شغل مادر تربیت و سازندگی فرزندان و معتدل بارآوردن آنهاست. کودکان نیاز دارند در دامان مادر باشند و مواظبت ببینند و این نیاز را دیگران می توانند برآورده بسازند ولی هرگز نمی توانند جای مادر را در این زمینه پر کنند. زیرا همدمی با کودک و همنوائی با ساز او مستلزم صبر و تحملی است که مربی یا پرستار قادر به داشتن آن نیست. این امر، یعنی اداره کودک تا حدودی که خود بتواند سرپرستی و یا مسئولیت کاری را بر عهده گیرد و در انجام نیازهای ضروریش قادر باشد باید ادامه یابد.
چه بسیار کودکانی که مادر دارند ولی یتیم هستند، زیرا بی مادری همیشه فقدان و مرگ مادر نیست بلکه گاهی داشتن مادری است که از انجام وظیفه مسئولیت مادری شانه خالی کرده است. کودکی که مادرش بی صبر و حوصله است، فرصت کافی برای بودن با او را ندارد، کودکی که مادرش نمی تواند روحیه ی فرزند را حفظ کند، یا به علت غیر شرعی بودن کودک عقده دار است و از وجود طفل رنج می برد، کودکی که حواس مادرش دائماً پرت است، محکومیت قانونی دارد و شرور است، کمبود عاطفی دارد، بیمار روانی است، نابهنجار است، شوهر جدید برگزیده است اغلب از کودکش غائب است، سر به هواست، هر جائی است، مستبد و خودخواه است جاه طلب است، یتیم است. بدان علت که نقشی مهم در زندگی او ندارد.