زمان مطالعه: < 1 دقیقه
انسان در طفولیت و کودکی یک پارچه احساسات بی منطق است و به همین جهت از اداره کردن خود و از حفظ مصالح خود عاجز است. و به همین جهت است که طفلی را زود می شود در جریانی وارد کرد و احساساتش را استخدام کرد و به نفع خود در مجرایی به کار انداخت. اما هر اندازه که از سنین عمر می گذرد و تجربه زیادتر می شود منطق در وجود انسان قوت می گیرد.
البته تنها مرور زمان و گذشتن عمر کافی نیست که انسان را مرد منطق و تعقل کند، این فضیلت اخلاقی نیز مانند همه ی فضائل دیگر اخلاقی تمرین و ممارست و مجاهدت لازم دارد، اولا اندوخته ی علمی و سرمایه ی فکری لازم است، ثانیا انسان باید مدتی با زحمت خود را وادار کند که در پیش آمدها و تصمیم ها زیاد فکر کند، و تا عواقب و
نتایج کاری را کاملا نسنجد به هیجانات درونی خود ترتیب اثر ندهد. (1)
1) بیست گفتار، ص 242.