معمولاً طفل از طریق مادر با فرهنگ جامعه آشنا می شود و از طریق او راه
زندگی و فلسفه ی اجتماعی جامعه را درمی یابد، او نخستین فرد مورد توجه کودک است هرگونه اطلاعات از حد شستشوی دست و صورت تا راه و رسم رفتار، از خداشناسی تا شناخت اصول و فروع از طریق او به کودک منتقل می شود. مادر کسی است که جهان اطراف و پدیده های آن را برای کودک توجیه می کند و آنچه در اطراف اوست برای او معرفی می نماید. وضع جامعه را برای او تبیین می کند، افکار و عقاید او، طرز فکر اقتصادی و اجتماعی او، آداب و رسوم، ایده آلها و آرزوهای او را رنگ و جهت می دهد. وضع تربیت او جنبه ی دینی و اخلاقی او، جنبه ی هنری او وابسته به مادر است.
و در جمع این اشتباه است که ما در فکر کند تربیت فرهنگی کودک منحصراً توسط مدرسه و اجتماع است. البته این سخن غلطی نیست که مدرسه نقش مهمی در انتقال میراث فرهنگی به کودک دارد، ولی نقش مادر در این زمینه اساسی است، به خصوص آن قسمت از فرهنگ که به صورت عادات و رفتار به کودک منتقل می شود. اغلب اساطیر، افسانه ها، رازها، مسائل اجتماعی، تحولات جامعه از طریق مادر به کودک منتقل می شود.