بسم الله الرحمن الرحیم
کتابی که اینک در پیش روی شماست شامل مجموعه ی بحثهائی است که تحت عنوان نقش مادر در تربیت برای گروهی از مادران و نیز خانمهائی که در آستانه مادر شدن قرار داشتند در طول مدت یکسال تحصیلی مطرح شده است.
راجع به ضرورت این بحث یادآور می شویم که:
اولاً مستمعان و شرکت کنندگان در برنامه همه خانم بوده اند. و طبعاً دوست داشتیم که از مباحثی سخن گوییم که مبتلا به آنان و به نوعی برایشان مفید باشد.
ثانیاً ما نیز به مانند دیگران فکر می کنیم که اگر در جامعه زنان اصلاح شوند و به نقش و وظایف خود پی برند مردان هم اصلاح خواهند شد. خوشبختی و سعادت جامعه ی حال و آینده به نیک اندیشی، وظیفه دانی، آزادی و وسعت فکر مادران بستگی دارد و سعادت از طریق آنها باید به جامعه سرایت کند. گسیخته و بی بند و بارند، در آن عواطف عمیق و ریشه دار وجود ندارد و رشته پیوندها از هم گسسته و طهارت فطری از میان رفته است.
بدین سان ضروری است که بیش از هر چیز و هر کس مادران امروز و فردا را دریابیم و بدانها در زمینه مسئولیتشان آگاهی های اساسی دهیم.
ثالثاً زندگی عروسکی و برده وار گروهی از زنان جامعه ما دیگر زنان را در برابر ارزشهای کاذب قرار داده و آنان را دچار شک و تردید کرده است، بدانگونه که گمان دارند که آنان را مقامی بس والاتر و ارزنده تر از ایشان است. بدین نظر چه بسیار دختران و مادران معصوم به فکر تجدید نظر در ادامه راهی افتادند که سالهای سال مورد تأیید خود آنان و نیز شرع و اخلاق بود. ما لازم دیدیم که با دادن
آگاهی های سازنده و معقول آنها را به سوی آینده ای بهتر جهت دهیم و نقش مادری را با حفظ شرایطش والاتر از دیگر نقش ها معرفی کنیم و یادآور شویم که زنان را در پیشگاه خدا و اجتماع مسئولیتی عظیم تر از آن است که با الگوهای وارداتی زندگی سر کنند و وظایف طبیعی و مشروع خود را نادیده گیرند.
این بحث در عصر و زمانی مطرح می شود که بسیاری از زنان جامعه ی ما به تبعیت از غرب و از دنیای ماشینی چهره واقعی خود را از دست داده و به دنبال چهره ها و ارزشهای تصنعی رفته اند. در سالهای اخیر تغییراتی در وضع زنان پیدا شده که به کلی آنان را با وظایف اصلی خود بیگانه کرده است در پس تحولات اخیر چه بسیار از آنان به جلب شغل و کسب درآمد پرداخته و خدمت در اداره را بر خدمت در خانه و شوهر و فرزند ترجیح داده اند. اینان در امور سیاسی و اداری پیشرفت کرده اند ولی در امر تربیت فرزندان سهل انگار شده اند. و بدین علت فرزندان جامعه آینده اغلب بدست لَله ها و کلفت ها پرورش می یابند و گمان نمی رود در آینده با نسلی متعادل و با عاطفه و اندیشمند، بزرگ منش و با شخصیت مورد انتظار مواجه باشیم. زیرا کلفت و مربی هر چند فهمیده و دوراندیش باشد نمی تواند عاطفه و مهر واقعی و درونی از خود ابراز دارد و با کودک بمانند مادر صمیم و دم خور شود.
مشکل امروز ما این است که با دو تیپ از زنان و مادران مواجهیم. یک تیپ کاملاً متحجر سنتی که زمان را درک نمی کند و آموخته های آباء و اجدادی راهنما و دستورالعمل اوست.
دیگر تیپی باصطلاح جدید و دچار کبر و غرور ناشی از چند کلاس درس است و به خاطر آن تابعیت هیچ نوع ارزشی را بر عهده ندارد، سرگرم زندگی متجملانه و ابراز شخصیت ریائی و ادعائی است، نه احساس تعهدی دارد و نه مسئولیتی، نه تعقلی و اندیشه ای و نه در فکر و روش اصالتی. گوئی عوامل متعددی آنها را از راه بدر برده و فلسفه ی حیات را با فرم و مفهوم دیگری بدانها نشان داده است. زن امروزی آنچنان است که تربیت فرزند را موجب کمال نمی داند و تحویل انسانهای وارسته و پاک را مایه ی افتخار نمی شناسد. او همگام با زندگی صنعتی و هم افق با فلسفه ی زندگی ماشینی است.
ما این بحث ها را در عصری مطرح می کنیم که بسیاری از زنان از زیر بار وظایف اصلی خود شانه خالی کرده و به دنبال کارها و مسئولیت های مردانه رفته اند.
از شوهر و اطفال خود عملاً جدا شده و به جمع اداری پیوسته اند.
زندگی ساده و توأم با صفای خود را از دست داده و لوکس و تجمل و زندگی ریائی را پذیرا شدند، آنچنان زندگی که نه عمقی دارد و نه صمیمیتی، به دنبال زینت و آرایشی هستند که ای کاش برای شوهر و خانواده بود ولی افسوس که برای خوشایند دیگران است و بس. چه بسیار زنان امروزی که به انتظار مدهای وارداتی، و ارزشهای کاذب اند و چنین وضع و زمینه ای آنچنان چهره ی مضحک و نقش مادریشان داده است که امید هر نوع سازندگی را برای جامعه بعدی محکوم کرده است. مغزها از انگیزه ی مسئولیت پذیری و خدمت عاری است. گذشت و فداکاری برای تربیت فرزند نیست. و عجب که بر این بی مسئولیتی وسائل ارتباط جمعی، روزنامه ها، رنگین نامه ها دامن می زنند. و با چنین وضعی کی می توان امیدوار بود که در آینده جامعه ای متعادل، متعاون و متکافل داشته باشیم؟
تربیت غلط و بی حساب دیروز، خودخواهی و جاه طلبی های گذشته، مجلس آرائی های نیندیشیده قبلی برای امروز نسلی بی توجهی به ارزشها سنن آفرید که برای وصول به مال و رتبه بی حساب دست و پا می زند و بی توجهی امروز به مسئولیت مادری، زندگی پرورشگاهی را رواج می دهد که آثار نامطلوب و عواقب درمان ناپذیرش بر روی شخصیت جامعه فردا را بدتر از بد خواهد کرد.
اشتباه امروز برخی از خانمها اینست که تحت عنوان تساوی حقوق سیاسی مسئولیت خود را فراموش کرده و دست داده اند، زینت و تجمل را مایه ی افتخار دانسته اند نه دامان پاک مادری را. بدین نظر به دنبال کسب درآمد و رسیدن به زندگی… روانند.
آنچه که ما در این بحثها تعقیب می کنیم این است که مقام و شخصیت زن والاتر از آن است که به صورت یک کارمند اداری، یک منشی یا یک کالای تبلیغاتی و در خدمت خرید و فروش بازرگانی باشد.
ما می خواهیم بگوئیم که عنوان مادری کمتر از عنوان مدیریت کلی نیست و سرپرستی فرزند کمتر از سکرتری برای رئیس نیست. ما می خواهیم بگوئیم مقام زن و مادر بالاتر از اینست که بتوان او را با پول خرید و ارزش کالائی بدو داد و یا در فروشگاهی او را در پست فروشندگی و یا در اداره ای او را پست ریاست داد، او مادر است یعنی سازند جامعه فردا و انسان شریف و عادل دنیای آینده.
ما می خواهیم بگوئیم معیارهای وارداتی نمی تواند برای زن عزت و آبرو ایجاد کند و برای او شرف و بزرگی تهیه بیند، شرفی بالاتر از شرف اسلام برای زن نیست و مقامی بالاتر از مقام موهویه ی اسلام برای مادران وجود ندارد. او باید به دنبال معیارهای راستین باشد و از راه کسب آگاهی و اعمال آن درباره ی فرزندان و خانواده ی خویش مقام خویش را بالا برد نه از راه سیگار کشیدن و پرسه زدن در خیابانها و در آغوش این و آن بودن.
ما می گوئیم لحظاتی بنشینید و درست بیندیشید و نقش های گوناگون را در پیش رو قرار دهید، نقشه های دوستانه و خصمانه را هم ببینید، آنها را سبک و سنگین کنید و ببینید به دنبال چه باید رفت و چه راهی را در پیش باید گرفت آیا بهتر است به زندگی و خانواده ی خود بیندیشید یا مسائل دیگر؟
ما می گوئیم در همه ی اعصار و مخصوصاً در عصر ما انجام وظیفه ی مادر رسالتی بس عظیم است، و اگر بپرسند برای اصلاح جامعه، ایجاد صلح، برانداختن فسادها و زبونی ها چه چیزی لازم است؟ خواهیم گفت مادر.
هیچ سازمانی نه در سطح کشوری و نه در سطح بین المللی موفق به اصلاحات عمیق نخواهد شد جز آنکه نخست مادر را بسازد و به او بفهماند که چگونه باید فرزند تربیت کرد. از طریق مادران صالح می توان صلح و آزادی آفرید، خیر و سعادت برای جامعه پدید آورد. این سخن از ما نیست بلکه از سوی خدا و از جانب همه پیامبران راستین است. بزرگان و دوراندیشان عالم نیز از آن سخن گفته اند، ناپلئون می گفت: فرانسه بیش از هر چیز نیاز به مادر دارد، و منظورش از این سخن آن بود که فرانسوی ها نیازمند به تربیت خانوادگی بدست زن های پاکدامن و پاک نهاد هستند.
ما در این بحث ها به فکر لفاظی و سخنوری نبودیم بلکه کوشیدیم آنچه که مورد تأیید شرع و عقل است بیان کنیم. و در عین حال آن را به اسلام نمی چسبانیم، شاید که اشتباهاتی در ضمن بحث داشته ایم. ولی یادآور می شویم که غرض ما رعایت شمّ اسلامی در مجموعه ی این بحث ها بود.
تهران – علی قائمی امیری
ماه رمضان 1397
مرداد ماه 1356