زندگی پر است از مسائل پیش بینی نشده که نمی توان درباره ی همه ی آنها تصمیم گرفت، و آنرا چاره نمود پیش بینی برای حل مشکل لازم است، به همین نظر است که ما قائلیم مادر باید فردی مطلع و آگاه و آشنا به مسائل و مشکلات زمان خویش باشد. فقدان تجارب و آگاهی باعث می شود که مادران مخصوصاً درباره فرزند اول خود اهمال کاری هائی داشته باشند و کودکی نابهنجار، غیر مسئول، پرتوقع، متکی به غیر بپرورند. و نیز عدم آگاهی گاهی منجر به مرگ و میر کودکان و یا موجب لطماتی به جسم یا روان فرزندان می شود که اغلب چاره ناپذیر است.
آنچه که ذیلا ذکر می شود برای همه انسانها ضروری است مخصوصاً مادران که مسؤلیت مستقیم در سازندگی نسل دارند، بویژه که جنبه ی تخصصی وظیفه ی مادر ایجاب می کند که به برخی مسائل چون تدبیر منزل، تربیت کودک آگاه تر از دیگران باشد.
در جنبه ی دینی: ایمان و اعتقاد مادر کارساز است، اما ایمانی که زیر بنائی و متکی به آگاهی های اصولی باشد. مادر در امر دین باید مطلع باشد نه دارای اطلاعات سورساتی بلکه لااقل در حدی که بتواند از مذهب خود دفاع کند و از اعتقادات مستدل جانبداری نماید، او نیازمند است دوره ای از اصول عقاید بداند، از مسائل اساسی دین در جنبه فروع با اطلاع باشد، به مسائل حقوقی و اجتماعی آن اجمالاً آگاهی داشته باشد.
در جنبه ی اخلاق: بخش اعظم پایه گذاری اخلاق کودک توسط مادر است. اگر مادر اصول و مبانی اخلاقی را نداند چگونه می تواند فرزندانی نیک سیرت و متخلف بپروراند، لازم است معیار و ملاک اخلاقی، مادر بر مبنای استواری باشد. اخلاق منشاء گرفته از ضوابط اجتماعی نمی تواند راهنمای مادر باشد زیرا دارای
ثبات نیست، در معرض تغییر و تبدیل است، متنوع است پس جامعه ساز نیست، مبنای اخلاقش را روی اصول و ایده های ثابت مذهبی باید قرار بدهد و براساس آن بکوشد ملکات اخلاقی، تقوی، قداست، را در کودک ایجاد کند.
در جنبه ی آداب و رسوم: مادر باید علم الاجتماع و آداب معاشرت بداند طرز برخوردها، طرز نشست و برخاست، طرز سلوک با دیگران را براساس آداب اندیشیده بداند و آنرا به کودک منتقل کند.
در جنبه ی زبان و اطلاعات عمومی: مادر نخستین کلمات را بر زبان کودک می گذارد چه بسیار غلطها و اشتباهات اولیه که مادام العمر به علت بدآموزی و اشتباه مادر در ذهن کودک باقی می ماند. تلفظ درست، به کار بردن لغات در جای آن، دادن اطلاعات و آگاهیهای اصیل و دور از خرافات از زمینه های وظیفی مادر است و باید آن را بیاموزد.
در جنبه ی علمی: لازم نیست مادر حتماً زنی عالمه و مخترع و دارای تحصیلات عالیه باشد، ولی دانشی ولو کم دامنه لازم است تا جلوی برخی از ندانم کاریها را بگیرد، از اتلاف سرمایه های ملی جلوگیری نماید، خانواده را از نعمت سلامت بهره دهد، و لایق رهبری کودک باشد. کودکان مخصوصاً در دوره ی ابتدائی خود را با مادر و نیز معلم خود را با مادر مقایسه می کنند و چه بسیار بدبینی ها، بی توجهی ها و فاصله گرفتن های فرزندان با مادران که از آن زمان پایه گذاری می شود. بدین سان لازم است وسعت فکر، هوش و فراست، مآل اندیشی مادران با دانش ولو سطحی همراه باشد.
در جنبه ی اطلاعات بهداشتی: همه ساله عده ای از کودکان نوزاد پس از مدتی که از تولد می گذرد می میرند و این بدان علت است که مادران به اصول و قواعد بهداشت و بچه داری آشنا نیستند، اطلاعات بهداشتی ضروری زندگی مادر است، چه لطمات و صدمات جبران ناپذیری که منشاء آن بی اطلاعی مادر است. او باید راه های درمان اولیه زخم بندی، چاره جوئی های ساده درباره کودک بیمار را بداند، با هر آه و ناله کودک که نمی توان فرزند را به پزشک نشان داد.
در تربیت و بچه داری: زن قبل از ازدواج باید صلاحیت تربیتی و بچه داری کسب کند و حتی در جستجوی همسری باشد که او هم چنین وضعی را دارا باشد،
این غلط است که کسی فکر کند مادر شدن نیازی به تجربه و تمرین ندارد و یا این تجربه و تمرین پس از تولد فرزند تدریجاً بدست می آید.
زیرا بسیاری از ناشی گری ها را تا بخواهیم اصلاح کنیم کودک جسما و یا معناً تلف شده است. و نیز این اشتباه است که زنی گمان کند با چند کلاس درس به اسرار تربیت آگاه است، او نیازمند است که راه تربیت را از قبل بیاموزد، تا حدودی روانشناسی بخواند، تعلیم و تربیت یاد بگیرد، عدم آگاهی تربیتی برخی از مادران و ناشیگری های آنان باعث می شود که بسیاری از کودکان در عین داشتن مادر یتیم، مبتلای به عقده و عوارض روانی باشند. از سوی دیگر آگاهی مادر از فنون تربیت موجب جلوگیری از دوباره کاری او می شود. و ما می دانیم که تربیت مجدد بمراتب دشوارتر از تربیت اولیه است.
تدبیر منزل: مادر باید تدبیر منزل بداند، زیرا سلامت روانی کودک تا حدود زیادی مربوط به نظاماتی می شود که بر خانه حاکم است، تربیت خانه، نظافت آن تربیت و تنظیم اثاثیه، راه و رسم خانه داری در ایجاد محیط امن برای زندگی کودک مؤثر است.
در جنبه ی هنری: آگاهی از برخی کارهای هنری چون خیاطی زندگی خانوادگی و نقش مادری را رونق می دهد. مادر خوب باید تا حدودی کارهای کوچک کودک را سر و سامان دهد، این امر نه تنها برای آسایش و تنوع فکری او ضروری است بلکه به اقتصاد خانه نیز کمک می کند. جمله ای از بزرگی است که می گوید وسیله ی خیاطی در دست زن مثل نیزه در دست مرد برای جهاد است.
در جنبه های دیگر: زن نه تنها امور خانه داری بلکه باید مقداری کار فنی بداند، با آچار و ابزار آشنا باشد، مخصوصاً در دنیای صنعتی امروز که یک زن با برق و ابزار برقی با شیر آب، با وسایل الکتریکی در تماس است، او حتی باید حساب بداند تا از تبذیر و اسراف خودداری کند، راه سازندگی بلد باشد تا در امر تربیت موفق تر شود و در جمع فنون و اطلاعات او در حدی باشد که بتواند گلیم خود و خانواده را از آلودگی دور دارد.