گاهی در اثر مرگ و میر مادران، طلاق و جدایی و کسالت های خطرناک آنان باید برای تغذیه نوزادان، از میان زنان شیرده، دایه ای انتخاب کرد. آیات و روایات درباره ی این موضوع تأکید بسیار کرده اند و دانشمندان نیز در این زمینه سخن ها گفته اند.
دانشمندان می گویند: شیر زنانی که اوّلین نوزاد را می زایند به شیر طبیعی نزدیکتر است و شیر دایه هایی که زایمان اولشان نمی باشد پنیری و تا حدودی برای اطفال زیان آور است.
بهتر است از گرفتن دایه های خیلی چاق صرف نظر گردد. در انتخاب دایه نه فقط باید به کافی بودن شیرش توجه داشت، بلکه باید از سلامت کامل او از جهت بیماری های مسری از قبیل سل و… اطمینان یافت. مادر نوزاد نیز از لحاظ عاطفی باید حتماً پستان به دهان نوزادش
بگذارد و آخرین شیری که در پستان دارد به وسیله ی طفل مکیده شود. این امر سلامتی خود مادر و سینه ها را تضمین می کند و سبب جریان شیر در پستان ها می شود و از خشک شدن شیر در سینه های او جلوگیری می نماید. (1)
یکی از مسائلی که در باب حقوق زنان در اسلام مطرح می شود این است که به استناد آیات و روایات، شیر دادن بر مادر واجب نیست و اگر مادری در قبال شیر دادن به نوزاد تقاضای اجرت کند، شوهر باید آن را بپردازد. حتی اگر مادری در ازای دادن اولین قطره های شیر خود که آغوز نامیده می شود درخواست مزد نماید پدر طفل باید آن را بپردازد. در هر حال نمی توان مادر را مجبور کرد که به کودک شیر بدهد. شوهر می تواند مادرنوزاد را برای شیر دادن به او اجیر کند و به او دستمزد بپردازد، حتی اگر پدر نوزاد هم از میان رفته باشد، بر کسانی که مخارج نوزاد را بر عهده دارند واجب است که اجرت شیر دادن او را بپردازند. (2) در صورت طلاق و جدایی والدین نیز پدر می تواند به مادر اجرت پرداخت کند تا نوزاد را شیر دهد.
یکی دیگر از دلایل اهمیت شیر مادر این است که در احکام
شرعی، حق حضانت و نگهداری پسران تا دو سال و دختران تا هفت سال با مادر است. اگر مسائلی از قبیل مرگ مادر یا اختلافاتی ک منجر به طلاق می شود پیش آید و یا این که مادر نتواند به طفل خود شیر بدهد، وظیفه ی پدر است که بر دایه گرفتن برای نوزاد مواظبت کند.
در روایات معصومین و خصوصاً حدیث نبوی صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: شیر مادر و دایه و زن دهنده ی شیر، سرشت ها را تغییر می دهد و اگر آنان خارج از مذهب حقه باشند شیر آنان فطرت اولیه ی نوزاد را که خداوند متعال پاک و مذهبی خلق فرموده تغییر می دهد، هر چند پدر و مادر نوزاد هم مذهبی و با ایمان باشند.
در شرح حال یکی از علمای بزرگ که او را به ناحق به دار کشیدند گفته اند که پسرش در موقع به دار آویختن آن مظلوم دست می زد و با صدای بلند می خندید و تماشاگر و خندان بود. پس از تحقیق معلوم شد دایه ای که برای شیر دادنش اجیر و اختیار نموده اند ناصبی بوده است. همین تأثیر شیر، طفل را تغییر ماهیت داد و عاقبت هم خیر ندید و بالاخره او را هم کشتند. تأثیر شیر پلنگ در نمرود و شیر سگ دربخت النصر نیز آثاری ظاهر ساخته که در کتب تاریخ آمده است.
یکی از ظرفا حکایت کرده است که من برای معالجه چند صباحی شیر الاغ تناول نمودم. این شیر چنان در مزاج من تأثیر کرد که اگر
کسی الاغی در جلو داشت هر وقت هش می گفت من می ایستادم. این است تأثیر شیر. (3)
در تاریخ است که همسر امری القیس به شوهرش می گفت: وقتی عرق می کنی عرق بدن تو بوی سگ می دهد. امری القیس نیز در جواب همسرش گفته است: راست می گویی. در شیر خوارگی ام خانواده به من شیر سگ خورانیده اند. (4)
درباره ی تأثیر شیر در کودک آورده اند: روزی شیخ ابومحمد جوینی وارد خانه اش شد و دید زنی با پستان خود فرزندش امام ابوالمعالی را شیر می دهد. در همان لحظه و بدون درنگ طفلش را وارونه نمود و انگشت در دهانش کرد و با مالیدن شکمش تمام شیرهایی را که از نوک پستان آن زن مکیده بود خارج کرد. سپس گفت: اگر فرزندم بمیرد به مراتب بهتر از شیر خوردن از غیر مادر و فاسد شدن اوست. امام ابوالمعالی در موقع وعظ و مناظره گاهی دچار کندی بیان می گردید و می گفت: این عیب من نتیجه ی باقیمانده ی آن شیر است. (5)
عبده می گوید: خداوند متعال فرمان داده است طفل را مادرش شیر بدهد، زیرا به مقتضای طبیعت برای نوزاد مناسب تر است و پزشکان نیز در این موضوع متفق هستند. شیر از خون زن به وجود آمده و پس از تولد همان ماده ای که نوزاد در رحم از آن استفاده و تغذیه می نمود تبدیل به شیر می گردد.
از این رو گفته اند: عمر بچه ی زنی که می خواهد کودک را شیر دهد باید مناسب با شیرخوار باشد و نیز در دایه شرط است که از نظر مزاج سالم و از نظر اخلاقیات مناسب باشد [تا جایی که چشمش سالم و دچار مرض آب ریزش و کوری و…. نباشد]، ولی این امر در مادر خود نوزاد لازم نیست، زیرا نوزاد با همان خوی و مزاج تولید و تکوین یافته است. پس شیر مادر چیزی به اخلاق نوزاد نمی افزاید و منافات با او ندارد. (5)
در برخی از موارد، پزشکان مادران را از شیر دادن به نوزاد منع می کنند و این در صورتی است که مادر بیماری خاصی داشته باشد و شیر او در وجود کودک تأثیر خاصی نماید. شیر دایه موجب نمو گوشت و استخوان گردیده و هر زشت و زیبای او در تکوین کودک
مؤثر است و صوت صدای دایه نیز در طفل شیرخوار اثر می گذارد. (5)
مراد از کلمه ی «المَولُودُ لَهُ«در آیه ی مورد بحث نیز پدر است. فرزند را به پدر نسبت می دهند، به طوری که قرآن مجید می فرماید: «ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ .» (6)
آنان [فرزندان] را به [نام] پدرانشان بخوانند، که این نزد خدا عادلانه تر است.«
گر چه فرزندان به امر پروردگار توانا از پدر و مادر به وجود می آیند و در تمام دوران زندگی تربیت آنان به عهده ی هر دو می باشد، ولی به دلیل وجود دوران شیرخوارگی کودک و مهربانی و محبت مادری و این که غذای فرزندان از شیر مادرانشان تأمین می شود، تربیت و نگهداری اطفال مطلقاً تا دو سال به عنوان حق حضانت به مادرانشان واگذار گردیده است. (7) اگر چه حضانت دختران نظر به احتیاج بیشتر به مادران تا هفت سالگی تعیین گردیده است، (8) ولی
ولایت آنان با پدر است.
اگر پدر کودکی بمیرد، ورثه حق ندارند کودک را از مادرش گرفته و مانع شیرخوارگی او – تا دو سالی – گردند. تفسیر عیاشی نیز ذیل آیه ی شریفه ی «عَلَی الوَارِثِ مِثلُ ذلِکَ» از حضرت امام صادق علیه السلام روایت نموده که فرمود: ورثه نباید کودک را از مادرش جدا کنند و بدین وسیله او را بیازارند و نیز نباید از لحاظ معیشت کودک را در مضیقه قرار دهند.
البته پدر در مواردی می تواند شیر دادن طفلش را به زنان دیگر واگذار نماید، ولی بهتر است کودک در آغوش مادرش پرورش یابد و از تربیت صحیح دینی و مهربانی مادری برخوردار باشد. (9)
مادران بنا به عاطفه ی طبیعی و غریزی نوزدان خود را شیر می دهند. شیر ماده ای غذایی است که به وسیله ی غده ها و جهازات بدن مادر و از همان ترکیبات خونی و غذایی ساخته می شود که تار و پود طفل از آن تکوین یافته است. منشأ عواطف رقیق و متبادل مادر و طفل، همین تناسب و جذب طبیعی می باشد. مادر با آهنگ ها و نگاه های مهرآمیز خود، جسم و جان طفل را می پروراند و آثاری از مهر و رحمت و مسوولیت در کانون درونش به ودیعه می گذارد که با گذشت زمان
و در سنین رشد این آثار ظاهر می شود. گویند آهنگ و نگاه و رفتار مادر در چهره و تارهای صوتی طفل نیز آثاری می گذارد و دگرگونی هایی پدید می آورد. (10)
رابطه ی معنوی مادر با طفل چنان مرموز است که حالات و ناراحتی ها و سیری و گرسنگی طفل در جوشش و فعالیت غده های پستانی و شور دل مادر تأثیر می نماید و مادران این احوال را احساس می کنند. در مدت دو سال، به تدریج قوای بدنی و دستگاه های جذب و هضم نوزاد برای تغذیه ی مستقل آماده می شود و دندان ها برای جویدن انواع غذاها می روید و صورت عواطف و مزاج مادر در آن مدت تغییر می یابد. (11)
طنطاوی در تفسیر آیه ی مورد بحث گفته است: بر زنها و دخترها لازم است قبل از ازدواج، مقدمات بهداشت و بچه داری را بیاموزند تا به فرزندشان ضرر نرسد و دولت ها و مردم هم به آموختن این علم کمک کنند، چون موظف به حفظ جان کودک ها و محکوم به حکم قرآن هستند. (5)
امام صادق علیه السلام در تفسیر همین آیه فرموده است: تا زمانی که طفل در حال شیرخوارگی است نسبت پدر و مادر به او یکسان است و وقتی از شیر گرفته شد، پدر برتری خواهد داشت. در صورت مرگ پدر، مادر بر دیگر خویشان و اقوام پدر برتری خواهد داشت.
اگر مادر با وجود دایه ی شیرده که راضی به چهار درهم باشد بگوید پنج درهم می خواهم، پدر می تواند نوزاد را [برای هزینه ی کمتر] به دایه بدهد ولی خود مادر برای طفل بهتر است. و از مهربانی پدر است اگر بگذارد طفل از شیر مادرش استفاده کند، اگر چه هزینه ی بیشتری به این کار تعلق گیرد. (12)
از فضل ابی العباس بقبان نقل شده است که گفت: از [محضر پر فیض] امام صادق علیه السلام پرسیدم: مرد به فرزندش حق بیشتری دارد یا زن؟ فرمود: مرد، و اگر زنی که او را طلاق داده اند به شوهرش بگوید من نوزاد را شیر می دهم به همان هزیه ای که دایه و زن شیرده ی دیگری او را شیر می دهد،آن زن مطلقه به شیر دادن طفلش سزاوارتر است. (13)
1) بنگرید به اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 6، ص 120.
2) مرآة الکمال، ج1، ص 45.
3) تفسیر اثنی عشری، ج 1، ص 415.
4) نهج البلاغه با شرح ابن ابی الحدید، ج 19، ص 349، باب 349.
5) تفسیر عاملی، ج 1، ص 458.
6) احزاب (33(، آیه ی 5.
7) تفسیر انوار درخشان، ج 2، ص 237.
8) تفسیر احسن الحدیث، ج 1، ص 435.
9) تفسیر انوار درخشان، ج 2، ص 241.
10) تفسیر پرتوی از قرآن، ج 2، ص 153.
11) همان مدرک.
12) من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 445، حدیث 4501، باب 2.
13) التهذیب، ج 8، ص 105، روایت 2، باب 36.