راز موفقیت معلم در کلاسداری و تربیت کودک در این است که کودک را بشناسد، احساسات و عواطف او را تشخیص دهد، افکار و امیال و رؤیاها و خواسته های او را درک کند نه بدین منظور که خود را با او منطبق سازد بلکه بدین منظور که بتواند او را بر سر راه آورد. مادر باید از زبان او سخن گوید، با فکر او به پیش برود و در جمع دست بر دل او گذارد و او را با خود همراه کند. این کاری است که از عهده ی هر معلمی برآورده نیست. بدین نظر چه بسیار کودکان که در همان برخورد اول از مدرسه و معلم فراری می شوند.
به هنگامی که درباره ی علل فرار کودکان از مدرسه پرسش می شود اغلب با زبان کودکانه ی خود عدم رعایت ذوق شخصی را مطرح می کنند نه عدم صلاحیت تدریس او را. معلومات معلم جای پای دیگری دارد و برای سالهای اول تحصیل چندان برای طفل مطرح نیست مهم اینست که با رعایت چه اصول اخلاقی کودک را به خود جلب کند طوری که او را دوست بدارد.
به هر حال کم و بیش از بین جمع کودکان اطفالی را می بینیم که از معلم و مدرسه فراری اند، دوست ندارند با او مواجه شوند و در کلاس او بنشینند.