در برآوردن نیاز کودک توجه به او درست است ولی توجه و حمایت فوق العاده نسبت به طفل او را در مقابله با مشکلات بعدی ضعیف می سازد. برای کودک لازم است که به تدریج و به همراه رشد خود را از محافظت و توجه دائمی اولیاء خارج کرده و خود را تحت کنترل و مراقبت شخصی درآورد. مادر با جهت دادن طفل به انجام این خواسته خدمت بزرگی به او انجام می دهد و او را از تیره روزی و بدبختی نجات می دهد.
تسلیم شدن در برابر همه خواسته های کودک بدون قید و شرط درست نیست، نه باید کودک را از تمام آنچه که می طلبد محروم ساخت و نه کاملاً آن را برآورده
ساخت بلکه در همه حال رعایت اعتدال شرط است.
در حین مراقبت از کودک و نوازش از او تسلی دادن او از درد خوب است ولی نه به گونه ای که دردش را تشدید و نگرانی او را افزون کند. توضیح اینکه درد تو خیلی شدید است و تحملش برای تو دشوار است او را دردمندتر خواهد ساخت.
بسیاری از حالات نامناسب کودک به مناسبت عدم پیشگیری است، طفلی که از خواب بیدار شده نیازمند به شیر مادر است، در اینجا اگر مادر قبل از گریه او پستان به دهنش بگذارد طبعاً از بهانه گیری ها و لجبازی او جلوگیری شده و در غیر این صورت نیروی لازم برای آرام کردن او چند برابر و زمینه هم برای انحراف او فراهم شده است.
آخرین نکته ای که در این زمینه ذکرش ضروری است اینست که در پذیرائی و مراقبت از طفل کسب تکلیف و دادن حق انتخاب پردامنه غلط است. مثلاً هرگز نباید گفت چه غذائی را دوست دارد که برایت تهیه کنم؟ بلکه باید گفت از این دو غذا که فعلاً در خانه آماده است کدام را برایت بیاورم؟ در اینجا حق انتخاب او محدودتر شده است و زمینه برای پر توقعی او کمتر فراهم است.