جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کودک و مذهب

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از شگفتیهاى دنیاى کودک، دنیاى مذهب، ایمان و باور داشت آنهاست. فطرتى دارد خدا آشنا از آن جهت که خداوند مى‏فرماید:

و نفخت فیه من روحى

از روح خودم در وجود انسان دمیدم.

مبانى بسیارى از باورهاى مذهبى و دینى و خداجویى در اندرون او وجود دارد که با اندک تذکرى از والدین و مربیان و با یافتن مصداقهایى در جهان خارج مى‏کوشد آن را بپذیرد و خود را با آن تطابق دهد.

قرآن مى‏فرماید:

و الذى نفسى بیده ما من مولود….(1)

سوگند به کسى که جانم به دست اوست، هیچ نوزادى نیست مگر اینکه بر فطرت اسلام متولد مى‏شود، و بر این فطرت باقى است تا این که زبانش گویا گردد آن گاه پدر و مادر اویند که او را یهودى و نصرانى مى‏گردانند»

مثلا کودک 4 – 3 ساله از منشاء و علت اشیاء سؤال مى‏کند، مى‏گوید من از کجا آمده‏ام؟

این اسباب بازى را چه کسى تهیه کرده؟….

همانگونه که ملاحظه مى‏کنید مبناى پرسش‏ها روى مبدأ و معاد است. مى‏خواهد ببیند منشأ یک امر چیست؟ و فرجام آن چه مى‏باشد؟ و این امر همان مسأله‏اى است که ما معتقدیم ریشه فطرى و نهادى در افراد دارد.

سؤالات کودک بسیار نشان دهنده عطش کودک است و گوش کردن به آن نیازمند به صبر و حوصله است.

در سنین 7 تا 10 سالگى به بعد به تدریج تفکر منطقى در کودک رشد مى‏کند و بدین نظر سؤالات او عمیق‏تر و ریشه دارتر است. مثلا چرا خدا را نمى‏بینم؟

چطور خدا در همه جا هست؟ خدا چیست؟ بدیهى است که در دوران نوجوانى رشد فکرى و عقلى نوجوان در وضع بهترى است آگاهى و جهان بینى آنها نسبتا وسیعتر و طبعا سؤالات آنها در این رابطه پخته‏تر و ریشه دارتر است.


1) منهج الصادقین ذیل الروم / 29.