از نظر علمی ملکات اخلاقی و چگونگی حیات مادر وسیله خون و شیر به طفل منتقل می شود. اگر این سخن را جای تردید بدانیم تأثیر فوق العاده اخلاق مادر را در کودک نمی توانیم نادیده بگیریم، آموزش اخلاق از دو راه امکان پذیر است یکی از راه آموزش و دیگر از طریق الگو و عمل. چون تماس کودک در سالهای اولیه با مادر بیشتر است و چون او بیش از هر کس شاهد رفتار مادر و طرز عمل های اوست و نیز چون مستقیماً در تماس آموختن با مادر است از او بیشتر تأثیر می گیرد.
تأثیر اخلاق مادر در تربیت فرزند مورد تأیید علم است. دانش روز کیفیت و اخلاق کودک و خصایص او را شدیداً وابسته به مادر می داند و معتقد است تعالیم و نفوذهایش تا پایان عمر سرمشق اوست. آنچه که بیشتر مورد تأکید علم است روحیات، جنبه های عاطفی و احساس کودک است که بخش اعظم آن از مادر پرتو می گیرد. و از اینجاست که بهشت زیر پای مادران و پایه های سعادت و شقاوت
طفل مربوط به عالم رحم ذکر شده است.
ضرب المثل اروپائی در این امر که اگر زن نباشد مردها چون گوساله ای می شوند که مادرش او را نلیسیده باشد، در اینجا مصداق پیدا می کند و می توان نتیجه گرفت اگر آنها دارای اخلاق و ملکات فاضله باشند امید می رود که مردان نیز اصلاح شوند ولی اگر زن فاقد اخلاق باشد مرد به طریق اولی فاقد آن خواهد بود. نتیجه دیگر اینست که ارتقاء و تکامل اخلاقی جامعه تا حد فوق العاده زیادی منوط به تربیت صحیح زنهاست. تجارب نیز نشان داده است اگر پدر آلوده ولی مادر پاک و عفیف باشد باز هم فرزند خوب می شود ولی برعکس آن به ندرت امکان پذیر است و در این زمینه نمونه بسیار داریم.