کودکی که والدینش از هم جدا شده اند با مشکلات تربیتی بیشتری مواجه است تا کودکی که یکی از والدینش وفات یافته اند. به عبارت دیگر زیان وفات برای کودک از جهاتی کمتر از زیان جدائی است. اختلالات متعدد در زندگی اخلاقی کودک پدید می آید، رفتارش عوض می شود تا آن حد که درباره ی علل بیماری
روانی کودکان 90 درصد را مربوط به فقدان مادر ذکر کرده اند، مناقشات والدین، متارکه ها، طلاق ها، عدم توافق ها گاهی باعث پیدایش بیماری هائی می شود از جمله تر کردن رختخواب، بیداری و پریدن از خواب، اضطرابات و تشویش ها بی خوابی ها، بی اشتهائی ها و…
کودکی که مادر خود را به دلیل مرگ یا طلاق از دست می دهد گاهی دچار هیجانی می شود که ممکن است منجر به احساس حقارت و ناامنی در او شود و این امر در سنین اولیه ی زندگی که طفل هنوز از نظر روانی متکی به مادر است بیشتر صادق است. والدین پس از طلاق ممکن است زندگی جدیدی را آغاز کنند و به سعادت برسند ولی کودک محروم و قربانی باقی می ماند.