یکی دیگر از ادله ی کسانی که پوشش چهره را لازم دانسته اند، این است که در مورد کسی که قصد ازدواج دارد اجازه داده شده است که به چهره زنی که مورد نظر اوست نگاه کند، مفهوم این حکم این است که برای کسی که قصد ازدواج ندارد، نظر کردن جایز نیست. اکنون ما بعضی از روایات این باب را ذکر می کنیم:
الف- عن ابی هریرة، کنت عند النبی، فاتاه رجل فاخبره انه تزوج امرأة من الانصار، فقال له رسول الله (ص(: انظرت الیها؟ قال: لا، قال: فاذهب، فانظر الیها فان فی اعین الانصار شیئا.
ابوهریره می گوید: نزد رسول خدا بودم که مردی آمد و گفت: با زنی از انصار ازدواج کرده ام. پیغمبر (ص) به وی فرمود: آیا آن زن را دیده ای؟ گفت: نه. فرمود: برو او را ببین، زیرا چشم انصار معمولا عیبی دارد.
ب- عن المغیرة بن شعبة، انه خطب امرأة فقال (ص(: انظر الیها فانه أحدی أن یدوم بینکما.
مغیرة بن شعبه از زنی خواستگاری کرد پیغمبر اکرم (ص) مطلع شد، بدو فرمود: برو ببین، زیرا اگر ببینی و بعد ازدواج کنی این کار برای دوام ازدواج شما بهتر است.
ج- از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است:
لا بأس أن ینظر الی وجهها و معاصمها اذا اراد ان یتزوجها.
یعنی وقتی شخصی بخواهد با زنی ازدواج کند، باکی نیست که به چهره و محل دستبندها نگاه کند. مفهوم مخالف این حدیث، این است که اگر قصد ازدواج در کار نباشد نگاه کردن جایز نیست.
جواب این استدلال همان طور که فقهاء گفته اند این است که:
اولا نگاه خواستگار با نگاه غیر خواستگار فرق می کند، خواستگار به دیده ی خریداری و برای خریداری نگاه می کند و به اصطلاح، نظر استقلالی دارد و معمولا خالی از تلذذ نیست، لهذا فقهاء می گویند نگاه خواستگار با علم به این که تلذذ حاصل می شود، مانعی ندارد، البته هدف او باید تحقیق باشد نه تلذذ. ولی غیر خواستگار اگر به منظور تلذذ نخواهد نگاه کند، نظرش آلی خواهد بود نه استقلالی. ما فرق بین این دو نوع نظر را در تفسیر آیه ی 31 سوره ی نور بیان کردیم و خلاصه این است: کسی که قصد خواستگاری ندارد، نباید با چشمان خیره و نگاههای خریداری زن را ورانداز کند. و این منافات ندارد که نظر به چهره ی زن به طور آلی یعنی به اندازه ای که لازمه ی مخاطبه است، جایز باشد.
و ثانیا در مورد نگاهی که مقدمه ی خواستگاری است، چنانکه روایات دیگر دلالت دارد و فقها هم فتوا می دهند، جواز نظر اختصاص به چهره و دو دست ندارد بلکه نسبت به مطلق زیباییهای زن نیز جایز است. از باب نمونه دو روایت را ذکر می کنیم:
1- عبدالله بن سنان می گوید: از حضرت صادق (ع) پرسیدم وقتی شخص اراده دارد با زنی ازدواج کند آیا جایز است به موی او نگاه کند؟ فرمود: آری، زیرا به گرانبهاترین قیمت، خریدار اوست.
یعنی آنچه انسان در زندگی زناشویی مایه می گذارد از هر چیز گرانبهاتر است. واضح است که مراد مهریه نیست، زیرا ارزش پولی مهریه، گرانبهاترین قیمت نیست، بلکه مقصود این است که می خواهد با او زندگی کند و عمر خویش را با او به سر برد.
2- مردی از حضرت صادق (ع) می پرسد: آیا مردی که قصد ازدواج دارد حق دارد به مو و زیباییهای زن مورد نظرش نگاه کند؟ فرمود: اشکالی ندارد، مشروط بر این که مقصودش التذاذ نباشد.
پس معلوم شد جواز نظر برای خواستگار، اختصاص به چهره و دو دست ندارد.
ثالثا بحث ما فعلا در لزوم پوشیدن وجه و کفین است نه در جواز نظر برای مرد، فرضا روایاتی که دلالت می کند که برای خواستگار، نظر به چهره ی زن مورد نظرش جایز است مفهوم مخالفی داشته باشد که نظر غیر خواستگار بر چهره زن جایز نیست، دلیل بر عدم جواز نظر مرد بر چهره ی زن بیگانه است نه بر وجوب پوشیدن زن وجه و کفین را. (1)
1) مسأله ی حجاب، ص 216.