بدینگونه که تصویر شد عبادت برای مادر امری ضروری است و بدون آن کار مادر ناقص است. از سوی دیگر مادر نیازمند است که خیر مطلق برای کودک باشد به انتظار پاداش و به چشمداشت جبران آینده طفل از زحمات خود نباشد. در چنین صورتی او باید مخلصاً لَله کار کند و جز خیر و خوبی نخواهد و غیر از خدای پاداش نطلبد.
از سوی سوم مادر الگوی کودک است و اگر بخواهد نسلی سالم و مسلمان به جامعه تحویل دهد چاره ای ندارد جز آنکه به خدا مؤمن و معتقد و دائماً در تمرین عبادتی باشد.
ضروری است از حرص و آز، ستیزه کاری ها، غرورها دور و بر کنار باشد، لغزش و انحراف در زندگیش نباشد و برای فرزندان خیر و سعادت محض باشد. وقتی
مادر با خدا پیوند داشته باشد راستی و زیبائی پدید می آید، نشاط در زندگی، دوری از خستگی و دوری از خودخواهی است منافع خود را نادیده می گیرد و سود فرزند را می طلبد.
به هر حال هنگامی که اساس فکر مادر پیوند با خدا باشد زندگی رنگ و جهتی معین پیدا می کند و فرزندش چیز دیگری درمی آید.