و شهوت طلبى را به جاى خدا پرستى شیوهى زندگى خود قرار دادهاند و از یاد خداى سبحان و روز رستاخیز که موجب احساس مسئولیت است غافل ماندهاند، در تضییع و پایمال کردن حقوق همسران و توهین و بىحرمتى به آنان باکى ندارند و تنها هم و غمشان رسیدن به خواهشهاى نفسانى و غیر معقول خویشاند و به شخصیت انسانى و حقوقى همسرشان توجه ندارند؛ در قبال همسر یا هیچ احساس مسئولیتى ندارند و یا وظایف خود را به نیکویى و آن گونه که باید انجام نمىدهند، خداوند چنین افرادى را مردانى ستم پیشه و ظالم مىشناسد.
بر این اساس، زنان با تحریکات هوس انگیز خود زمینهى آلودگى مردان را در جامعه، و خودخواهى و ستم و رفتارهاى به دور از شئون انسانى آنان را در خانواده فراهم مىسازند و خود نیز معمولا گرفتار چنین عاقبت تلخى شده و یا خواهند شد.
1) بقره (2) آیه 228.
2) نساء (4) آیه 19.
3) بقره (2) آیه 232.
4) بقره (2) آیه 229.
5) طلاق (65) آیه 1.
6) بقره (2) آیه 231.
7) بقره (2) آیه 231؛ و ر. ک: همان، آیه 233 و 234.
8) همان، آیه 236.
9) همان، آیه 241.