در آیات و روایات اسلامى تأکید زیادى روى حفظ عفت و پاکدامنى شده است همان طور که به زنان دستور حفظ عفت و پاکدامنى داده شده است به همان مقدار به مردان تاکید شده که از جاده عفاف خارج نشوند. زیرا بى عفتى ریشه تمام فسادها و تباهىها مىشود و باعث متلاشى شدن کانون گرم خانوادگى و در
نتیجه سرگردان شدن فرزندان و گرایش آنها به ناهنجاریها و خلافهاى اخلاقى که بررسى علل بسیارى از بزهکاریها و اعتیادها و دزدىها…. ریشه در خانوادههاى متلاشى دارد.
اگر به زنان تأکید شده که در ارتباط با دیگران چشمان خود را از نامحرمان بپوشانند(1) به مردان نیز توصیه شده است که چشمان خود را از نامحرمان پوشیده دارند.
«اى رسول ما، مردان مؤمن را بگو که چشمها(از نگاه ناروا)بپوشند و فروج و اندامشان را(از کار زشت با زنان)محفوظ دارند که این بر پاکیزگى(جسم و جان)شما اصلح است و البته خدا به هر چه کنید آگاه است. اى رسول زنان مؤمن را بگو تا چشمها را بپوشند و خروج و اندامشان را(از عمل زشت)محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر مىشود بر بیگانه آشکار نسازند جز براى شوهران خود و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر و برادران خود و پسران برادر و خواهران خود و زنان خود(یعنى زنان مسلمه)و کنیزان ملکى خویش اتباع(خانواده که رغبت به زنان ندارند)از زن و مرد یا طفلى که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند(و از غیر این اشخاص مذکور احتجاب و احتراز کنند)و آن طور پاى خود را به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود واى اهل ایمان همه به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.»
در روایات اسلامى نگاه به نامحرم همانند تیرهاى شیطان قلمداد شده است.
النظرة سهم من سهام ابلیس(2)
بنابراین فرق نمىکند که نگاه کننده زن یا مرد باشد.
همانطور که بیان شد یکى از خلقیات پسندیده و صفات عالیهى انسانى عفت است ملکهى عفت، آدمى را در اعمال و تمایلات جنسى تعدیل مىکند و انسان را از پلیدیهاى شهوت مصون نگاه مىدارد. پدران و مادران موظفند فرزندان خویش را با سجیهى انسانى تربیت کنند و از دوران کودکى این خلق را در ضمیر آنان پرورش دهند، غریزهى شهوت جنسى یکى از نیرومندترین غرایز انسان است.
ناکامیها و شکستهاییکه از این راه، نصیب بشر مىگردد، تمایلات سر کوفته و خواهشهاى واپس زده شدهى این غریزه که در ضمیر باطن پنهان مىشود مىتواند در روان آدمى عقدههاى عظیمىبه وجود آورد. و منشاء فسادها و بدبختیها، خیانتها و جنایتها، قتلها، غارتها، شده و گاهى باعث بیمارى روحى و دیوانگى گردد. موضع ارضاء غریزهى جنسى و کیفیت اعمال تمایلات مربوط به آن یکى از مسائل مهم علمى و دینى است آیین مقدس اسلام درباره این غریزه نیرومند و کیفیت اعمال آن تعالیم وسیع و دامنه دارى به پیروان خود آموخته و آنان را به راه سالم و اندازه گیرى صحیح رهبرى فرموده است.
کلیه دانشمندان جهان و تمام ملل و اقوام عالم باین اصل عقیده دارند که در زندگانى اجتماعى بشر لازم است تمام غرایز تعدیل شود. و خواهشهاى نفسانى انسان به طور محدود و به اندازهى مناسب و صحیح اعمال گردد.
براى بقاى تمدن و حفظ نظم اجتماعى، راهى جز چشم پوشى از خواهشهاى ناروا نیست بشر مجبور است براى ارضاء تمایلات نفسانى خود در زندگى اجتماعى از آزادى مطلق و بدون قید و شرط
صرف نظر نماید. و به خواستههاى خویشتن در حدود مصالح اجتماعى، جامهى عمل بپوشاند.
آزادیهاى بى مورد در جوامع غربى، بسیارى از دختران و پسران آن کشورها در اثر آزادى بى حساب دچار تندروى شده و در راه اعمال غریزه جنسى به منجلاب پلیدى و فساد اخلاقى سقوط کردهاند و این امر مفاسد بسیارى را براى ملت و مملکت به بار آورده است. از نظر اسلام:
انسان بزرگتر از آن است که بندهى شهوت و مطیع تمایلات جنسى خود باشد. بدون تردید غریزهى تمایل جنسى مانند سایر غرایز باید ارضاء شود و هر انسانى به حکم قانون اجتناب ناپذیر خلقت موظف است این خواهش طبیعى را اعمال نماید ولى نکته قابل توجه این است که شهوت مسخر انسان باشد نه انسان مسخر شهوت. آن کس که مطیع بى قید و شرط خواهشهاى نفسانى خویش است آزاد نیست، بلکه او بنده و بردهى شهوت است.
آزاد کسى است که با نیروى ایمان و عقل، با قدرت اخلاق و فضیلت، خود را از قید اطاعت و بندگى مال و مقام و شهوت و غضب برهاند.
اساس خوى پسندیده عفت، مانند سایر تمایلات عالیه انسانها از ایام کودکى در روان طفل پى ریزى مىشود. لازم است پدران و مادران از دوران طفولیت فرزندان خویش استفاده کنند و این سجیهى انسانى را قبل از ایام بلوغ در ضمیر آنان به وجود آورند. رفتار و گفتار عفت آمیز پدران و مادران عفیف و همچنین شرائط مساعدى را که به منظور ایجاد ملکهى عفت در محیط خانواده براى کودکان خویش
ایجاد مىکنند، بهترین راه پرورش عفت، در روان فرزند است.
در قرآن در مورد حرام بودن فواحش مىفرماید:
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ….(3)
بگو اى پیامبر که خداى من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در نهان منع فرموده….
1) نور / 30 – 31.
2) کتاب سفینة البحار، باب نظر.
3) اعراف / 33.