جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زنده به گور کردن دختر توسط پدر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

یکی از معاریف صحابه ی رسول خدا آمد، در مقابل حضرت ایستاد و عرض کرد یا رسول الله! من هر چه فکر می کنم، می بینم نعمتی که خدا به وسیله ی تو بر ما ارزانی داشت بیش از آن اندازه ای است که ما تصور می کنیم. ظاهرا این سخن را در وقتی گفت که پیغمبر اکرم به دخترشان یا به یک دختر بچه ی دیگری مهربانی می کرد. بعد یک جریان قساوت آمیزی را از خودش نقل کرد که واقعا اسباب حیرت است و خود او آن وقت حیرت کرده بود که چگونه بوده است که چنین کاری را انجام می داده اند. می گوید: من از کسانی بودم که تحت تأثیر این عادت قرار گرفته بودم که دختر را نباید زنده نگه داشت. دختر مایه ننگ است و این مایه ی ننگ را باید از میان برد، بعد نقل می کند که زنش، دختری می زاید و سپس دختر را مخفی می کند و به او می گوید: من، دخترم را از میان بردم. دختر بزرگ می شود، شش- هفت ساله می شود. یک روز، این دختر را می آورد به این پدر نشان می دهد، به اطمینان این که، اگر ببیند یک چنین دختر شیرینی دارد،

دیگر کاری به کارش نخواهد داشت، و بعد با چه وضع قساوت آمیزی همین مرد، این دختر را زنده به گور می کند. می گوید: حالا من می فهمم که ما چه جانورهایی بودیم و تو چطور ما را نجات دادی، ما آن وقتی که این کار را می کردیم،‌ فکر می کردیم چه کار خوبی داریم می کنیم. (1)


1) پیرامون جمهوری اسلامی، ص 117.