ازدواج پایه گذارى و سنگ بناى تشکیل خانواده است و لذا ازدواج را رابطهاى دینى و قانونى که مرد و زن را براى شرکت دائم یا موقت زندگى به هم مىپیوندد تعریف مىکنند.
ازدواج و تشکیل خانواده خدمتى است براى پدید آمدن یک کانون آسایش و خوشبختى و نشاط طبیعى، ارضاى غریزه جنسى، لذت بردن از زندگى، بهره مندى از محبت و تعاون و مددکارى و سرانجام امتزاج دو روح در افق محبت و هماهنگى و اتصال دو دریا از نیرو و قدرت، حیات و نشاط به هم براى رسیدن به هدف متعالى که در سایه سلامت جسم و جان و روح و روان حاصل مىگردد.
در مکتب اسلام هدفها انگیزههاى ازدواج و تشکیل خانواده را متعدد ذکر کردهاند.
از جمله:
1- ایجاد کانون آسایش و آرامش براى زن و مرد(1)
2- حفظ عفت و پاکدامنى و ارضاى غریزهى جنسى(2)
3 – دوستى و محبت و عشق:
در کانون خانوادگى که فروغ محبت نتابد، در کاشانهاى که پرتو مهربانى و تفاهم نورافشانى نکند، در همانجا باید منشاء بسیارى از آلام روحى و آسیبهاى اجتماعى را جستجو کرد و در همان جا نیز باید به پیشگیرى و ترمیم دلهاى شکسته و وضع نابسامان این افراد محروم و ناکام اجتماع پرداخت.
این انسانها غالبا در بزرگى با خاطرهاى تلخ و دردناک از کودکى و از پدر و مادر خویش مردمى حساس، زودرنج، مایوس، ناسازگار، نا امن، پر توقع، بدبین آماده براى قهر و طغیان و خودکشى، ارتکاب بزه، و بیماریهاى روان تنى و عصبى مىشوند.
یکى از راههاى مهم و مؤثر ابراز مهر و محبت و برقرارى دوستى بین زن و مرد، ازدواج است.
آثار محبت و تبدیل آن به عشق و علاقهى وافر و همبستگى عمیق روانى و عاطفى، پیوند زن و مرد را تحکیم بخشیده، فضاى خانواده را بر فضایى صمیمى، گرم و پر طراوت و شاداب، و بالنده مبدل مىکند.
محبت کردن و محبت دیدن، رضایت خاطر پدید آورد و تعادل روانى زن و مرد را ممکن سازد. محبت صفا دهندهى وجود است و شفا بخش دردها.
و بهداشت روانى را بر فضاى خانواده حاکم مىنماید.
برقرارى تعادل در وجود آدمى، تأمین سلامت جسم و روان و رهایى از تنهایى نیاز به معاشرت، نیاز به درد دل، نیاز به تشویق و تمجید، نیاز به مقبولیت و جلب توجه، نیاز به محبت، نیاز به تغذیه… اگر به درستى و به موقع ارضاء نشود و از جادهى اعتدال خارج گردند، نابسامانیها و زیانهاى فراوانى را در زندگى فردى و اجتماعى پدید مىآوردند.
یکى از چیزهایى که به زندگى زن و مرد جهت مىبخشد و مرد و زن نگران، مضطرب و سرکش را آرام ساخته، موجبات حفظ سلامت تن و روان آنان را فراهم مىکند ازدواج است.
خوددارى از ازدواج در نتیجه عدم ارضاى پارهاى از نیازهاى آدمى، ممکن است زمینه اختلالات عاطفى و بیماریهاى جسمانى و روانى را مساعد سازد و خروج از اعتدال وجود را ممکن نماید.
دلا از دست تنهایى به جانم
ز آه و نالهى خود در فغانم
شبان تار از درد جدایى
کند فریاد مغز استخوانم
امام رضا علیهالسلام: در مورد دنیاى مشروع مىفرماید:
از لذایذ دنیوى نصیبى براى کامیابى خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راههاى مشروع برآورید، مراقبت کنید در این کار به مردانگى و شرافتتان آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروى نشوید. تفریح و سرگرمیهاى لذت بخش، شما را در ادارهى زندگى یارى مىکند، و با کمک آن بهتر به امور دنیاى خویش موفق خواهید شد.(3)
1) روم / 21.
2) از کتاب روح بشر و گفتار فلسفى جلد 2.
3) بحار ج 17، ص 208.