این سن یکی از حساس ترین دورانهای تربیت می باشد. در این سن، تغییر، تحول و رشد کودک بیشتر از هر زمانی است. محرومیت های کودک در این سن می تواند باعث نارسایی در رشد حرکتی، عاطفی، هیجانی، هوش
توانایی زبانی، شخصیت و… شود. این کمبود رشدها در مسائل حرکتی زیاد پایدار نیست و در آینده می تواند جبران شود ولی در سایر جنبه های رشد مثل رشد هیجانی و هوشی این کمبودها ثابت می ماند و بعدها به راحتی جبران نمی شود.
حساسیت زیاد این سن به علت سرعت زیاد رشد و تأثیر این سن در سالهای بعدی از یک طرف باعث مشکلی کار می شود. نوزاد در این سن، سخن نمی گوید، زبان شما را نمی فهمد و رابطه ی چندانی ایجاد نمی کند، این موضوع هم از طرف دیگر باعث حساس تر شدن این سن می گردد. به طور کلی چنین نتیجه می گیریم که دو سال اول زندگی بر خلاف نظر خیلی از افراد که می گویند تأثیر چندانی در تعلیم و تربیت ندارد، مهم ترین مرحله ی تربیت کودک می باشد.
مهم ترین خصوصیت نوزاد تا دو سالگی این است که باید احساس امنیت کند. هر چیزی که احساس امنیت کودک را از بین ببرد و باعث ایجاد حس ناامنی شود، سلامتی و رشد نوزاد را به خطر می اندازد. وقتی نیازهای کودک بلافاصله برآورده شود و رابطه ی عاطفی بین مادر و کودک برقرار گردد، کودک احساس امنیت می کند. دیرتوجه کردن به گرسنگی نوزاد، خیس بودن او، احساس گرما و سرما کردن، سر و صدای زیاد، نور شدید و هر چیزی که راحتی نوزاد را به هم می زند باعث ایجاد حس ناامنی می شود. علاوه بر
نیازهای جسمی، نوزاد نیاز دارد که مادر، او را در آغوش بگیرد، نوازش کند، ببوسد، به او بخندد، با او صحبت کند و نوزاد را دوست بدارد. علاوه بر رابطه ی مادر، ارتباط پدر با نوزاد هم بسیار مهم است. اگر پدر نوزاد را دوست بدارد و با او رابطه برقرار نماید، باعث رشد بیشتر نوزاد مخصوصاً در زمینه های اجتماعی، عاطفی و فکری می شود.
بعضی از خصوصیات معمول این سن عبارتند از:
الف) در روزهای اول تولد، خواب نوزاد بسیار زیاد است و حدود 20 ساعت از شبانه روز را در حال خواب به سر می برد. خواب نوزاد بسیار سبک است و به راحتی از خواب بیدار می شود. با افزایش سن خواب او کمتر و سنگین تر می شود.
ب) نوزاد در ابتدای تولد، نیاز به دفعات تغذیه ای زیادی دارد، او ممکن است هر 2 تا 3 ساعت نیاز به خوردن شیر داشته باشد و برای این کار شب و روز نمی شناسد. همچنان که نوزاد بزرگتر می شود، دفعات غذا خواستن او کمتر و منظم تر می گردد.
ج) نوزاد، حدود سه ماهگی می تواند سرش را راست نگه دارد. وقتی نوزاد پنج ماهه شد می تواند بنشیند، البته از سن 7 الی 8 ماهگی می تواند بدون کمک بنشیند. 8 تا 9 ماهگی می تواند با گرفتن دیوار، میز و… بایستد. از سنین 9 تا 15 ماهگی نوزاد می تواند بایستد و کم کم راه برود. او در 18
ماهگی از پله بالا و پایین می رود.
د) نوزاد برای فهماندن درخواست هایش از گریه کردن استفاده می کند. وقتی گرسنه است، خیس است، گرمش است، سردش می باشد، جایی از بدن او درد می کند و… در اوایل گریه های او یکسان است، ولی کم کم نوع گریه ی او در هر وضعیت متفاوت می باشد و اگر دقت کنید، از نوع گریه ی نوزاد تشخیص می دهید که چه نیازی دارد.
نوزاد از حدود 3ماهگی با ایجاد صداهای مختلف با افراد رابطه برقرار می کند. او از حدود 6ماهگی سعی در تقلید صداها می نماید. حدود یکسالگی است که چند کلمه را یاد گرفته است. از این به بعد است که گاهی یک کلمه ی او معنی یک جمله می دهد، با این حال در این سن هم بیشتر خواسته های خودش را با گریه یا داد و فریاد به شما نشان می دهد. آرام آرام، کودک از گریه کمتر استفاده می کند و با سخن گفتن، خواسته های خود را بیان می کند. در 2 سالگی می تواند جمله های کوتاه را بیان کند و حدود 50 کلمه را یاد گرفته است. در این دوران و حتی کمی بعد از آن یعنی تا حدود 3سالگی اگر روی درست سخن گفتن نوزاد تأکید کنید، ممکن است باعث نگرانی کودک و ایجاد لکنت زبان در وی شوید.
هـ) نوزاد از همان اوایل تولد، صداها را می شنود. او منظور سخن های شما را نمی فهمد ولی از لحن صدای شما منظورتان را متوجه می شود. خواندن
شعرها و آهنگها با صدایی آرام، توجه کودک را جلب می کند. وقتی با کودک صحبت می کنید با دقت به حرفهای شما گوش می دهد. او قبل از آنکه بتواند صحبت کند باید معنی کلمات را درک کند، بنابراین نباید صحبت کردن با نوزاد را تا زمان صحبت کردن او عقب بیندازید. صداهای بلند و خشن، داد کشیدن سر نوزاد و صحبت با عصبانیت، باعث نگرانی نوزاد می شود و او را به گریه می اندازد. محیط هایی که دعوا، دادو بیداد و.. در آنها بالاست، آرامش نوزاد را به خطر می اندازد و از آنجایی که احساس امنیت یکی از مهم ترین مسائل جهت رشد و پرورش کودک می باشد، چنین محیطهای در دو سال اول زندگی کودک، ضررهای غیرقابل جبرانی به کودک وارد می آورند.
و) نوزاد از همان ابتدای تولد، نیاز به رابطه ی گرم و صمیمی با بزرگسالانی دارد که نیازهای او را برآورده نمایند. شاید در روزهای اول، این بزرگسال را نشناسد و برای او فرقی نکند که چه کسی به او رسیدگی می نماید. البته بعضی ها می گویند که از همان روزهای اول، نوزاد بوی مادر و صدای او را تشخیص می دهد به طوری که حتی بوی پارچه ی آغشته به شیر مادر را متوجه می شود. آنها می گویند که از روی تغییرات ضربان قلب نوزاد، می توان فهمید که بوی پارچه ی آغشته به شیر مادر و صدای ضربان قلب مادر، نوزاد را آرام می نماید. به هر حال حدود یک هفتگی نوزاد صدای مادر را تشخیص
می دهد و در 2 ماهگی با دیدن مادر، لبخند می زند.
نوزاد به بزرگسالان توجه می کند و به همسالان خود، بی توجه می ماند. او دوست دارد با یک بزرگسال بازی کند تا با یک نوزاد. از 5 / 1 سالگی به بعد کم کم توجه نوزاد به همسالان خود جلب می شود ولی باز هم دوست دارد با بزرگسالان بازی کند.
حدود 8 ماهگی نوزاد با حضور افراد ناآشنا، احساس ترس و نگرانی می کند. اگر نوزاد در آغوش مادر باشد یا کنار او قرار داشته باشد، احساس نگرانی او بسیار کم است ولی تنها گذاشتن نوزاد با یک شخص کاملاً غریبه، آرامش نوزاد را به هم می زند. این احساس نگرانی در برابر غریبه ها تا یکسالگی کودک بیشتر می شود. بعد از این سن است که نوزاد در دور شدن والدین، مخصوصاً مادر، احساس ترس و نگرانی شدیدی می کند. این یکی از خصوصیات طبیعی کودک شماست که تا 5 / 1 سالگی دوست دارد، همیشه به او چسبیده باشید و اگر برای مدت کوتاهی او را تنها بگذارید، ناراحت شود و حتی گریه کند. سعی کنید بیشتر کنار کودک خود باشید و همیشه یکی از والدین یا شخص آشنای دیگری، همراه کودک باشد. تنها گذاشتن کودک در این سن، یا دوری یکی از والدین برای مدت زیادی، باعث اثرات نامطلوب پایداری در رشد و شخصیت کودک می شود. پدرهایی که مجبورند برای مدت زیادی دور از خانواده باشند، چنانچه کودکی 1 تا 5 / 1ساله
دارند، بهتر است سعی کنند، این شش ماه را در کنار خانواده باشند.
ز) یکی از مسائل طبیعی که ممکن است شما را نگران کند، کارهای کودک 5 / 1 ساله است. کودک از این سن به بعد خود را به عنوان موجودی مستقل شناخته است، بنابراین می خواهد استقلال خود را ثابت کند. او این کشف خود را بسیار مهم می داند و شروع به برعکس کردن کارها می کند. در این سن است که همه ی کارها را بر عکس می کند مثلاً اگر به او بگویید، ساکت باش، فریاد می زند. اگر به او بگویید حرف بزن، ساکت می شود. اگر به او بگویید به فلان چیز دست نزدن، حتماً سراغ آن می رود. اگر به کارهای او ایراد بگیرید، لج بازی می کند و هیچ توجهی به شما نمی نماید. گفتن «بچه ی بد» «بچه ی لج باز» و تنبیه کردن کودک یا داد کشیدن سر او، باعث اشکالاتی در رشد او می شود. شما می توانید با جابجا کردن دستورات خود به هدف برسید. مثلاً وقتی می خواهید پیش شما بیاید ولی او از شما فرار می کند، به جای اینکه بگویید «زود باش بیا اینجا«، دست خود را تکان دهید و بگویید «بای بای، من رفتم» در این موقع کودک به طرف شما می دود. در بخشهای دیگر نوع رفتار با کودکان بیشتر توضیح داده می شود.
ح(بسیاری از تفاوتهای کودکان طبیعی است و این موضوع نباید شما را نگران کند. شما نباید کودک خود را با کودک هم سال فامیل یا همسایه مقایسه کنید و رفتارهای او را غیرطبیعی بدانید. سرعت رشد کودکان نیز با
هم متفاوت است، بنابراین کمتر بودن سرعت رشد و دیرتر انجام دادن بعضی کارها، نباید شما را نگران کند. در صورتی که این موضوعات باعث نگرانی شما شده است، به شخص متخصص مانند یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنید تا کودک شما را بررسی کند و به شما بگوید که رفتار کودک شما طبیعی است یا خیر؟
بعضی تفاوت ها از این قرارند بعضی کودکها دارای ساعت خواب و تغذیه ی منظم هستند ولی بعضی، بسیار نامنظم می باشند. بعضی کودکان برجنب و جوش هستند و بعضی ساکت و آرام می باشند. بعضی کودکان به راحتی و با صدایی مختصر به گریه می افتند ولی بعضی دیگر، بسیار خونسرد می باشند و… بنابراین هیچ گاه کودک خود را با کودک دیگری مقایسه نکنید.