وصول به چنین موقعیتی آسان نیست جهاد در برابر گناه و خواسته های دل مطرح است و چنین جهادی جهاد اعظم است، آدمی نیازمند است که نخست خود را بیابد، از خویشتن ارزیابی کند، زیرا ما از بس خود را گم کرده ایم با خود تصادف می کنیم و چه بسیار که این تصادفها به قیمت جان ما تمام شده است.
پس از یافتن خود برای وصول به کمال و خنثی کردن نقص ها نیازمندیم که روحیه خود را تقویت کنیم و بسازیم و این ساختن جز از طریق عبادت به معنای وسیع کلمه امکان پذیر نیست. عبادت یعنی آدمی آنچنان با خدا مرتبط و نزدیک باشد که داد و ستدش با خدا، ترس از او، محبتش نسبت به وی. ارضای خواسته هایش به خاطر وصول بهدف او و بازگشتش به تمنای وصول به او باشد و بالاخره برسد بجائی که حب و بغضش رنگ الهی گیرد، در راه خدا و به خاطر او دوست بدارد یا دشمن گیرد.
عبادت به هنگامی موجد سازندگی است که تمام جنبه های زندگی و تمام راه و رسم های آدمی را شامل شود، شیوه رفتار، کردار، تفکر، ادراک و همه شئون مادی و معنوی براساس روش الهی گردد، در چنان وضعی است که آدمی خود را وابسته به قدرتی بزرگ می بیند، قدرتی که خود قدرت آفرین است.