دانستن مسائل تربیتی مهم نیست، بلکه به کارگیری آنها اهمیت دارد. گاهی والدین مسائلی را در مورد تربیت کودکان شنیده اید یا در جایی خوانده اند ولی نمی توانند آنها را به کار ببرند. بعضی وقتها این مسائل را غیر
عملی می دانند. ممکن است هنگام عمل آنها را فراموش کنند و یا با مشکلاتی روبرو شوند و به این دلیل، از ادامه ی آن خودداری نمایند.
مادری شنیده بود که با بی توجهی به رفتارهای پرخاشگرانه می توان آنها را خاموش کرد، یعنی باعث از بین رفتن این رفتار شد. این مادر تصمیم گرفت برای اولین بار از مسائل روانشناسی استفاده کند. وقتی کودک او از مدرسه برگشت، فریادی کشید و از مادر، آب خواست. مادر به او توجهی نکرد، کودک فریاد بلندتری کشید، مادر بازهم توجهی نکرد. کودک شروع به لگد زدن به کمد کرد و با فریاد درخواست خود را تکرار کرد. مادر نتوانست به او بی توجه باشد بنابراین مقداری آب به او داد. روز بعد مادر دوباره همین کار را تکرار کرد. این بار وقتی کودک فریاد کشید، مادر گفت چرا خودت آب بر نمی داری؟ با این حال پس از شروع لگد زدن، مادر به کودک آب داد. در روزهای بعد مشاجره های بین کودک و مادر روی می داد و کار به جایی رسیده بود که هر دو سر همدیگر داد می کشیدند و گاهی حرفهای زشتی به هم می زدند. این مادر با خود فکر می کرد تقصیر من بود که به حرف این روانشناسان گوش دادم.
این مطلب نمونه ای بود از هزاران موردی که به طور ناقص عمل می شود و علاوه بر اینکه نتایج خوبی به بار نمی آورد، ضررهای فراوانی هم دارد. بنابراین مطالب تعلیم و تربیت را باید به طور کامل و به خوبی یاد بگیرید،
سپس آنها را چند بار مرور کنید تا مطمئن شوید، به طور کامل یادگرفته اید.
حالا نوبت این است تا این موارد را تمرین کنید، وقتی در تمرینات خود موفق شدید، این مسائل را در زندگی واقعی خود به کار گیرید.
رفتار فعلی شما حاصل سالها یادگیری و تمرین است. معمولاً این رفتارها را از والدین خود دیده اید و از آنها الگو گرفته اید، سپس در طی بازیهایی مثل خاله بازی به تمرین آنها پرداخته اید. اکنون هم مدتها است که در زندگی عادی خود، این رفتارها را انجام می دهید. این رفتارها به شکل عادت در آمده اند و خود به خود انجام می شوند، ولی هنگامی که می خواهید رفتار جدیدی را نشان دهید، هیچ زمینه ای از آن ندارید، بنابراین ابتدا با مشکلاتی روبرو می شوید. انجام تمرین باعث می شود تا اندک اندک در رفتار جدید مهارت پیدا کنید.
وقتی که می خواستید آشپزی را یاد بگیرید، در نظر بیاورید. آیا از همان ابتدا، به همین خوبی آشپزی می کردید؟ مسلم است که چنین نیست. شما اندک اندک آشپزی را آموخته اید. ابتدای کار مشکلاتی داشتید و از اینکه غذای شما خوب نشود نگران بودید. اندک اندک این کار را بدون هیچ نگرانی و به راحتی انجام می دهید. تربیت کودک کاری بسیار پیچیده تر از آشپزی می باشد، بنابراین فکر نکنید که بدون نگرانی و بدون هیچ اشتباهی می توانید از عهده ی آن برآیید. برای پیدا کردن مهارت کافی در این امر،
تمرینات زیادی لازم است.
به همین جهت است که بسیاری از بزرگان عقیده دارند، والدین مدتها پیش از تولد فرزند، باید آماده شوند و مسائل تربیتی را فرا بگیرند. ناپلئون می گوید «تربیت فرزند، بیست سال قبل از تولد او و از طریق تربیت مادر، آغاز می شود«
نتیجه: ابتدا مسائل را به طور کامل یاد بگیرد، آنها را به خوبی تمرین نمائید و سپس به اجرای صحیح آن، اقدام نمائید.
اکنون این سؤال پیش می آید که چگونه می توان مسائل تربیتی را تمرین کرد؟ مگر جایی وجود دارد که این مسائل را به طور کارآموزی انجام دهیم؟ در پاسخ شما چند راه جهت تمرین مسائل تربیتی بیان می شود.
1- تمرین ذهنی:
تمرین ذهنی را از طریق تصویر سازی ذهنی انجام دهید. روش کار به این شکل است که صحنه را در ذهن خودتان بوجود می آورید و کاری را که باید انجام دهید، در ذهن خودتان، انجام دهید. صحنه را باید به روشنی مجسم کنید و سعی کنید چند بار به خوبی، نقش خود را انجام دهید. صحنه را در موقعیتهای مختلفی که نیاز به انجام این کار دارید، تصور نمایید.
مثلاً شما یک پسر کوچک دارید که گاهی نقاشی هایی می کشد و برای نشان دادن به شما می آورد. وقتی کاری دارید، به نقاشی او توجهی نمی کنید،
گاهی نقاشی او به نظر شما خیلی مسخره می آید و شروع به ایراد گرفتن از نقاشی او می کنید. اکنون متوجه شده اید که رفتار شما غلط بوده است. شما باید به نقاشی او توجه کنید، نکات مثبت آن را ببینید و او را تشویق نمائید. در ذهن خود تصور کنید که کودک شما همراه یک نقاشی به سراغ شما آمده است. دست از کار خود بکشید، بنشینید و با دقت به نقاشی کودک خود نگاه کنید. کمی از نقاشی او تعریف کنید. چند تا سؤال از نقاشی او بپرسید «اینها چی هستند که اینجا کشیده ای؟«، سپس نقاشی را به او بدهید تا برود سپس به کار خود بپردازید این صحنه را چند بار تصور کنید. حالا خود را در جاهای مختلف تصور کنید، مثلاً هنگام آشپزی، هنگام دیدن تلویزیون، موقع مطالعه، موقع خیاطی و… و در این موقع کودک به سراغ شما می آید. گاهی خود را در حالی تصور کنید که امکان ندارد، کار خود را متوقف کنید. در همه ی این مواقع سعی کنید، نقش خود را به خوبی بازی کنید. مثلاً با مهربانی به کودک بگویید، کمی صبر کن و سپس کار خود را به جایی برسانید که امکان متوقف کردن آن را داشته باشید.
در بخشهای بعدی گاهی مسائلی بیان شده است و نوع تصویرسازی و تمرین ذهنی آن هم گفته شده، با این حال در بسیاری از مسائل قبل از به کارگیری آن می توانید، تمرین ذهنی انجام دهید.
2- اجرای نقش:
رفتارهای جدید را به صورت اجرای نقش، تمرین کنید. این تمرین را می توانید به شکل انفرادی انجام دهید. می توانید روبروی آینه بایستید و نقش خود را بازی کنید و عیب های خود را ببینید.
بهتر است که نقش بصورت گروهی اجرا شود. پدر و مادر می توانند با هم به اجرای نقش بپردازند و هر یک، ایرادات دیگری را برطرف کنند. بهتر است بعضی وقتها یکی از والدین نقش کودک را بازی کند و دیگری نقش پدر یا مادر را و به این شکل تمرین نمایند.
اقوام یا همسایه هایی که فرزندان هم سن و سال دارند، می توانند گروهی تشکیل دهند و این کار را با هم تمرین نمایند. این کار علاوه بر اجرای نقش، باعث می شود تا از تجربه های همدیگر استفاده کنید. گاهی یکی از والدین، رفتار تازه ی شما را به خوبی یاد گرفته و اجرا می کند، در این صورت اجرای نقش او و سپس تمرین شما در برابر او بسیار مفید است.
بعضی از روانشناسان و مشاورین هم برای آموزش مراجعه کنندگان خود، از این روش استفاده می کنند، به شکلی که ابتدا مشاور، نقش والدین را بازی می کند و سپس از آنها می خواهد تا نقش خود را بازی کنند.
3- تمرینات واقعی:
اوایل کار که رفتار تازه ی خود را در زندگی واقعی به کار می برید، فکر
کنید که در حال تمرین هستید، بنابراین به طور مداوم، نتیجه کار خود را بررسی کنید و در صورتی که با مشکلی برخورد کردید، ناامید نشوید. با خود بگویید، من هنوز مشغول تمرین هستم، نتیجه ندادن کار من به علت بی تجربگی من است. بعد از آن با یک شخص آگاه مشورت کنید و مشکل کار خود را پیدا نمائید و آن قدر به کار خود ادامه دهید تا موفق شوید.