تقوا نوعی عاقبت اندیشی برای حساب پس دادن است، آشنائی به وظیفه و رعایت کردن آن است و در آن دو مسأله مطرح است.
1- در نظر داشتن خدا به عنوان مالک و حاکم، حامی رؤوف، حسابگر و دادگر، ناظر و شاهد بر همه ی احوال و رفتار.
2- پاک داشتن خود از هر چه که عنوان آلودگی و گناه دارد و نیز از هرچه که مورد رضای پروردگار نیست.
گام اول تقوا دوری از هر گونه مفاسدی است که زائیده ی بی دینی است،
کوشش بر این است که خواسته ی دل به کناری رود، امیدهای نجیبانه و آرزوهای انسانی در دل و مغز پدید آید. پرهیز کار واقعی در هر مجلسی وارد نمی شود هر غذائی را نمی خورد، با هر کس معاشرت نمی کند، بهر سخنی گوش فرا نمی دهد و هر حرفی را به زبان نمی آورد، از بی عدالتی گریزان است و با ناحق در مبارزه، چشم به اندوخته ی دیگران ندارد، کوشش او مصروف تصاحب فرآورده های دیگران با استفاده از قدرت و سلطه نیست.