زندگی در مجاورت همسالان و افراد هم درجه و هم فکر علاوه بر نیاز روانی ضروری رشد جسمی، روانی، فردی و اجتماعی او نیز هست. طفل از طریق مشارکت در فعالیت های دیگر کودکان به درک روابط اجتماعی موفق می شود، مفاهیمی چون همکاری، توحید مساعی، دفاع از حقوق کسب اختیارات طرح و تنظیم برنامه، دفاع، حمله، پیروزی، شکست و… را یاد می گیرد.
از نظر جسمی می دانیم که کارش دویدن، جهیدن است و این در حفظ زمینه تعادل جسمی در کودک و تقویت عضلات ضروری است. از سوی سوم کودک فرصتهائی برای ابراز هیجانات و احساسات خود پیدا می کند و این خود در ارضاء و اقناع روانی کودک مؤثر است. اصلاً کودک که بچه صفت است از دوستی با همبازی های رشید لذت می برد و حتی به مرحله ی واقع بینی می رسد به خصوص اگر اهل تخیل باشد.
خلاصه آنکه طفل در بین گروه همسن زودتر به مرحله رشد و بلوغ اجتماعی می رسد و کار مادر هر چند اندیشیده و یا حساب باشد به هر میزان که در تربیت موفق و پیروز باشد نمی تواند جای همسالان را پر کند. بر این اساس و اگر از روی ناچاری در این نقش قرار گیرد دچار دشواری های بسیار خواهد بود.