تنبیه یعنی بعد از اینکه رفتاری انجام شد، نتیجه ای داشته باشد که باعث کاهش رفتار شود. بعضی از نتیجه ها به طور طبیعی پیش می آیند و
خود به خود مانع ادامه ی رفتار می شوند. کودکی را در نظر بگیرید که به طرف سماور روشن می رود و دست خود را به آن می زند، این کار باعث سوختن دست او می شود؛ ممکن است بار دیگر این کار را انجام دهد و دوباره بسوزد ولی سرانجام دست زدن کودک به سماور قطع می شود. گاهی رفتار چنان نتیجه ای ندارد، ولی شخصی می تواند بعد از رفتار، کاری کند که رفتار قطع شود. این بار کودکی را در نظر بگیرید که به ظرف شیرینی دست می زند. این کار هیچ نتیجه ای در پی ندارد ولی وقتی دست کودک به ظرف نزدیک شد، مادر پشت دست کودک می زند. ممکن است کودک سعی کند که برای بار دوم به ظرف شیرینی دست بزند، ولی بار دیگر به پشت دست او زده می شود. این کار باعث می شود تا رفتار دست زدن کودک به ظرف شیرینی قطع شود. البته در این مورد ممکن است کودک یاد بگیرد که در زمان حضور مادر به ظرف شیرینی دست نزند ولی زمانی که او حاضر نیست، به ظرف شیرینی دست بزند.
تنبیه شیوه ای است که سریع تر از روش های دیگر نتیجه می دهد. یکی دیگر از خصوصیات تنبیه این است که گاهی موجب آرامش شخص تنبیه کننده می شود. این موارد باعث می شوند تا خیلی از والدین بدون توجه به ضررهای تنبیه، از این شیوه استفاده کنند. علاوه بر این موضوع، در بسیاری از موارد والدین روش صحیح استفاده از تنبیه را نمی دانند و با اینکه آن را به
کار می برند ولی نتیجه ی چندانی نمی گیرند. بعضی از والدین تنبیه را ایجاد محرک های آزارنده مثل کتک زدن، کشیدن گوش و… می دانند و از شیوه های دیگر تنبیه مثل محروم کردن، اطلاعی ندارند یا آنها را تنبیه نمی دانند. بنابراین در این قسمت به شیوه های مختلف تنبیه می پردازیم تا اولا والدین بدانند که این روشها نیز تنبیه هستند و اثرات بدی دارند. ثانیا در مواردی که ناچار به استفاده از تنبیه هستند، روش صحیح آن را بدانند تا نتیجه ی بهتری بگیرند.
تنبیه به هر روشی که انجام شود، دارای اثرات نامطلوبی است. یکی از اثرات نامطلوب تنبیه، تنفر از شخص تنبیه کننده، وسیله ای که برای تنبیه به کار می رود، جایی که تنبیه انجام می شود و… است به طور مثال کودکی وقتی تخمه می خورد پوسته های آن را روی زمین می ریزد، پدر او را جریمه می کند تا علاوه بر جمع کردن پوسته ها، همه ی اتاق را جارو بزند این کار ممکن است باعث شود تا کودک از کار جارو کردن متنفر شود.
یکی دیگر از اثرات نامطلوب تنبیه این است که ممکن است باعث پرخاشگری فرد تنبیه شونده گردد. این موضوع مخصوصاً در تنبیه های بدنی بوجود می آید. به طور مثال کودکی به خاطر کارهای اشتباه خود، کتک می خورد. گروه همسالان او رفتارهای خاصی دارند، کودک به خاطر همسان شدن با آنها، بعضی از رفتارهای آنها را انجام می دهد ولی این موضوع سبب
می شود تا از سوی والدین تنبیه شود. این موضوع سبب می شود تا کودک به خواهر کوچکتر خود حمله کند و او را کتک بزند. والدین کودک را به خاطر این کارش تنبیه می کنند. کودک کم کم یاد می گیرد که برای رسیدن به هدفهای خود از پرخاشگری و دعوا استفاده کند. وقتی بزرگتر شد ممکن است رو در روی والدین خود بایستد و با آنها کتک کاری کند.
تنبیه ممکن است جلوی رفتاری را بگیرد ولی به جای آن رفتار بدتری ایجاد شود و یا کودک برای فرار از تنبیه به انواع کارهای بد روی آورد. کودکی در مراقبت از وسایل خود بی دقتی می کرد. او هر روز یکی از وسایل مدرسه اش را گم می کرد و یا در مدرسه جا می گذاشت. والدین او تصمیم گرفتند که از شیوه های تنبیه استفاده کنند. هر بار که کودک چیزی را جا می گذاشت، والدین او را سرزنش می کردند و گوش او را فشار می دادند. این کار باعث اضطراب کودک شد و هواس پرتی او بیشتر شد. کودک تصمیم گرفت برای فرار از تنبیه دروغ بگوید، او دوستان خود را متهم می کرد که وسایل او را برداشته اند. گاهی وسایل دوستان خود را بر می داشت تا به جای وسایل خود معرفی کند و تنبیه نشود. در این مثال تنبیه باعث شد تا کودک دروغ بگوید، وسایل دیگران را بردارد و مضطرب شود.
علاوه بر مسائل گفته شده، تنبیه اثرات بد دیگری دارد مثل اینکه ممکن است سایر روشهای تربیتی را بی اثر کند، روابط والدین و کودک را به هم
بزند، موجب فرار از خانه شود، اعتماد به نفس کودک را از بین ببرد، باعث مشکلات روحی و عاطفی گردد، هر روز به تنبیه شدیدتری نیاز شود، محیط خانه را به صحنه ی دعوا تبدیل کند، باعث مشکلات روانی و عصبی برای والدین شود و… با وجود این همه ضرر و با اینکه می دانیم، اگر از ابتدا تربیت با روشهای صحیح انجام شود، نیازی به تنبیه نیست، بهتر است که هیچ گاه از شیوه های تنبیه استفاده نکنید.
محروم کردن، یکی از شیوه های تنبیه است و به این معنی است که هنگامی که رفتار بدی از کودک سر زد، کودک را برای مدت زمانی از چیزهایی که دوست دارد، دور کنیم. به طور مثال کودکی حاضر جوابی می کند، یعنی هنگامی که از او چیزی می خواهید، آن کار را انجام نمی دهد و هر چه شما بگویید، او هم پاسخی می دهد. والدین این کودک تصمیم می گیرند، برای اصلاح رفتار او از شیوه ی محروم کردن استفاده کنند. آنها ابتدا به کودک می گویند که باید چه کاری را ترک کند. آنها می گویند که وقتی از او درخواست انجام کاری را دارند، نباید غر بزند بلکه باید آن کار را انجام دهد. آنها به او توضیح می دهند که در صورتی که این کار را انجام ندهد و حاضر جوابی کند، باید به اتاقی برود و برای چند دقیقه آنجا بماند. بعد از اینکه موضوع را به خوبی با کودک مطرح کردند، هر گاه که از کودک خواستند کاری انجام دهد ولی او امتناع کرد و بهانه ای آورد، باید برای چند دقیقه به اتاقی
برود و در آنجا بماند.
در این شیوه باید به چند نکته توجه کنید تا اثر این روش بهتر شود. اول اینکه بهتر است محروم کردن بلافاصله بعد از انجام رفتار نامطلوب انجام شود. به طور مثال کودک شما پرخاشگری می کند، بهتر است شما همان موقع او را محروم کنید نه اینکه بگویید به خاطر این پرخاشگری، هنگام عصر، باید چند دقیقه در اتاق بمانی. دومین نکته این است که محروم کردن نباید همراه با تقویت کننده ی دیگر باشد. مثلا کودکی دروغ می گوید و پدر برای محروم کردن، او را به اتاقی می فرستد که در آن انواع اسباب بازی وجود دارد، کودک این اتاق را دوست دارد و ممکن است بار دیگر دروغ بگوید. سوم اینکه محروم کردن می تواند به شکلی کلی یا جزیی باشد مثلا می توانید کودکی را به اتاقی بفرستید که هیچ چیزی در آن نیست تا کودک با آن مشغول شود. همچنین می توانید کودک را برای چند دقیقه از انجام فعالیت محروم کنید، مثلا به او بگویید که چند دقیقه، بی حرکت در کنار دیوار بایستد. چهارمین نکته این است که محرومیت باید برای زمان محدودی باشد. شما باید کودک را چند دقیقه در اتاقی بفرستید، نه این که او را برای یک نصف روز در اتاق زندانی کنید. نکته پنجم این است که محروم کردن باعث آسیب به کودک نشود. مثلا نباید کودک را در هوای سرد مجبور کرد که بیرون اتاق برود. آخرین نکته این است که محروم کردن را بدون توجه به کودک انجام دهید
و الا ممن است برای کودک تقویت کننده باشد. بعد از اینکه رفتار ناخواسته بوجود آمد، از کودک بخواهید تا به اتاق برود، یا گوشه ی دیوار بایستد. اگر از این کار امتناع کرد یا داد و فریاد راه انداخت، با او صحبت نکنید، سر او داد نکشید، هیچ حرفی نزنید، فقط دست کودک را گرفته و او را به اتاق ببرید، در اتاق را ببندید، اگر کودک در اتاق را باز کرد بدون صحبت با کودک در اتاق را ببندید و در را نگه دارید یا آن را قفل کنید. بعد از اینکه زمان محرومیت تمام شد، در را باز کنید و با کودک در مورد این موضوع صحبت نکنید. مثلا نگویید چون خودت به اتاق نرفتی، خودم تو را بردم و محرومیت تو بیشتر شد. هیچ حرفی در این مورد نزنید. اگر قرار است کودک فعالیتی انجام ندهد ولی مقاومت کرد و یا اگر کودک باید کنار دیوار برود ولی نمی رود، خودتان او را کنار دیوار ببرید و اگر حرکت می کند، با دست محکم او را نگه دارید. این مطلب نشان می دهد که در مورد کودکان بزرگتر که قدرت آنها زیادتر است، نمی توانید این روش را به کار ببرید. مگر اینکه مطمئن باشید در صورتی که از تنبیه دوری کردند، می توانید بدون جر و بحث، دعوا و کتک کاری، آنها را در گوشه ای نگه دارید، یا به اتاقی بفرستید. بعد از اینکه مدتی از این روش استفاده کردید، اگر رفتار نامطلوب کمتر نشد، نشان می دهد که این روش مناسب نیست، بنابراین دیگر از این روش استفاده نکنید. هیچ گاه این روش را به خاطر انتقام یا آرام کردن عصبانیت خود به کار نبرید. مثلا نگویید حالا
که او به حرف من گوش نمی دهد، من هم او را در اتاقی زندانی می کنم. این کار هیچ سودی ندارد و مشکلات زیادی بوجود می آورد.
جریمه کردن، نوعی دیگر از تنبیه می باشد. در این روش هم مانند روش قبلی، پیش از شروع باید به کودک توضیح کامل داده شود، یعنی کاری را که نباید انجام دهد، کاری را که به جای رفتار قبلی، باید انجام دهد و نوع جریمه ای که برای او در نظر گرفته شده است را به طور کامل به کودک توضیح دهید. مثلا به کودک می گویید، نباید بدون اجازه از منزل خارج شوی. هر وقت خواستی از منزل بیرون بروی، ابتدا به من می گویی و اگر به تو اجازه دادم، از منزل خارج می شوی. بعد از این هر بار که بدون اجازه از منزل خارج شوی 50 تومان از پول ماهیانه ی تو کم می شود.
جریمه کردن یعنی برداشتن مقداری از تقویت کننده ها به خاطر هر بار انجام رفتار نامطلوب. در روش قبل گفته شد که نباید کودک را برای زمان طولانی محروم نمایید ولی در روش جریمه کردن می توانید این کار را انجام دهید. مثلا به کودک می گویید در صورتی که این رفتار را انجام دهی، نمی توانی یک قسمت از کارتون را ببینی. البته در روش قبلی وقتی کودک کار خلافی انجام می دهد، به طور کامل از انجام کارها محروم می شود مثلا باید پای تلویزیون بنشیند و هیچ کاری انجام ندهد ولی در این روش کودک می تواند هر کاری انجام دهد، فقط دیدن تلویزیون، حذف می شود.
در این روش باید چیزهای مورد علاقه ی کودک را شناسایی کنید تا بتواند به عنوان جریمه، آنها را کم کنید. پول تو جیبی، دوچرخه، تماشای تلویزیون، بازی با دوستان و… می توانند مورد علاقه ی کودک باشند. در این روش ممکن است نتوانید بلافاصله بعد از انجام رفتار نامطلوب، جریمه را به کار ببرید، ولی بعد از اینکه رفتار بوجود آمد، بلافاصله به کودک یادآوری کنید می توانید برگه ی کاغذی روی دیوار بچسبانید و بعد از اینکه کودک کار خلافی انجام داد، روی آن علامت بزنید و در پایان روز یا پایان هفته، علامت ها را بشمارید و میزان جریمه را حساب کنید.
جریمه نباید درمورد نیازهای اساسی کودک انجام شود. به طور مثال نباید کودک را جریمه کنید که غذا نخورد، یا اینکه جریمه باعث شود که کودک برای مدت طولانی از بازی کردن، محروم شود. هنگام جریمه کردن، یک رفتار کودک را مورد نظر قرار دهید. اگر لیست بلندی از انواع کارها درست کنید، باعث گیج شدن کودک می شوید. همچنین جریمه را تنها در موردی که توضیح داده اید به کار ببرید. مثلا پدری به کودک می گوید که هر بار با خواهر کوچک خود دعوا کنی، نمی توانی یک روز از دوچرخه استفاده کنی. بعد از مدتی پدر می بیند که کودک مشغول خط کشیدن روی دیوار است. او به کودک می گوید، حالا که روی دیوار خط کشیدی، یک روز نمی توانی دوچرخه داشته باشی، در صورتی که این موضوع از قبل بیان نشده است،
بنابراین کار اشتباهی است.
یکی دیگر از شیوه های تنبیه، چند بار تکرار کردن کار صحیح است. در این روش اگر کودک رفتار نامطلوبی انجام داد، مجبور می شود تا چند بار رفتار مطلوب را انجام دهد. مثال معروف این روش نوشتن صحیح غلطهای املاء می باشد. وقتی کودک کلمه ای را اشتباه می نویسد، مجبور می شود تا چند بار، درست آن کلمه را تکرار کند.
در این روش هم باید پیش از اجرا، کودک را در جریان رفتار اشتباه، رفتار درست و میزان تکرار رفتار درست، قرار دهید.
مثلا کودکی تکلیفهای خود را انجام نمی دهد و آنها را برای آخر شب می گذارد، این موضوع سبب می شود تا همیشه مقداری از آنها باقی بماند. شما به کودک توضیح می دهید که باید تا ساعت پنج عصر، همه تکلیف های خود را انجام داده باشد و اگر این کار را نکرده باشد، باید دو بار، اضافه انجام دهد. بعد از آن که این مطلب توضیح داده شد، سر ساعت پنج تکلیف های او را ببینید، اگر مقداری از آنها باقی مانده بود، به کودک بگویید که در حضور شما هم ادامه ی تکلیف ها را انجام دهد و هم دو مرتبه اضافه نماید.
تکرار روش درست باید در حدی باشد که کودک بتواند آن را انجام دهد. به طور مثال وقتی تکلیف های کودک یک ساعت طول می کشد، اگر شما او را به انجام ده مرتبه، مجبور کنید، کودک فرصتی پیدا نمی کند. در خیلی از رفتارها
نمی توان از این روش استفاده کرد و این روش ممکن است باعث تنفر از انجام کار شود.
در بعضی موارد ممکن است کودک از تکرار رفتار، اجتناب کند. ممکن است به شکلی باشد که می توان کودک را همراه خود به آن کار وادار کرد. مثلا کودکی پوست کیک خود را روی زمین می اندازد. شما از کودک می خواهید که پوست کیک را داخل سطل بیندازد و علاوه بر آن پنج بار تا کنار سطل برود و برگردد. اگر کودک امتناع کرد، دست او را می گیرید و پنج بار او را تا کنار سطل می برید و بر می گردانید. ولی گاهی این کار ممکن نیست، مثلا وقتی کودک از چند بار نوشتن مسأله های ریاضی امتناع می کند، نمی توانید دست او را بگیرید، اگر هم بتوانید، اینکار وقت زیادی از شما می گیرد، در این موارد باید از روش دیگری استفاده کنید. مثلا کودک را در گوشه ای از اتاق می برید و می گویید، تا وقتی که تکرار کار را انجام نداده است، نمی تواند آن جا را ترک کند.
جبران کردن، شیوه ی دیگری از تنبیه است در این روش کودک باید کار خطای خود را جبران کند. مثلا کودکی که روی دیوار خط کشیده است، باید دیوار را پاک کند. کودکی که زمین را کثیف کرده، باید آن را جارو کند و… نکات موجود در مورد سایر روشها، در این روش هم کاربرد دارد.
روش دیگر، به کار بردن محرک آزار دهنده یا همان تنبیه بدنی است. در این
روش بعد از انجام رفتار نامطلوب، محرکی آزار دهنده ایجاد می شود، مثلا گوش کودک فشار داده می شود یا چند ضربه، به کودک زده می شود. به کار بردن این روش نباید از روی عصبانیت باشد. مثلا کودکی، مقداری پول از جیب پدرش برداشته، پدر متوجه می شود، چنان عصبانی می شود که نمی تواند تحمل کند. زمانی که کودک را می بیند، سیلی محکمی به گوش او می زند. کودک قسم می خورد که من این کار را انجام نداده ام. این موضوع عصبانیت پدر را بیشتر می کند و با کمربند به جان کودک می افتد. مسلم است که خوانندگان این جور کتابها، هیچ گاه چنین اعمالی را انجام نمی دهند. با این حال گفته می شود که منظور از تنبیه، ترک رفتار نامطلوب است، در صورتی که این جور کارها باعث افزایش رفتارهای نامطلوب می شوند. شاید شما کودکانی را دیده باشید که به خاطر درس نخواندن، هر روز کتک می خورند ولی هیچ گاه فایده ای ندارد.
در این روش، باید رفتار نامطلوب، رفتار مطلوب و میزان تنبیه برای کودک توضیح داده شود. بعد از آن در صورتی که رفتار مطلوب جایگزین رفتار نامطلوب نشد، میزان تنبیه اجرا شود. این کار باید با خونسردی و به خاطر کمک به کودک انجام شود نه با عصبانیت و به خاطر آرام شدن. نوع تنبیه نباید به شکلی باشد که آسیبی برساند. مثلا نباید گوش کودک را کشید، بلکه نرمی گوش را فشار دهید. همچنین نباید با چوب یا کمربند، به همه ی بدن
کودک بزنید، زیرا ممکن است به قسمت های حساس بدن آسیب برساند. اگر می خواهید از چوب یا شلاق استفاده کنید، در کمال آرامش به قسمت هایی از بدن که آسیب نمی رسد، ضربه بزنید. از چوبهای ضخیم یا وسایل غیرقابل انعطاف استفاده نکنید، چرا که ضربه ی این وسایل می تواند شکننده باشد. از سیلی زدن، پس گردنی زدن، لگد زدن، پرتاب کردن کودک، به در و دیوار کوبیدن او یا پرتاب اشیاء به طرف کودک خودداری کنید.
علاوه بر این موارد، تنبیه بدنی چند مسأله فقهی دارد، بنابراین پیش از به کار بردن این روش این مسائل را بخوانید، سپس با خود فکر کنید، آیا هیچ روش دیگری وجود ندارد؟ آیا همه ی روشهای دیگر را امتحان کرده اید؟ چه قدر مطمئن هستید که این روش اثر بدی ندارد؟ با همه ی این صحبت ها اگر مطمئن شدید که سایر روشها اثری ندارد و می توانید این روش را به خوبی انجام دهید، شروع نمائید.