1- در واگذاری مسؤلیت به کودک چنانچه امکان داشته باشد بسیار به مورد است که به کودک حق انتخاب دهیم، مثلاً او را مخیّر کنیم که بین جارو کردن اطاق یا تمیز کردن ظروف یکی را برگزیند رعایت این امر موجب خوبی برای پرورش مسؤلیت در کودک است.
2- در واگذاری مسؤلیت باید حدود وظایفش معلوم باشد یعنی طفل بداند چه باید بکند و چگونه از عهده انجام کارش برآید، ندانسته و ناآگاه از او نباید انجام وظیفه خواست.
3- در واگذاری مسؤلیت نباید تحمیل باشد زیرا ممکن است روح مقاومت و طغیان را در کودک برانگیزد تا حدی که در صورت یافتن فرصت به انتقام جوئی دست زند و یا زمینه را برای خرابکاری فراهم سازد. مسؤلیت امری تحمیلی نیست بلکه باید آن را در نهاد کودک ایجاد کرد و این در سایه ی آموزش آداب و کسب اخلاق اجتماعی است. کودک باید به درجه ای رسد که انجام کاری را برای خود وظیفه حس کند.
4- ترس و اجبار در پذیرش مسؤلیت نوعی تحمیل است و اگر کودک در سایه ی آن امری را بپذیرد روح اطاعت غلط در او ریشه دار می شود. و آزادی و استقلال طلبی در او محو می گردد. کار واگذاری مسؤلیت نباید از وی احساس فشار باشد و یا موجب کشمکش و برخوردی گردد زیرا در آن صورت بیزاری از کار را در پی خواهد داشت.
5- در انجام مسؤلیت اگر خطائی برای کودک پیش آید مثلاً لیوانی از دستش بیفتد و بشکند نباید دلسردش کرد باید گفت مانعی ندارد. از این پس سعی
خواهی کرد تا چنین وضعی پیش نیاید. اگر او را با داد و تشر رسوا کنیم مایه سستی او در پذیرش مسؤلیت های بعدی خواهد شد.
6- دادن کار و مسؤلیت خوبست ولی نه آنچنان مکرر که موجب احساس خستگی شود و کودک انجام آن را برای خود ذلت و مشقت احساس کند.
7- مادام که کودک خود در مسیر است کمتر باید در کارش دخالت کرد شک نیست از موقعی که اشتباهی در کارش رخ داد باید او را کمک کرد و به دادش رسید.