جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ترس کودک از مدرسه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

بعضی از کودکان برای اولین بار که می خواهند به مدرسه بروند، می ترسند، گریه می کنند و به هیچ وجه حاضر نیستند به مدرسه بروند والدین می توانند به راحتی از ایجاد ترس کودک جلوگیری کنند. کودکی که با ترس به مدرسه می رود، اگر آغاز کار او به طور اتفاقی با مشکلی روبرو شود، ممکن است برای همیشه از مدرسه متنفر شود. این موضوع سبب افت تحصیلی کودک می شود و ممکن است باعث ترک تحصیل شود. به طور مثال کودکی از مدرسه می ترسد و حاضر نیست به مدرسه برود، والدین او ابتدا با تشویق و به کار بردن کلمات محبت آمیز، با او صحبت می کنند ولی فایده ای ندارد، عاقبت پدر عصبانی شده و با داد و فریاد کودک را مجبور می کند تا به مدرسه برود. کودک با نگرانی در کلاسها حاضر می شود و این موضوع سبب می شود تا نتواند تمرکز حواس داشته باشد، بنابراین نمی تواند تجربه ی موفقی داشته باشد تا به مدرسه علاقه مند شود. اگر به طور اتفاقی معلم این دانش آموز، شخصی خشن باشد و کودک را به خاطر کم توجهی تنبیه کند و یا هم کلاسی دانش آموز، او را مسخره کند، کودک از مدرسه و درس خواندن بیزار می شود و حتی ممکن است از مدرسه فرار کند.

با توجه به صحبت هایی که شد، نتیجه می گیریم که ترس از مدرسه تنها به روزهای اول مدرسه خاتمه پیدا نمی کند که اگر برای رفع آن کاری نکردیم، اشکال نداشته باشد. ترس از مدرسه باعث اثرات طولانی مدت می شود، بنابراین با اقدامات زیر ترس کودک از مدرسه را کم کنید.

الف) اقدامات قسمت «چگونه فشار حاصل از تغییرات را کم نمائیم» را انجام دهید.

ب) کودک را از مدرسه نترسانید. بعضی از والدین خودشان باعث ترس کودک از مدرسه می شوند. «زودباش بلند شو، وقتی می خواهی مدرسه بروی چه کار می کنی؟ اگر این قدر دیر به مدرسه بروی معلم حسابت را می رسد.«، «حواست را خوب جمع کن، از هفته ی دیگر باید به مدرسه بروی، مدرسه شوخی نیست، بازی نیست، خیلی سخت است.«، «از فردا می خواهی به مدرسه بروی، مواظب باش مؤدب باشی، اگر موقع درس دادن حرف بزنی، تخمه بخوری، گوش ندهی، کتک سختی از معلم می خوری.«، نمونه هایی از این صحبت هاست که با کودک در مورد سختی کار، تنبیهات و… گفته می شود و باعث ترس کودک می گردد. گاهی برخورد شما با کودک بزرگتر باعث ترس کودک کوچکتر شما می شود. او بارها شنیده که به برادر یا خواهر بزرگتر او گفته اید، «فردا شکایت تو را به خانم معلم یا آقا معلم می کنم.» و… یا خواهر و برادر بزرگتر یا کودکان بزرگتر فامیل باعث ترس او شده اند، «خوش به حال

تو که مدرسه نمی روی، آنجا خیلی سخت است.«، «تا می توانی بازی کن، از فردا دیگر کار تو تمام است.«، «امروز، یکی از بچه ها دیر به کلاس آمد، معلم چهار تا چوب کف دست او زد.«

ج) کودک را با محیط مدرسه آشنا کنید. چند سالی است که کلاس اولی ها یک روز زودتر به مدرسه می روند، آنها در این روز همراه یکی از والدین خود هستند و با محیط مدرسه و معلم ها آشنا می شوند. این موضوع علاوه بر آشنایی کودک با محیط مدرسه، باعث می شود تا اولین تجربه ی کودک از مدرسه، خوشایند باشد.

د) خودتان نسبت به مدرسه نگرش خوبی داشته باشید. اگر مدرسه را جایی بدانید که ارزش ندارد و مجبورید کودک خود را به آنجا بفرستید، یا اینکه معتقد باشید، نظام آموزش و پرورش پر از اشکال است و هیچ فایده ای ندارد و یا معتقد باشید که مدرسه باید جایی باشد که به سختی با کودک کار کنند تا پیشرفت کند و… این نگرش شما به کودک منتقل می شود و علاقه ی کودک به مدرسه از دست می رود و باعث ترس کودک از حضور در مدرسه می شود. توجه کنید که ترس کودک همیشه ظاهر نمی شود. ممکن است کودک شما از مدرسه بترسد ولی ترس خود را مخفی می کند چرا که از خشم و فریادهای شما هم می ترسد و می داند که به هر حال او را مجبور می کنید به مدرسه برود. این ترس پنهان باعث مشکلات تحصیلی می شود و گاهی به روحیات

کودک آسیب می رساند و باعث مشکلات زیادی در زندگی او می شود.

ه) ممکن است کودک اوایل کار از مدرسه نترسد و حتی علاقه ی زیادی به مدرسه داشته باشد ولی پس از مدتی ترس او از مدرسه شروع شود یا نسبت به مدرسه بی علاقه گردد. این موضوع یا به علت توجه و حساسیت بیش از حد شما به تکالیف مدرسه و سختگیری های بی مورد شماست یا به علت مشکلاتی که در مدرسه ایجاد شده، می باشد، مثلا معلم کودک، روش خوبی ندارد یا کودک به موفقیت نرسیده است؛ این مسائل در قسمت های بعدی بررسی می شوند.