جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

یکى از فلسفه‏هاى اجتماعى حجاب

زمان مطالعه: 3 دقیقه

خداوند متعال در ادامه آیه به یکى از فلسفه‏هاى مهم حجاب تصریح کرده و مى‏فرماید:

(ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ(؛ این حجاب اسلامى براى آن است که زنان با ایمان، به عفاف و حرمت و حریت شناخته شوند تا مورد تعرض و مزاحمت افراد فاسق و هوس‏ران قرار نگیرند.

بر این اساس عفاف و پوشش کامل و حجاب عفیفانه‏ى زن مسلمان تجسم حرمت و بهترین سلاح اجتماعى اوست تا افراد شهوت پرست و غافل به فکر تعرض و اذیت او نیفتند و حتى نامحرمان او را از دید شهوانى ننگرند. افراد منحرف و مفسده‏جو همواره براى زنان عفیفه و محجبه، حرمت خاص و شخصیت والایى قائل‏اند و از مزاحمت و سلب امنیت آنان شرم و حیا کرده و به خود اجازه نمى‏دهند که متعرض آنها شوند و حتى چنین فکر باطلى را در خیال خود نمى‏پرورانند. به همین جهت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) مى‏فرمایند:

انما مثل المرأة الصالحة مثل الغراب الاعصم الذى لا یکاد یقدر علیه: به درستى که زن وارسته و محجبه و با عفت مانند کلاغ اعصم است که هرگز قدرت و توانایى تسلط بر او نیست (1)

بنابراین پوشش دینى نه تنها بند و حصار و مایه محدودیت نیست بلکه نشانه‏ى حرمت و حیثیت زن و موجب مصونیت اوست.

قرآن کریم وقتى درباره‏ى حجاب سخن مى‏گوید مى‏فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براى زن که نامحرمان او را از دید

حیوانى ننگرند. لذا نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهى جایز مى‏داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بى‏بهره‏اند (2)

حجاب و عفت زن زینتى است که به او زیبایى اخلاقى و جاذبه‏ى ظاهرى و شخصیت و ابهت معنوى عطا مى‏کند که نه تنها جنبه‏ى حیوانیت و شهوت مردان جامعه و جوانان هوس‏ران را تحریک نمى‏کند، بلکه انسانیت و فطرت ملکوتى آنان را تحریک مى‏سازد و عقل‏هاى خفته‏ى آنان را بیدار مى‏نماید، زیرا با اولین برخورد، انسانیت و عظمت و وقار او را مى‏بینند.

اساسا نمایش جنبه‏ى انسانیت انسان، محرک انسانیت، بیدار کننده‏ى عقول و شکوفا کننده‏ى استعدادهاى دیگران است و نشان دادن بعد حیوانیت انسان، محرک حیوانیت، و مشتعل کننده‏ى شهوات و فربه کردن غرایز خود و دیگران است.

از این رو بانوانى که هتک حرمت خویش را روا و به خودآرایى و خودنمایى در جامعه و مجالس عمومى مى‏پردازند، اول چیزى که دیگران- چه پاکان و چه منحرفان- در اولین برخورد با آنان مى‏بینند و به فکر و دلشان خطور مى‏کند، جنبه‏ى حیوانیت و هوس انگیز آنان و لذایذ شهوانى است، لذا جنبه‏ى حیوانیت و شهوت مردان نیز تحریک مى‏گردد و چون چنین زنانى نزد مردان بوالهوس حرمت و احترامى ندارند، با جرأت متعرض و مزاحم آنان مى‏شوند، زیرا رفتار و گفتار و حرکات یا پوشش و آرایش غیر عفیفانه‏ى آنان به منزله‏ى چراغ سبزى است که آنان را به سوى خود و ایجاد مزاحمت دعوت مى‏نمایند؛ به همین جهت مزاحمان به هنگام انتقاد به آنها، مى‏گویند اگر خودشان نمى‏خواستند این چنین بیرون نمى‏آمدند.

جاى شگفتى است که چگونه این زنان از اطاعت خداى سبحان درباره‏ى حجاب و عفاف با آن فواید فراوانش سرباز مى‏زنند و راضى مى‏شوند که بسان کودکان خود را مکلف به حکم حجاب ندانند؟! در حالى که فواید و برکات آن، عاید خود و نسل‏شان خواهد بود.

نتیجه‏ى سخنان حکمت آمیز قرآن در حریم‏هاى عفاف این است که یک بانوى مسلمان باید لباس شرم و حیا را از خود دور نکرده و همواره باید تمام اعمال، حرکات، سخنان، نگاه‏ها و پوشش‏هاى او بر اساس معروف و شیوه‏ى عفیفانه باشد؛ نه بر اساس منکر و سائقه‏ى خودخواهانه، و از کارهاى هیجان برانگیز و تحریک‏زا و طمع پرور دورى جوید و روابط ضرورى او با مرد نامحرم با کمال احتیاط صورت گیرد. اصولا زن و مرد وزین از رفتارهاى ناهنجار و پوشش‏هاى آسیب‏زا اجتناب مى‏ورزند. همه‏ى این دستورهاى آسمانى به این منظور است که از عوامل مهیج دورى شود تا شرف و انسانیت و محبوبیت زنان و مردان حفظ شده و هدف آفرینش به دست فراموشى سپرده نشود.

بانوان مسلمان باید مواظب باشند که این ویژگى ناپسند بداندیشان در وجودشان نباشد، که قرآن کریم درباره‏ى آنها مى‏فرماید:

(ما کانُوا یَسْتَطیعُونَ السَّمْعَ وَ ما کانُوا یُبْصِرُونَ – أُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‏…(؛ آنها هرگز ظرفیت و توانایى شنیدن- حق را- نداشتند و- حقیقت را- نمى‏دیدند، آنان کسانى هستند که سرمایه‏ى وجودى خود را باختند (3)

آرى نتیجه‏ى فرار از حق و حقیقت، چیزى جز از دست دادن استعدادهاى عظیم کمال طلبى در دنیا و قرار گرفتن در زمره‏ى زیان کاران در سراى آخرت نخواهد داشت. مسلمانان راستین تشنه حق و حقیقت و تسلیم در برابر آن هستند و در پیشگاه پروردگارشان خاضع و خاشعند:

(إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى‏ رَبِّهِمْ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ(؛ کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند آنها اهل بهشتند در حالى که جاودانه در آن خواهند ماند (4)


1) وسائل الشیعه، ج 14، ص 22.

2) زن در آینه‏ى جلال و جمال، ص 438.

3) هود (11) آیه 22- 20.

4) همان، آیه 23.