نوع محبتی که کودک می طلبد با دیگر افراد فرق دارد. محبتی که به او
اعمال می شود باید دو خصوصیت داشته باشد. نخست آنکه بلاشرط باشد یعنی به خاطر زیبائی، رشد، شیرین زبانی و… نباشد و دوم آنکه سرشار باشد آنچنان که کل وجود او را در خود غرق کند.
خوشبختانه این دو خصوصیت در محبت مادری وجود دارد. غیر مشروط بودنش تا حدی است که حتی عده ای آن را غریزی و غیر ارادی دانسته اند و سرشار بودنش بدان حد که سوز و ساز مادر، هدف و غرض اساسی او را تشکیل می دهد. مادر در برابر فرزند چیزی نمی شناسد، لذت و عمر احساس نمی کند. محبوب او فرزند اوست و به خاطر اوست که گاهی خود را به آب و آتش می زند و حتی جانش را به خطر می اندازد.
محبت مادر در عین بلاشرطی و سرشاری یکطرفه است. یعنی فقط از سوی اوست و حتی ممکن است برای فرزند توأم با سردی و بی تفاوتی باشد. در عین اینکه کودک مایه رنج و ناراحتی او می شود و لطمه و صدمه ای بر او وارد می سازد او لذتی آسمانی از عشق و مهر نسبت به طفل احساس می کند.
هر چه رشد طفل کاملتر می شود نوع و میزان محبت را بهتر و بیشتر درک می کند و اظهار رضایت و غرورش از آن بیشتر است.