اهمیت محیط، در شکل گیری شخصیت به حدی شایان توجه است که گاهی می توان گفت: محیط و تاثیرات آن هستند که شخصیت را می سازند. دکتر لویی کورمن(1) در یکی از اولین تالیفات خود می نویسد که کودک در ابتدا همانند «دانه ی قابلیت ها» می باشد و از طرف دیگر محیطی که در آن زندگی می کند می تواند از او فردی منزوی و یا اجتماعی بسازد. محیط با ویژگی هایی مانند: شرایط آب و هوایی، آسایش، بهداشت، محبت، حمایت از کودک و بالاخره احساس امنیت مشخص می شود. در چنین محیطی، کودک در رابطه با برخوردهای اجتماعی و احساسی، فکری روشن و باز داشته و فردی اجتماعی، سازگار، بشاش، پر حرارت، واقع گرا، آینده نگر و دارای اعتماد به نفس می گردد.
بر عکس در محیطی بسته، در احاطه ی مشکلات، موانع، شرایط فیزیکی سخت و دردناک، مبارزه ایی زودرس برای گذران زندگی، عدم رعایت بهداشت، با شرایط روانی خاص به صورت محرومیت احساسی و عدم امنیت، کودک به صورت
فردی گوشه گیر، زود رنج با حساسیت های افراطی، برخوردهای اجتماعی و احساسی سخت، بازگشت به خود و فقدان حس واقع گرایی و یا آینده نگری و همین طور فقدان حس اعتماد به نفس و اعتماد به زندگی رشد می کند.
این، شمایی واقعی و تکان دهنده است واین مطلب از زمانی که در فرانسه کارهای پ – بوتلم(2) بر روی کودکانی که دارای «روان پریشی» بودند، شناخته شد، تایید گردید؛ معذالک نباید فراموش کنیم که این مطلب حتی در موارد پیشرفته هم واقعیت دارد.
در یک خانواده ی واحد، دو فرزند دو قلو که به طور مساوی شکل گرفته و با هم رشد کرده اند، می توانند دارای شخصیت های کاملاً متفاوتی باشند، مسلماً کودک در هنگام تولد به مانند موم نرمی نیست که وقایع و محیط کاملاً بر آن تاثیر گذار باشد، بلکه برعکس دارای شخصیتی است که مبین توانایی های اوست. او کاملاً با محیط شکل نمی گیرد، بلکه ویژگی های شخصیتی که کودک در هنگام تولد، به همراه داشته با تاثیرات محیط و رویداد های بزرگ زندگی او ترکیب می شوند.
بین هفت تا سیزده سالگی شکل گیری شخصیت کودکانه پایان می یابد، در مورد خصوصیات و استعدادهای مادرزادی، والدین به مقدار بسیار اندکی قادر به کنترل و عمل می باشند، به عبارت دیگر آن ها نمی توانند این خصوصیات را به میل خود تغییر دهند.
آن ها تنها می بایست این موارد را در نظر بگیرند، ولی بر خلاف مطالب فوق، بیشتر والدین تاثیر زیادی در رابطه با وقایع زندگی کودک و محیطی که در آن زندگی می کند دارند.
این وقایع و محیط، فرزند آن ها را دگرگون می سازد و والدین به میزان قابل توجهی در این امر مسئولند و قادر به تغییر آن نیز می باشند، بنابراین، تنها قلمرویی را که تاثیر آن ها ممکن و موثر است در این بخش مورد بررسی قرار می دهیم.
1) Louis corman.
2) Pr. Bettelheim.