از مادر مقدس اردبیلی درباره ی پرورش فرزندش سوال کردند که او چگونه به این مقام بلند دینی و ایمانی رسیده است. او گفت: هیچ گاه لقمه ی شبهه ناک و مشکوک نخوردم و قبل از شیر دادن طفلم با طهارت و وضو بودم و اصلاً به مردان بیگانه و نامحرم نگاه نمی کردم. پس از شیرخوارگی نیز در طهارت و پاکی اش کوشا بودم و اجازه نمی دادم با بی ادبان و زشت کرداران تماس داشته باشد.
همچنین گفته اند که شیخ مرتضی انصاری رحمة الله نیز بر اثر برکت شیر مادر و وضوی او در هنگام شیر دادن، به این مرتبه از علوم دینی رسید که سیّد و شیخ و استاد فقها و مراجع تقلید زمانش گردید. رضوان و رحمت بی پایان خداون بر آنان و همه ی مراجع تقلید باد. (1)
از ابوعمرو بن العلا نقل گردیده که گفته است: فصیحتر از حسن بصری ندیدم. می گویند: مادر حسن بصری، افتخار کنیزی امّ سلمه، همسر پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم را داشت و گاهی که دنبال کاری فرستاده می شد و حسن گریه می کرد ام سلمه پستانش را در دهان او می گذاشت
و مشغولش می کرد و او گاهی از پستان آن بانوی با ایمان و مهربان شیر می مکید. اگر چه حسن بصری در فرمانبرداری و پیروی از معالم دینی و علاقه بن معصومین علیهم السلام از صفات زشت و ناپسندی نیز برخوردار بوده است ولی دست کم، فصاحت زبانی او به برکت شیر مادری چون ام سلمه حاصل شده است. (2)
اثرات شیر مادران بر نوزادان بسیار است و داستان های جالب و شنیدنی در این زمینه فراوان، ولی هدف تطویل سخن نیست.
گفته اند که بخت النصر در کودکی از شیر سگ نوشیده است و این باعث شده تا بعدها خوی درندگی پیدا کند و فرزندان پیامبران الهی را در بیت المقدس بکشد. (3)
شیخ مرتضی انصاری رحمة الله، یکی از فقیهان برجسته و نام آوران فقه شیعه است. روزی که آن مرد بزرگ به مقام مرجعیت رسید و سرآمد فقیهان زمانه ی خود شد، به مادر او خبر دادند که فرزندت شیخ الفقهاء شده و به مرجعیّت عامّه رسیده است.
مادر شیخ در پاسخ گفت: اگر او به مقامات بالاتر هم می رسید تعجب نمی کردم، چرا که من برای تربیت او زحمت بسیار کشیده ام.
من هر وقت که می خواستم او را شیر بدهم، حتی شبها که از خواب بیدار می شدم، وضو می گرفتم و هرگز بدون وضو به او شیر نداده ام.
پیش از تولد او، شبی امام صادق علیه السلام را در خواب دیدم که قرآنی به من عطا فرمود. خوابم را برای عالمی گفتم و او تعبیر کرد که خداوند فرزندی به تو خواهد بخشید که نگهبان قرآن خواهد شد. پس از به دنیا آمدن او من هرگز به فرزندم بدون وضو شیر ندادم، چرا که آن عالم او را نگهبان قرآن خوانده بود. (4)
مشهور است که مرحوم شیخ مرتضی انصاری علیه السلام در روز وفات مادر بزرگوارش بسیار گریه می کرد. یکی از شاگردان آن فقیه بزرگ برای دلجویی به ایشان گفت: ای شیخ! سزاوار نیست که شما با این مقام علمی بر جنازه پیرزنی که عمر خود را کرده است چنین اشک اشک بریزید. شیخ در جواب فرمود: شاید تاکنون به مقام والای مادر آگاه نشده ای. من هر چه دارم از برکت شیر پاک و تربیت اوست. (4)
عالم فرزانه، مرحوم حاج آخوند ملّا عبّاس تربتی در وقت احتضار به همه ی چهارده معصوم و حتی به زینب کبری- سلام الله علیهم اجمعین – سلام و تعظیم کرد و به آن بانوی قهرمان کربلا عرض کرد:
بی بی! من برای شما خیلی گریه کرده ام. سپس به مادر خود نیز سلام کرد و گفت: مادر از تو ممنونم که به من شیر پاکی دادی. (5)
آورده اند که وقتی می خواستند مرحوم شیخ فضل الله نوری را اعدام کنند و دار بزنند، پسر او برای کشتن پدر فعالیّت می کرد و خوشحال بود. به مرحوم شیخ خبر رسانیدند. شیخ گفت: می دانم و از همین می ترسیدم. هنگامی که در نجف اشرف بودم و این پسر به دنیا آمد، مادرش بیمار شد و شیر نداشت. مجبور شدیم دایه ای را که نمی شناختیم برای شیر دادن او بیاوریم. آن زن مدّتی این پسر را شیر داد. بعدها فهمیدم که آنز ن آلوده و از این بالاتر، دشمن امیر مؤمنان و اهل بیت علیهم السلام، یعنی ناصبیه بوده است. من یقین داشتم که شیر آن زن در این پسر اثر خواهد کرد. (6)
در کوفه زنی نادان و کم عقل به نام مُجیبه زندگی می کرد. جوانی که در طفولیت، شیر همین زن بی عقل را خورده بود روزی با پشت گردنی محکم به بهلول [معروف] که دانشمندی بود و برای حفظ جانش در داشتن مذهب حقه خود را مجنون می نمود زد. بهلول که او را می شناخت گفت: چگونه جوانی که از دایه و زن شیردهی مثل مجیبه
بی عقل و نادان شیر نوشیده است چنین دیوانگی نداشته باشد؟!
به خدا سوگند که آن بی عقل از شیرش به پرنده ای چشانید، دیدم که پرنده دیوانه وار به پرواز در آمد. (7)
»می گویند: معاویه می گفت کاری می کنم که در بچه ها بغض [و دشمنی و کینه] علی بن ابی طالب پرورش یابد. در مثال های خود می گوییم: «با شیر اندرون شد و با جان بدر رود.» هر چه که با شیر [و پستان مادر] به جان انسان وارد شود فقط با مردن بیرون می رود.» (8)
و شیر مادران محترمه ای که دل و جانشان آکنده از محبت و عشق و ایمان به معصومین علیهم السلام است فرزندانی با ایمان و دلباخته به عشق آن بزرگواران تربیت خواهند کرد. و من هم سپاسگزار پیشگاه حضرت احدیتم که مرا از شیر مادری عاشق ودلباخته آن عزیزان تغذیه فرموده است. شاعر نیز زیبا و بجا سروده است:
لا عَذَّبَ اللهُ أُمِّی أَنَّهَا شَرِبَت
حُبَّ الوَصِیِّ وَ غَذَّتنِیهِ بِاللَّبَنِ
وَ کَانَ لِی وَالِدٌ یَهوَی أَبَا حَسَنٍ
فَصِرتُ مِن ذِی وَ ذَا أَهوَی أَبَا حَسَنٍ
خداوند مادرم را پاداش دهد که دوستی و محبت جانشین بلافصل و وصیّ پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم، امیر مؤمنان علیه السلام را همراه شیر خود به من
نوشانید.
من پدری داشتم که امیرمرمنان علیه السلام را دوست می داشت؛ پس من نیز از آن گروه شدم که به آن حضرت عشق می ورزند. (9)
مهربانی مادران و محبت آنان به فرزندان، خود لطفی از جانب خداوند است. رنجهایی که مادر برای فرزند خود می کشد همه بر اثر آرزوست. آرزو، خود لطف وعنایت حضرت حق است.
»قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: اَلأَمَلُ رَحمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَولَا الأَمَلُ مَا رَضَعَت وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَرَاً؛ (10) آرزو رحمتی برای پیروان و امّت من است. اگر آرزو نبود هیچ مادری نوزادش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درخت نمی کاشت.«
1) بنگرید به: وفیات العلماء یا دانشمندان اسلامی، ص 66.
2) تتمة المنتهی، ص 119.
3) جامع النّورین مشهور به انسان، ص 105، مجلس 12.
4) مفاسد مال و لقمه ی حرام، ص 69.
5) همان.
6) تربیت فرزند در اسلام، ص 90.
7) البیان و التبیین، ج 2 ص 231.
8) تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری ص 80.
9) اعلموا أنی فاطمه، ج 1، ص 104.
10) بحار الانوار، ج 77، ص 175، روایت 8، باب 7.